به وحشت نگاهی چه خو کردهای
که خود را به پیش خود او کردهای
چو صبح از نفس پر گریبان مدر
که ناموس چاک رفو کردهای
یمین و یسار و پس و پیش چیست
تو یکسوبی و چارسو کردهای
نه باغیست اینجا نه گل نه بهار
خیالی در آیینه بو کردهای
کجا نشئه،کو باده، ای بیخبر
چو مستان عبث های و هو کردهای
عدم از تو مرهون صد قدرت است
بدی هم که کردی نکو کردهای
اگر صد سحر از فلک بگذری
همان در نفس جستجو کردهای
ننالیدهای جز به کنج دلت
اگر نیستان در گلو کرده ای
به انداز نخلت کسی پی نبرد
که پر میزنی یا نمو کردهای
ز هستی ندیدی به غیر از عدم
مگر سر به جیبت فرو کردهای
نفس وار مقصود سعی تو چیست
که عمریست بر دل غلو کردهای
سخنهای تحقیق پر نازک است
میان گفته و فهم مو کردهای
بشو دست و زین خاکدان پاک شو
تیمم بهل گر وضو کردهای
جهانی نظر بر رخت دوختهست
تو ای گل به سوی که رو کردهای
چوبیدل چه میخواهی از هست ونیست
که هیچی و هیچ آرزوکردهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بررسی نگرانیها و تردیدهای انسانی میپردازد. او از کسی میپرسد که چرا به وحشت و ناامیدی گرایش دارد و خود را در عذاب قرار داده است. او به بیثمر بودن زندگی و عدم زیبایی در آن اشاره میکند و از شخص میخواهد که از این حالت بیرون بیاید و به خود و جامعهاش توجه کند. در پایان شاعر به بیفایده بودن سحر و جستجوی راه حلهای ظاهری میپردازد و به فرد یادآوری میکند که در واقع باید از درون خود به دنبال حقیقت باشد، نه از بیرون. شعر به نوعی تأمل در وجود و بیمعناییهای زندگی است و دعوت به خودشناسی و تغییر نگرش به دنیا.
هوش مصنوعی: چطور به ترس نگاه کردی که خودت را از او دور ساختهای؟
هوش مصنوعی: زمانی که صبح فرا میرسد، از شلوغی و سر و صدا دوری کن و به یاد داشته باش که لطافتها و زیباییها را در زندگی حفظ کنی.
هوش مصنوعی: راست و چپ و جلو و عقب به چه معناست؟ تو در تمام جهات به یک سمت گراییدهای.
هوش مصنوعی: در اینجا نه باغی وجود دارد، نه گلی و نه بهاری. همه چیز صرفاً یک خیال است که در آینه به چشم میخورد.
هوش مصنوعی: کجا حال خوش و بادهای وجود دارد؟ ای بیخبر، چرا همچون مستان بیهوده سر و صدا میکنی؟
هوش مصنوعی: عدم به خاطر قدرتهای تو به وجود آمده و حتی بدیهایی هم که کردی، به نوعی خوب بوده است.
هوش مصنوعی: اگر صد جادوی آسمانی را پشت سر بگذاری، در واقع همچنان در جستجوی نفس خود هستی.
هوش مصنوعی: تنها در گوشه قلبت نالیدهای، اگر در گلو سیاهچالهای را احساس کردهای.
هوش مصنوعی: هیچکس به خوبی رشد و شکوفایی تو پی نخواهد برد، مگر به اندازهی قامت نخل تو.
هوش مصنوعی: به جز نبودن و عدم، چیزی از وجود را تجربه نکردهای، مگر اینکه خود را در درونت پنهان کردهای.
هوش مصنوعی: هدف تو از تلاش و کوشش بیوقفهات چیست که سالهاست دل را به آرزوهای بزرگ مشغول کردهای؟
هوش مصنوعی: سخنانی که از دقت و ظرافت برخوردارند، به راحتی قابل درک نیستند و بین آنچه گفته میشود و آنچه فهمیده میشود، فاصلهای وجود دارد.
هوش مصنوعی: به خودت برس و از این دنیای مادی و زودگذر دوری کن، اگر هم که وضو گرفتهای، با تیمم میتوانی خود را پاک سازی کنی.
هوش مصنوعی: جهان به زیبایی تو خیره شده است، ای گل، اما تو به کدام سو میروی؟
هوش مصنوعی: چوبیدل، تو چه انتظاری از وجود و عدم داری که هیچ چیز و هیچ آرزویی را در دل نداری؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.