گنجور

 
بیدل دهلوی

دوستان این خاکدان چون من ندارد دیگری

خانه در زیر زمین بنیاد و نقش پا دری

مردم و یاد مرا بر من نکرد آن مست ناز

در غبارم داشت استقبال پابوسش سری

می‌روم از خود چو شمع و پا به دل افشرده‌ام

کشتی من بادبان دارد به جیب لنگری

خواب راحت در تلاش مخمل و سنجاب سوخت

زیر پهلو داشتم چون ناتوانی بستری

اخگری بودم ز داغ بیکسی پامال یأس

بر سر من سایه کرد آخر کف خاکستری

از حلاوتگاه فقرم بوریایی داده‌اند

با زمین چون بند نی چسبیده‌ام بر شکری

آرزوها در سواد وهم جولان می‌کند

آنسوی میدان در افتاده‌ست با هم لشکری

زنگ غفلت محرم آیینهٔ دل بوده است

عافیت دارد درون خانه بیرون دری

دور چرخ از کوکب عاشق سیاهی‌ کم نکرد

عمرها شد یک مرکب می‌کشم از محبری

وادی واماندگی طی می‌کنیم و چاره نیست

می‌برد ما را ته پا نارسیدن رهبری

آب می‌گردیم تا مشتی عرق‌گل می‌کنیم

شیشه ساز ما ندارد جز حیا آتشگری

بسکه بی‌رویش چو شمعم زندگانی خجلت است

گر پرد رنگم به روی آب می‌گردد پری

در ادبگاهی‌که حرف تیغش آید بر زبان

گردن من بین اگرخواهی ز مو هم لاغری

بیدل از مقدار ظرف خود نمی ‌باید گذشت

وعظ مستان در خط پیمانه دارد منبری

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عنصری

ای جهان را دیدن تو فال مشتری

کیست آن کو نیست فال مشتری را مشتری

گر ز عنبر بر سمن عمدا تو افکندی زره

آن زره که کاشته است از غالیه بر ششتری

آهوی بزمی تو با کبر پلنگانت چکار

[...]

ازرقی هروی

ای شکسته تیره شب بر روی ، روشن مشتری

تیره شب بر روی روشن مشتری در ششتری

از شکر بر نقره داری دانۀ یاقوت سرخ

وز شبه بر عاج داری حلقۀ انگشتری

زلف مشکین تو پنداری که آزر بر نگاشت

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ازرقی هروی
قطران تبریزی

ای شکنج زلف جانان بر پرند ششتری

سایبان آفتابی یا نقاب مشتری

توده توده مشک داری ریخته بر پرنیان

حلقه حلقه زلف داری بافته بر ششتری

گاه بر گلنار تازه شاخهای سنبلی

[...]

امیر معزی

ای به رخسار و به عارض آفتاب و مشتری

آفتاب و مشتری را من به جانم مشتری

داری از سنبل نهاده سلسله بر آفتاب

داری از عنبر کشیده دایره بر مشتری

از سر زلف سیه با حلقه‌های سنبلی

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از امیر معزی
سنایی

ای پدیدار آمده همچون پری با دلبری

هر که دید او مر ترا با طبع شد از دل بری

آفتاب معنی از سایت بر آید در جهان

زان که از هر معنیی چون آفتاب خاوری

زهره مزهر بر تو سازد کز عطارد حاصلی

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از سنایی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه