چون حبابم الفت وهم بقا زنجیرپاست
خانه بر دوش طبیعت را هوا زنجیر پاست
درگرفتاریست عیش دلکه مجنون تو را
مطرب ساز طربکم نیست تا زنجیر پاست
چونکنم جولان بهکام دلکه با چندین طلب
از ضعیفیها چواشکم نقش پا زنجیرپاست
طاقتیکو تاکسی سر منزلی آرد به دست
هرکجا رفتیم سعی نارسا زنجیرپاست
مرد راکسب هنر دام ره آزادگیست
موج جوهرآب جوی تیغ را زنجیرپاست
بیتأمل، از مزار ما شهیدان نگذری
خاک دامنگیر ما بیش از حنا زنجیر پاست
خط پشتلب چو ابرو نیست بیتسخیر حسن
معنی آزاد است اما سطرها زنجیر پاست
ما زکوری اینقدر در بند رهبر ماندهایم
چشماگر بینا بود برکف عصا زنجیر پاست
خاکساری نیز ما را مانع وارستگیست
تا بود نقشی بهجا از بوریا زنجیرپاست
قید هستی تا نشد روشنجنون موهوم بود
آنکه ما راکرد با ما آشنا زنجیرپاست
بر بساط پایهٔ وهم آنقدر تمکین مچین
سلطنت را سایهٔ بال هما زنجیر پاست
عالمیدر جستجوی راحتاز خود رفتهاست
میروم من هم ببینم ناکجا زنجیر پاست
بیخودان اول قدم زین عرصه بیرون تاختند
ایجنون رحمیکه ما را هوش ما زنجیرپاست
بیدل از توصیف زلف و کاکل این گلرخان
مقصد ما طوق گردن مدعا زنجیر پاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به توصیف احساسات و محدودیتهایی میپردازد که در زندگی وجود دارد. شاعر خود را به حبابی تشبیه میکند که به خاطر زنجیرهایی که از طبیعت و خواستههای انسانی ناشی میشوند، نمیتواند به آزادی و آرامش برسد. او به ارتباط میان عیش و شادی و همچنین درد و رنج اشاره میکند و میگوید که ما به رغم تلاشهای خود در جستجوی آزادی، در دامهای اجتماعی و روانی گرفتاریم. در نهایت، شاعر به ناکامیهایش در دستیابی به حقیقت و آزادی اشاره میکند و بیان میدارد که این زنجیرها حتی در ابراز عشق و زیبایی نیز مانع او میشوند. در مجموع، شعر به تنگناهای زندگی و سرنوشت پرداخته و ناتوانی انسانها در رهایی از این قید و بندها را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: من مثل حبابی هستم که به آرامی در حال فروپاشیام و آرزوی ماندگاریام را به یاد میآورم. زندگی من وابسته به جایی است که در آن زندگی میکنم، و به نوعی در زنجیری گرفتار هستم که طبیعت برایم بوجود آورده است.
هوش مصنوعی: در زندگی، دل دچار مشکلاتی شده که عاشق تو را به وجد میآورد و لذت بخش است، اما نمیتوان این لذت را از دست داد تا زمانی که زنجیر پا به آن اجازه میدهد.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم با لذت و شوق به زندگی ادامه دهم وقتی که با تمام تلاشهایم هنوز از ناتوانیهایم رنج میبرم و همه جا نشانههای محدودیت را میبینم؟
هوش مصنوعی: این بیت به بیان احساس ناامیدی و تلاش بینتیجه میپردازد. گوینده از عدم موفقیت در رسیدن به هدفها و آرزوهایش سخن میگوید. او به طولانی بودن مسیر زندگی و موانعی که بر سر راهش قرار دارد اشاره میکند و نشان میدهد که تلاشهایش به نتیجه مطلوبی نمیرسد. در حقیقت، او نمیتواند به جایی که میخواهد برسد و این شرایط او را خسته و ناتوان کرده است.
هوش مصنوعی: مردان با استعداد و هنر باید به دنبال آزادی باشند، مانند جوی آب که بدون مانع و بند، به حرکت ادامه میدهد و تیغ آب، مانند زنجیری بر پای او نیست.
هوش مصنوعی: بدون تردید و درنگ، از محل دفن شهیدان ما عبور نکن. خاکی که به ما تعلق دارد، بیشتر از حنا، پای تو را به زنجیر میکشد.
هوش مصنوعی: لبخند به زیبایی ابرو نمیرسد و زیبایی همچنان آزاد و بیمانع است، اما کلمات در دل خطوط، به نوعی محدود و اسیر هستند.
هوش مصنوعی: ما به خاطر پیروی از رهبر، به شدت در بند و زنجیر ماندهایم. اگر چشمی بینا داشتیم، میتوانستیم ببینیم که این زنجیرها چه اندازه ما را محدود کردهاند.
هوش مصنوعی: ما هنوز در چنگال وابستگیها و محدودیتها قرار داریم، تا زمانی که نشانی از آنچه که به ما تعلق دارد، مانند نقش و اثری از درد و رنج، باقی بماند.
هوش مصنوعی: بند و زنجیری که ما را به وجود و هستی نگه میدارد، تا زمانی که حقیقت جنون و عشق روشن نشود، موهومی بیش نیست. آن کسی که ما را با خود آشنا کرده، در واقع ما را در قید و بند قرار داده است.
هوش مصنوعی: بر روی زمین توهم، به حکمرانی سلطنت اهمیت نده و خودت را در محدودیتهای آن نزن؛ زیرا سایهٔ بالای پرندهای بزرگ، تأثیری بر زنجیر پای تو ندارد.
هوش مصنوعی: کسی در تلاش برای پیدا کردن آرامش و آسایش است و از خود دور شده. من هم تصمیم دارم به سراغ جایی بروم که نمیدانم کجاست و در آنجا رهایی و آزادی را پیدا کنم.
هوش مصنوعی: بیخودان بدون فکر و تأمل از این میدان بیرون رفتهاند. ای جنون! آیا رحمی وجود ندارد که ما را از زنجیر عقل و درکمان رها کند؟
هوش مصنوعی: بیدل میگوید که توصیف زیبایی و جذابیت این چهرههای زیبا، هدف اصلی ماست و همچنان که زنجیری به گردن میآویزند، ما نیز در جذب و وصف این زیبایی اسیر هستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بسکه سودای توام سرتا به پا زنجیر پاست
مویسر چوندود شمعمجمعبا زنجیر پاست
اشکم و بر انتظار جلوهای پیچیدهام
یاد آنگل شبنم شوقمرا زنجیرپاست
همتی ای ناله تا دام تعلق بگسلیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.