سجده بنیادی بساز ای جبهه با افتادگی
سایه را نتوان ز خود کردن جدا افتادگی
از شعاع مهر یکسر خاکساری میچکد
بر جبین چرخ هم خطیست با افتادگی
سجده را در خاک راهش گر عروج آبروست
میشود چون دانهام آخر عصا افتادگی
نیست راحت جز به وضع خاکساری ساختن
با زمین سرکن چو نقش بوریا افتادگی
استقامت نیست ساز کهنهٔ دیوار جهد
عضو عضوت میزند موج زپا افتادگی
بی عرق یک سجده از پیشانی من گل نکرد
میکند بر عجز حالم گریهها افتادگی
چون غبار رفته از خود دست و پایی میزنم
تا به فریادم رسد آخر کجا افتادگی
آستانش از سجودم بسکه ننگ آلوده است
آب میگردد چو شبنم ازحیا افتادگی
تا به چشم نقش پایی راه عبرت واکنم
پیکرم را کاش سازد توتیا افتادگی
با کمال سرکشی بیدل تواضع طینتم
همچو زلف یار مینازد به ما افتادگی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره اهمیت تواضع و خاکساری در زندگی است. شاعر به سجده و نزدیکی به خداوند اشاره میکند و میگوید که چنین حالتی از افتادگی ناشی میشود. او اعتقاد دارد که برای رسیدن به آرامش و موفقیت، باید تواضع را در وجود خود پرورش دهیم. همچنین، شاعر به سختیهای زندگی و تلاش برای جلب رضا و رحمت الهی اشاره میکند و از درد و رنجهای شخصی ناشی از این تلاشها سخن میگوید. در نهایت، شعر به زیبایی و نازکی تواضع اشاره میکند و آن را همچون زلف یار به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: سر به سجده بگذار و با سرشکستگی و تواضع، به خودت اجازه نده که سایهات را از این حالت جدا کنی.
هوش مصنوعی: نور مهر در کلام به قدری درخشان است که خاکساری تمام جهان را در خود غرق کرده است. این خاکساری به گونهای است که در خطی همراستا با تواضع و فروتنی قرار دارد.
هوش مصنوعی: اگر سجده برای او در خاک باشد و باعث عروج و بلند مرتبهای شود، من هم مانند دانهای هستم که در نهایت به خاطر ذلت و افتادگی به زمین میافتم.
هوش مصنوعی: تنها راه آرامش، تواضع و خاکساری است؛ باید با زمین یکی شوی و همانند یک بوریای افتاده، در humility و درستکاری زندگی کنی.
هوش مصنوعی: استقامت و استحکام دیوار کهنه به سادگی نیست، اما جهد و تلاش تو میتواند حتی در برابر چالشها و مشکلات هم تو را به سمت جلو سوق دهد. اگر به طور جدی و با اراده تلاش کنی، میتوانی بر سختیها غلبه کنی و از زمینافتادگی رهایی یابی.
هوش مصنوعی: بدون تلاش و زحمت، حتی یک سجده از من به درگاه خدا نمیتواند به بار بنشیند. حالتی از بیتوجهی و ناتوانی مرا به گریه میاندازد و سبب میشود که به زمین بیفتم.
هوش مصنوعی: من پس از این که غبار از دلم پاک شد، تلاش میکنم تا به کمک و نجات خود برسم و به این فکر میکنم که در کجا به زمین افتادهام.
هوش مصنوعی: به خاطر خاکساری و سجود زیاد، آستان او آنقدر ناپاک شده که مانند شبنم از خجالت و افتادگی، به آب تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: من میخواهم از نشانههایی که به من درس عبرت میدهند، عبرت بگیرم. ای کاش به من کمک کنی تا بتوانم با آزمایش و تلاش، به نتایج بهتری دست یابم.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه سرکشی و آزادیخواهی بیدل در من حاکم است، اما افتادگی و تواضع ذاتیام مانند زلف یار به زیبایی و لطافت به نمایش گذاشته میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سرفرازی را نباشد جنگ با افتادگی
دولت خورشید را دارد بپا افتادگی
از تواضع دولت افزاید سعادتمند را
خوش بود چون سایه از بال هما افتادگی
از عزیزی می گذارد پا به چشم آفتاب
[...]
بسکه گردید آبیار ما ز پا افتادگی
سبز شد آخر چو بید از وضع ما افتادگی
میتوان از طینت ما هم رعونت خواستن
گر برآید از طلسم نقش پا افتادگی
عمرها چون اشککنج راحتی میخواستم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.