رنگت به چشم لاله بساط نظاره سوخت
خویت بهکام سنگ زبان شراره سوخت
خالت ز پرده، دود خطیکرد آشکار
شوخی سپند سوخته را هم دوباره سوخت
یا رب چه سحر کرد تغافل که یار را
در لبشکستخنده بهابرو اشاره سوخت
دریای حسن را خط اوگرد حیرت است
یا موج پیچ و تاب نفس بر کناره سوخت
پیداست از نفس زدن وحشت شرار
کز آه کوهکن جگر سنگ خاره سوخت
چشم حصول داشتن آیین عقل نیست
از مزرع سپهرکه تخم ستاره سوخت
از وحشت غبار شرر فرصتم مپرس
صبحی دمید و سر به گریبان پاره سوخت
امید فال امن مجو، از شرار من
کز برق نیتم اثر استخاره سوخت
چون زخمکهنهای که به داغش دوا کنند
بیچاره دل ز غیرت اظهار چاره سوخت
گفتم ز سوز دل فکنم طرح مصرعی
مضمون بهداغ غوطهزد و استعاره سوخت
از اضطراب دل نرسیدم به راحتی
خوابم به دیده جنبش این گاهواره سوخت
بیدل ذخیرهی مژه شد بسکه روز وصل
در عرض حیرت تو زبان نظاره سوخت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حالات و احساسات شاعر در مواجهه با عشق و زیبایی میپردازد. شاعر از کشش و تأثیر عمیق زیبایی معشوقش سخن میگوید و همزمان، از آتش سوزان عشق و درد دل و حسرتهای ناشی از آن مینویسد. تصاویر زندهای از عشق، غم، و حیرت در ارتباط با معشوق خلق شده است، به طوری که همه این احساسات و تصورات در قالب استعارههایی مانند "آتش" و "دریا" بیان میشود. در نهایت، شاعر به نوعی از بیخوابی و اضطراب در اثر این عشق رنج میبرد و به آسیبپذیری دل خود اشاره میکند.
هوش مصنوعی: رنگ چهرهات مانند لاله است که تماشایش دل را میسوزاند. وجودت برای دیگران مانند سنگی است که به زبان آتشین تبدیل شده و شعلهور میشود.
هوش مصنوعی: نزدیک شدن تو از پشت پرده، نوعی شوخی را به نمایش میگذارد، حتی آتشزده شده را هم دوباره شعلهور کرد.
هوش مصنوعی: ای خدای من، چه جادوی عجیبی در بیتوجهی وجود دارد که محبوب در حالی که لبخندی شیرین بر لب دارد، با یک اشاره ابرو، دل مرا سوزانده است.
هوش مصنوعی: دریای زیبایی از نشانههای او پر شده و انسان را در حیرت و شگفتی فرو میبرد، یا اینکه احساسات و جذابیتهای نفس مانند موجی در حال نوسان در کنارههای دل سوخته است.
هوش مصنوعی: از نفس کشیدن معلوم است که چه وحشتی در دل نهفته است، چون آتش سوزانی که از آه های یک کوهکن باعث سوزاندن سنگ سخت شده است.
هوش مصنوعی: داشتن چشمِ ماورای رویدادها و فهم دقیقِ آنها از اصول عقلانی نیست، چرا که در باغ آسمان، دانههای ستارهگون از تنشِ آتش سوختهاند.
هوش مصنوعی: از شدت ترس و نگرانی، وقتی که غبار و درد دل به سراغم آمد، دیگر از من فرصت نخواهی داشت. صبحی روشن به سر آمد و من در حالتی غمگین و دلتنگی، دست در گریبانم داشتم.
هوش مصنوعی: به دنبال امید نباش، چرا که از آتش وجود من که مانند روشنایی نیت من است، بدون نتیجه می سوزد.
هوش مصنوعی: دل مثل زخم کهنهای است که با درمان هم نمیتواند آرام بگیرد. بیچاره دل، با غیرت و احساسش، همیشه در آتش درد و رنج میسوزد و نمیتواند به راحتی راه حلی پیدا کند.
هوش مصنوعی: گفتم از شدت درد و سوز دل، شعری بسازم که احساساتم را منتقل کند، اما در این میان دلم به شدت آزرده و تصویر سازیام نیز از بین رفت.
هوش مصنوعی: از ناراحتی و بیخوابی نتوانستم به آرامش برسم، چشمانم از حرکت این گاهواره به خواب نرفتند.
هوش مصنوعی: به خاطر شگفتی تو و زیباییات، بیدل همانند گنجینهای از مژهها میشود، چون در روز وصال، زبان تماشا به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد و میسوزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.