چه خوش است اگر بود آنقدر هوس بلندی منظرت
که برآنمکان چو قدم نهی خمگردشی نخورد سرت
به دو روزه مهلت این قفس دلت آشیانهٔ صد هوس
نهای آگه از تپش نفسکه چه بیضه میشکند پرت
همهراست جادهٔ پیچشی همه راست خجلتگردشی
توچنان مروکه ز لغزشی بهکجی زند خط مسطرت
چوگل از طبیعت بینشان به خیال دشتی آشیان
به برهنگی زدی این زمانکه دمید پیرهن از برت
چو حباب غیرلباس تو چه توقع وچه هراس تو
نه تو مانی و نه قیاس تو، چوکشند جامه زپیکرت
نه عروج نغمهٔ قدرتی، نه دماغ نشئهٔ فطرتی
چو غباز واعظ عبرتی و هواست پایهٔ منبرت
به دماغ افشرهٔ عنب مپسند این همه تاب وتب
که ز سیر انجمن ادب فکند به عالم دیگرت
زفسون مطرب و چنگ آن، مکش آنقدر اثر فغان
که به فهم نالهٔ عاجزانکند التفات هوسگرت
غم قدر بیهده خوردنی همه سکته دارد و مردنی
حذر از بلای فسردنیکه رسد ز منصبگوهرت
طلبیگرازتوبه جا رسد، به سر اوفتد چو به پا رسد
سرآرزوبهکجا رسد زدماغ آبله ساغرت
ز سواد نسخهٔ خشک وتربهکلام بیدل ما نگر
که به حیرت چمن اثر، شود آب آینه رهبرت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تنهایی آرزوها و هوسهای انسانی را بیان میکند که در پی زیباییها و لذتها هستند، اما در عین حال، رنج و ناپایدار بودن آنها را نیز گوشزد میکند. شاعر از جستجوی زیبایی و خوشی در زندگی صحبت میکند؛ اما به مخاطب یادآوری میکند که این دنیا گذرا و فانی است. باید از حواشی و زرق و برقهای ظاهری دوری کرد و به عمق معنای زندگی و تجربیات انسانی توجه نمود. همچنین اشاره به این دارد که نباید به زحمات و دغدغههای بیمعنا دل بست، بلکه باید آگاهی و فهم عمیقتری از وجود و سرنوشت خود داشت.
هوش مصنوعی: خوشحالم که اگر خواستهات به اندازهای بزرگ و والا باشد که وقتی به آن مکان پا بگذاری، سر تو به خاطر آن چرخش نکند.
هوش مصنوعی: این قفس که دل تو در آن زندانی است، محلی برای پرورش آرزوهای تو نیست و تو از آشفتگی و هیجان زندگی خود بیخبر هستی. غافل از اینکه در این دو روز کوتاه، زندگی با تمام پیچیدگیهایش در حال شکلگیری و تغییر است.
هوش مصنوعی: در این سروده، شاعر به پیچ و خمهای زندگی اشاره میکند و میگوید که در این مسیر، گاهی انسان دچار شرم و خجلت میشود. اگر به راستی و سادگی رفتار کنی، ممکن است در برخی مواقع دچار لغزش شوی و نتیجهی آن، کج رفتاری یا انحراف از مسیر اصلی خود خواهد بود.
هوش مصنوعی: چون گل، نشانی از طبیعت ندارد و در خیال دشت، پن و دوستی را به یادت آوردهای. حالا که صبح دمیده، لباس از بر تن به در کردهای.
هوش مصنوعی: همچون حبابی که به سرعت میشکند، انتظار و نگرانیات چه فایدهای دارد؟ نه تو خواهی ماند و نه مقایسهات، زمانی که لباس از تنات جدا شود.
هوش مصنوعی: نه اوج آواز قدرتی هست، نه حالت سرمستی طبیعیای وجود دارد. مثل مرغی که در قهوهخانه نشسته و نصیحت میکند، هوا پایهای برای منبر من است.
هوش مصنوعی: به خودت نبال و به خوشگذرانیهای بیمورد دلخوش نکن، زیرا این همه شوق و هیجان که به خاطر جمع و محفل ادبی نشان میدهی، میتواند در دنیای دیگری برای تو اهمیتی نداشته باشد.
هوش مصنوعی: از صدای ساز و چنگ، چنان نغمهای نزن که آن قدر درد و فغان ایجاد کند که اذهان مردم به ناله و زاری نگاه کند و توجهشان به آرزوهای نا fulfillment شده جلب شود.
هوش مصنوعی: غم و اندوه بیدلیل باعث زوال و از بین رفتن میشود و انسان باید از مصیبتهایی که به خاطر جایگاه و ارزشش پیش میآید، احتیاط کند.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال چیزی باشی و با توبه واقعی به آن حالت برسی، در آن صورت همان چیزی که میخواهی به دستت میرسد؛ درست مانند این که سر آرزو از جایی که انتظار میرفته، به ناگاه به تو میرسد. مثل این است که از جایی غیرمنتظره، خوشی و لذت به تو میرسد که خودت نمیدانستی.
هوش مصنوعی: از متن ساده و بیروح خشک که در آن نوشته شده، به کلام عمیق و تاثیرگذار بیدل توجه کن. این کلام میتواند به گونهای باشد که حتی در چمنزار هم که پر از شکوفایی و زیبایی است، میتواند چیزی را که در آب آینه منعکس میشود، تحت تأثیر قرار دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تو شهی شهان همه چاکرت
تو مهی مهان همه بر درت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.