هرکجا گل کرد داغی بر دل دیوانه سوخت
اینچراغ بیکسی تا سوخت در ویرانه سوخت
عالم از خاکستر ما موج ساغر میزند
چشم مخمور که ما را اینقدر مستانه سوخت
حسن یک مژگان نگه را رخصت شوخی نداد
شمع این محفل تپشها در پر پروانه سوخت
مژده وصل تو شد غارتگر آسایشم
خواب در چشمم همان شیرینی افسانه سوخت
وضع دنیا هیچ بر دیوانه تاثیری نکرد
بیشتر این برق عبرت خرمن فرزانه سوخت
داغ دل شد رهنمای کوه و هامون لاله را
سر به صحرا میزند هر کس متاع خانه سوخت
برق ناموس محبت را چو داغ آیینهام
من به خاکسترنشستم گر دل بیگانه سوخت
مستی چشم تو را نازمکه برق حیرتش
موج می را چون نگه در دیدهٔ پیمانه سوخت
بس که خوبان را ز رشک جلوهات داغ است دل
میتوان از آتش سنگ صنم بتخانه سوخت
دور چشم بد زیانکار زمین الفتم
مزرعی دارم که باید چون سپندم دانه سوخت
آرزوها در نفس خون کرد استغنای دل
ناله در زنجیر از تمکین این دیوانه سوخت
بسمل آن طایرم بیدلکه در گلزار شوق
چون شرار از گرمی پرواز بیتابانه سوخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره ی درد و شوق عاشقانه نوشته شده است. شاعر از سوزش دل عاشق در برابر زیبایی محبوب و تأثیرات آن بر او میگوید. هر جا که عشق و زیبایی جلوه کند، دل دیوانه آتش میگیرد. او به حسرت و غمهای ناشی از دوری از محبوب اشاره میکند و میگوید که در این ویرانه، چراغ امیدش خاموش شده است. شاعر همچنین تعبیر میکند که زیبایی محبوب باعث برانگیختن احساسات و شور و شوق میشود، اما این احساسات منجر به درد و رنج نیز میگردد. در نهایت، شاعرانگی و تصویرسازیهای عاطفی شعر نشاندهندهی تضاد بین شادی و غم در عشق است.
هوش مصنوعی: هر جا که گل و زیبایی پیدا شد، دل دیوانهای داغ و ناآرام میشود. این چراغی که بیکس و تنهاست، تا زمانی که بسوزد و از بین برود، در ویرانهای آتش میزند و دلتنگی را به همراه میآورد.
هوش مصنوعی: دنیا مانند ساغری است که از خاکستر ما موج برمیدارد، و چشمان مست ما نشان میدهد که ما به اندازهای شیدا و مستانه سوختهایم.
هوش مصنوعی: زیبایی یک نگاه با مژگان، اجازه شوخی را نداد و شمع این مجلس، از تپشهای درون پروانه سوخت.
هوش مصنوعی: خبر آمدن تو باعث شد که آرامش من از بین برود. خواب برایم به مانند یک افسانه شیرین شده که دیگر وجود ندارد و به آتش تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: اوضاع دنیا هیچ تاثیری بر دیوانه نداشت، در حالی که بیشتر از آنچه که باید، عبرت و پند برای عقلمندان فراهم کرده است.
هوش مصنوعی: دل پر از غم، راهنمایی برای کوه و دشتی شده است، هر کسی که دردش را دارد، مانند لالهای که در صحرا میروید، به دنبال آرامش و چارهای میگردد. آتش داغ درونش خانهاش را نابود کرده است.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق و احساسات عمیق خود، در حالتی از سوختن و نابودی قرار گرفتهام. مانند داغی که بر روی آیینه میماند، اثری از محبت در دل دارم و اگر کسی دیگر به من آسیب بزند یا قلبش بیوفا باشد، دلم میسوزد و دردش را حس میکنم.
هوش مصنوعی: من به زیبایی خیرهکنندهٔ چشمانت غبطه میزنم، که برق حیرت آن، همانند موجی دریا، نگاهی را که در دیدهٔ پیمانه است به آتش میکشد.
هوش مصنوعی: دلها از زیبایی تو بیتاب و داغ است، بهطوری که گویی میتوان از آتش سنگهای معبد بتپرستی سوخت.
هوش مصنوعی: دور از چشم بدخواهانی که به زمین آسیب میزنند، مزرعهای دارم که باید مانند سپند دانهام را بسوزانم.
هوش مصنوعی: آرزوها در دل زخم خورده است و دل به فغان آمده، مثل زنجیری که این دیوانه را در خود میسوزاند.
هوش مصنوعی: پرندهای که در باغ شوق به سر میبرد، از شدت گرمی و شور پروازش به مانندشعلهای بیتاب سوخته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دایم اندر آتش خود عاشق دیوانه سوخت
شمع محفل را گناهی نیست گر پروانه سوخت
دیده باعث شد اگر ویرانه ام را آب برد
از تف دل بود آن آتش که ما را خانه سوخت
طره اش زان آتش رخسار تابی یافته
[...]
یاد وصلی کردم آغوش من دیوانه سوخت
لالهسان از گرمی این می دل پیمانه سوخت
نالهها رفت از دل و احرام آزادی نبست
پرتو خود را در اول شمع این کاشانه سوخت
وقت رندی خوش که در ماتمسرای اعتبار
[...]
تا در بیت الحرام از آتش بیگانه سوخت
کعبه ویران شد حرم از سوز صاحبخانه سوخت
شمع بزم آفرینش با هزاران اشک و آه
شد چنان کز دود آهش سینۀ کاشانه سوخت
آتشی در بیت معمور ولایت شعله زد
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.