ندیدم در غبار و دود این صحرای خوابیده
بجز خواباندن مژگان ره پیدای خوابیده
زمینگیری چه امکانست باشد مانع جهدم
به رنگ سایهام من هم جهان پیمای خوابیده
اگر آسودگی میخواهی از طاقت تبرّا کن
طریق عافیت در پیش دارد پای خوابیده
جهان بیخودی یکرنگ دارد جهل و دانش را
تفاوت نیست در بنیاد نابینای خوابیده
عدم تعطیل جوش هستی مطلق نمیگردد
نفس چون نبض بیدار است در اعضای خوابیده
چنان در خود فرو رفتم به یاد چشم مخموری
که جوشد از غبارم ناز مژگانهای خوابیده
ز غفلت چند خواهی زندگی را منفعل کردن
که غیر از مرگ روشن نیست جز سیمای خوابیده
دل آرام چون بر خاک زد بنیاد هستی را
نفس پامال شد زین صورت دیبای خوابیده
نماند از قامت خمگشته در ما رنگ امیدی
تنککردیم برگ عیش ازین صحرای خوابیده
زحرف و صوت مردم بوی تحقیقی نمیآید
به هذیانکن قناعت از لبگویای خوابیده
ز شکر عجز بیدل تا قیامت برنمیآیم
به رنگ جاده منزل کردهام در پای خوابیده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالتی از خمودگی و خواب آلودگی در زندگی میپردازد. شاعر به تصویر میکشد که در دنیای پر از غبار و دود، تنها چیزی که میبیند خواب آلودگی و سستی است. او نشان میدهد که جستجوی آسودگی نیازمند تلاش است و باید از سختیها عبور کرد. دنیا یکسان و بیهویت به نظر میرسد و دانش و جهل فرقی با یکدیگر ندارند. شاعر از احساسات عمیقی سخن میگوید که در وجودش نهفته، اما تحت تاثیر غفلت و خواب است. او به زندگی منفعل و بیتحرکی اشاره میکند و بیان میکند که امید در این بیحرکتی از بین رفته است. در این فضای خاموش، حتی صدا و گفتار مردم نیز خالی از تحقیق و حقیقت به نظر میرسد. در نهایت، شاعر از ناتوانی و عدم توانایی خود در تغییر اوضاع ابراز ناراحتی میکند و به وضعیت خوابآلودگی خود معترف است.
هوش مصنوعی: در این عالم پر از غبار و دودی که خوابیده است، جز خواب کردن مژگان، راهی برای بیداری یا رهایی نمیبینم.
هوش مصنوعی: ممکن است انسان در زندگی گاهی با موانعی روبرو شود که مانع تلاش و پیشرفت او شود، اما من مانند کسی هستم که در خواب است و امیدوارم با حرکت در جهان، بر این موانع غلبه کنم.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال آرامش هستی، از سختیها و مصائب دوری کن؛ زیرا راه راحتی و آسایش در دست توست و فقط کافیست که از خواب غفلت بیدار شوی.
هوش مصنوعی: دنیا از نظر ظاهری یکسان و بیتفاوت به نظر میرسد و در اصل، هیچ تفاوتی بین جهل و دانش وجود ندارد؛ زیرا افرادی که در خواب غفلت به سر میبرند، حتی نمیتوانند حقیقت را ببینند.
هوش مصنوعی: هرگز جوش و خروش هستی متوقف نمیشود، چون نفس زندگی در میان اعضای خوابیده مانند نبضی بیدار و زنده است.
هوش مصنوعی: به قدری در افکار و خوابهای خود غرق شدم که یاد چشمان زیبا و مستکنندهام افتادم، چشمانی که از غبار و آلودگی درونم میتکاند و مانند گلبرگهای خوابآلود زیباست.
هوش مصنوعی: از روی سهلانگاری، نمیتوان زندگی را بیتحرک و بیجنبش نگه داشت. جز مرگ، چیزی غیر از یک خواب خاموش و بیخبر وجود ندارد.
هوش مصنوعی: دل وقتی بر زمین قرار گرفت و پیریزی وجود را احساس کرد، زندگی تحت تاثیر قرار گرفت و به نوعی دستخوش تغییر شد، به مانند پارچهای که بر روی زمین افتاده است.
هوش مصنوعی: از حالت خمیده ما دیگر نشانی از امید باقی نمانده است، و بنابراین، از این دشت خاموش لذت را کم کردهایم.
هوش مصنوعی: از سخن و صداهای مردم، بوی واقعیت و حقیقت به مشام نمیرسد. بنابراین بهتر است به گویندهای که در خواب است قناعت کنی تا به ناگفتهها و بیمعنیها.
هوش مصنوعی: من از شیرینی عشق و شوقی که در درونم دارم، تا ابد نمیتوانم خود را رها کنم. در این مسیر، مانند جادهای که به خانهام میرسد، بر روی خواب و رویاهایم استراحت کردهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غبارم برنمیخیزد ازین صحرای خوابیده
اسیرم همچو جولان در طلسم پای خوابیده
به غیر از نقش پا جایی ندارد جاده پیمایی
تو هم ته جرعهای بردار ازین مینای خوابیده
به یاد شام زلفت هر کجا چشمی به هم سودم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.