به نیمگردش آن چشم فتنه رنگ شراب
شکست بر سرمن شیشه صد فرنگ شراب
ز خود تهی شدن آغوش بینیازی اوست
به رنگ شیشه برآ، نیست باب سنگ شراب
دماغ مشرب عشاق قطره حوصله نیست
محیط جرعه شود تا کشد نهنگ شراب
نگه بهار وتصوربهشت وهوش چمن
ز نشئه میرسد امروزگل به چنگ شراب
به قهقهیکه ز مینای ما برون زده است
هزار رنگ عرق میکند ز ننگ شراب
خیال آب ده ز ساغر تحیر من
به قدر بویگل آوردهام به رنگ شراب
خمار وحشتم از چشم آهوان نشکست
مگر به ساغر داغم دهد پلنگ شراب
گرانی از مژه واچید شوخی نگهش
زدود ز آینهٔ برگ تاک زنگ شراب
ز حرف و صوت جهان در خمار دردسرم
دگر چه جوشد ازین شیشه جزترنگ شراب
حذرکنید ز انجام عیش این محفل
کدام شیشهکه آخر نزد به سنگ شراب
فشارآب بقاکم زتیغ قاتل نیست
گلوی شیشهٔ ما راگرفته تنگ شراب
قدح به سرخوشی وهم میزنم بیدل
درین بهار چه دارد به غیر بنگ شراب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زوال و لذت حاصل از شراب میپردازد. او با اشاره به چشمهای فریبنده و اثرات مدهوشکنندهاش، از زیباییهای عشق و زلالی شراب سخن میگوید. در عین حال، شاعر از خمار و دردسرهای عشق و نشئگی ناشی از شراب نیز یاد میکند و بر اثرات ماندگار آن بر روح و روان تأکید میورزد. او به تحذیر از عواقب این لذتها میپردازد و به محدودیتهای انسان در برابر شراب و عشق اشاره میکند. در نهایت، شاعر از سرخوشی و احساس خوب در بهار صحبت میکند که تنها با بنگ شراب ممکن است.
هوش مصنوعی: به دور نیمدایره چشم آن معشوق، زیبایی و جذابیتی چون رنگ شراب وجود دارد که بر سر من، شیشهای از صد نوع شراب را میشکند.
هوش مصنوعی: خالی کردن دل از خواستههای دنیوی و به دست آوردن بینیازی از چیزهای مادی، نتیجهای است که میتوان به آن رسید. در این حالت، حتی شفافیت و زیبایی ظاهری هم مانند رنگ شیشهای گمشده به نظر میآید و چیزی که به عنوان سنگ و موانع در راه خوشیها و لذتها مینماید، در حقیقت محلی برای نوشیدن عشق حقیقی است.
هوش مصنوعی: عشاق به قدری در عشق خود غرق هستند که نمیتوانند به راحتی از آن خارج شوند. آنها مثل یک قطره در دریای وسیع عشق هستند. اگر خواسته باشند از این احساسات و تجربیات بهرهمند شوند، باید عمیقتر و با اندیشهتر دست به عمل بزنند، وگرنه فقط در سطح باقی میمانند. عشق و زیباییهای آن به اندازهای وسیع است که نیاز به ظرفیتی بزرگ و عمیق دارد تا واقعا تجربه شود.
هوش مصنوعی: دقت به زیباییهای بهار و تصور بهشت، حالتی از سرخوشی را به انسان میبخشد. امروز، گلها در دست شراب، خوشحالی و نشاط را به ارمغان آوردهاند.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف حالتی میپردازد که در آن، خندهای از عمق وجود انسان خارج میشود و این خنده به قدری محبتآمیز و شاداب است که گویی از زیبایی و خوشحالی ناشی میشود. همچنین، در این حال، به تشبیه عرقی که از انسان خارج میشود اشاره دارد که نشاندهندهی شرم یا احساس در برابر شراب است. این معنا به نوعی ارتباط بین شادی و شرم را در زندگی انسانها نمایان میکند.
هوش مصنوعی: تصور میکنم که چه بویی شبیه گل دارد و چقدر از آن در رنگ شراب ریختهام، تا از حالت حیرت و سردرگمیام کم کند.
هوش مصنوعی: دلتنگی و حال خراب من از نگاه زیبای آهوان کم نشده، مگر اینکه پلنگ با ساغری از شراب داغ مرا سیراب کند.
هوش مصنوعی: عزیزم به آرامی از چشمانش دور شد و با نگاهی playful و شوخ متوجه شد که مانند آینه برگ تاک، زنگ شراب را نمایش میدهد.
هوش مصنوعی: از حرف و صدای دنیا، در حال و هوای گمگشتگی و درد و رنج، دیگر چه اتفاقی میخواهد بیفتد؟ جز رنگ شراب که در این جام میجوشد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که از پایان خوشگذرانی در این محفل مراقب باشید، چرا که ممکن است آن لذتها بهسرعت با مشکلاتی مواجه شوند، همانطور که یک شیشه ممکن است به سنگ برخورد کند و خرد شود.
هوش مصنوعی: فشار آب باعث نخواهد شد که من از بین بروم، بلکه گلویم را شرابی که در شیشه است، تنگ کرده است.
هوش مصنوعی: در این بهار، من تنها با خوشحالی و خیالاتی از شراب لذت میبرم و هیچ چیز دیگری غیر از این نوشیدنی برایم اهمیت ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.