موج پوشید روی دریا را
پردهٔ اسم شد مسما را
نیست بیبال اسم پروازش
کس ندید آشیان عنقا را
عصمت حسن یوسفی زد چاک
پردهٔ طاقت زلیخا را
میکشد پنبه هر سحر خورشید
تا دهد جلوه داغ دلها را
جاده هر سو گشاده است آغوش
که دریدهست جیب صحرا را
شعلهٔ دل ز چشم تر ننشست
ابر ننشاند جوش دریا را
آگهی میزند چو آیینه
مُهر بر لب زبان گویا را
قفل گنج زر است خاموشی
از صدف پرس این معما را
بیدل ار واقفی ز سرّ یقین
ترک کن قصهٔ من و ما را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و رازهای زندگی میپردازد. شاعر از موج دریا، پردههای راز، و پرواز بدون بال سخن میگوید. او با ذکر داستان یوسف و زلیخا، به موضوع عشق و عاشقانهها اشاره میکند. همچنین، او به جدایی و داغ دلها اشاره کرده و به جادهای باز برای سفر و تجربههای جدید اشاره میکند. در نهایت، شاعر به خاموشی و معماهای زندگی میپردازد و از خواننده میخواهد تا از داستان او بگذرد و به واقعیتها بپردازد.
هوش مصنوعی: موج، سطح دریا را پنهان کرده و نام آن را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: هیچکس بدون بال نام پرواز را نمیداند و کسی آشیانه پرنده افسانهای عنقا را ندیده است.
هوش مصنوعی: عصمت و پاکی حسن یوسف، باعث شد تا زلیخا دیگر نتواند تحمل کند و پردهٔ عفت و صبرش را پاره کند.
هوش مصنوعی: هر روز صبح، خورشید پنبهای از آسمان میکشد تا بتواند شعلههای دلخستگی و دردهای درون را به نمایش بگذارد.
هوش مصنوعی: راهها به هر سمتی باز شدهاند، گویی دشت، آغوشی گشاده دارد که به خاطر موقعیتش، از جیبش گنجینهای بیرون ریخته است.
هوش مصنوعی: آتش دل از چشمانم فروکش نکرد و باران نتوانست خروش دریا را آرام کند.
هوش مصنوعی: آیینه با نشان دادن تصویر خود، به نوعی خبر میدهد و تماشاچی را به تماشا دعوت میکند، همانطور که زبان هم با کلامش حقیقت را بیان میکند.
هوش مصنوعی: خاموشی و سکوت، مانند قفل گنجی پرارزش است. اگر میخواهی رازهای عمیق را کشف کنی، باید از صدف پرسوجو کنی.
هوش مصنوعی: اگر بیدل به حقیقت و یقین دست یافته است، پس بهتر است که از داستان من و تو فاصله بگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
پیش گیرم طریق تقوا را
از برای صلاح عقبا را ،
زین خلایق نه ایم ما یا را
مشمر ز اهل این جهان ما را
هستی اور است نیستی ما را
بیش نیست از نمود اشیا را
رمی فرمود مصطفی ما را
نه کمانی کشیدن از خارا
«ربنا انّنا سمعنا» را
خوش بخوان و بگو بدان ما را
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.