باز چو صبح کردهام تحفهٔ بارگاه تو
رنگ شکستهای که نیست قابل گرد راه تو
ذره به بال آفتاب تا به سپهر میرود
کیست به خود نمیکند ناز ز دستگاه تو
بسکه شکوه جلوهات ریخته است ز هر طرف
عکس به روی آینه، آینه درپناه تو
خاک شهید غمزهات گرد کند چه ممکنست
سرمه نمیشود سفید از مژهٔ سیاه تو
غیر تحیر از جمال آینه را چه میرسد
حیرت ما دلیل ما جلوهٔ تو گواه تو
دل به هزار جلوهام چهرهگشای حیرتست
آینهٔ شکستهای یافتهام به راه تو
از خط ساغر وفا جز کجی نظر نخواند
هرکه محرفی نخورد از غلط نگاه تو
سادگی جهان رنگ جز تو چه آورد به عرض
هم به زبان ناز توست آینه عذر خواه تو
سعی پر شکستگی طرف عروج ناز اوست
گل به سر امید زد رنگ من از کلاه تو
بیدل از آرزوی دل درد سر نفس مده
دود چراغ کشته است شامه گداز آه تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به وصف زیبایی و شکوه محبوبش میپردازد و حالتی از حیرت و شگفتی را در برابر جذابیت او به تصویر میکشد. او تحفۀ خود را هنگام صبح به محبوبش تقدیم میکند و زیبایی و ناز او را با دیگر عناصر طبیعی مانند آفتاب و آینه مقایسه میکند. شاعر بیان میکند که هیچ چیز نمیتواند نشاندهندهی شگفتی و زیبایی محبوبش باشد و حتی آینهها نیز در مقابل او ناتوانند. در نهایت، شاعر از احساسات عمیق خود نسبت به محبوب و تأثیر او بر روح و جانش سخن میگوید و به فراق و آتش اشتیاق درونیاش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: وقتی صبح دوباره به سراغم آمد، هدیهای که به بارگاه تو آوردهام، رنگ و حالتش به قدری خراب است که اصلاً شایستهٔ حضور در راه تو نیست.
هوش مصنوعی: ذرهای که به بالای آفتاب میرود، به آسمان میرسد. اما کسی که خود را به وضع تو نازک نمیکند، کیست؟
هوش مصنوعی: چقدر زیبایی تو درخشان است که نور آن از هر سو به آینه میتابد و آینه در سایهی وجود تو قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: خاک شهیدان زیبایی تو را فراموش نمیکند، چون نمیتوان سرمه را از مژههای سیاه تو سفید کرد.
هوش مصنوعی: جای تعجب نیست که ما به زیبایی آینه دچار حیرت شویم؛ این حیرت ما به خاطر جلوه توست، که خودش نشانه و گواهی بر وجود تو است.
هوش مصنوعی: دل من با هزار جلوه و زیبایی، چهرهای حیرتانگیز را نشان میدهد. من در مسیر تو آینهای شکسته پیدا کردهام.
هوش مصنوعی: هرکس که در پی وفا باشد، تنها دچار کجی و اشتباه میشود و کسی که از نگاه نادرست تو لطمه نبیند، به خوبی و درستی نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: سادگی و زیبایی جهان در کنار تو معنا پیدا میکند، زیرا فقط لبخند زیبای تو میتواند آن را توجیه کند و آینه هم لایق عذرخواهی از تو است.
هوش مصنوعی: تلاش و کوشش بیثمر من در راستای رسیدن به زیباییهای اوست. من با امید به اینکه روزی به کمال برسم، رنگ و چهرهام را از کلاهی که از تو دارم به دست آوردهام.
هوش مصنوعی: بیدل میگوید که از آرزوها و دلمشغولیهای خود رنج میکشد. او به این نکته اشاره میکند که تنفس و زندگی او تحت تأثیر این آرزوها قرار گرفته و به نوعی خموده و خسته شده است. احساسات و دردهایش به اندازهای عمیق است که حتی بخار نوری که از چراغ میآید، او را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و در نهایت، آهی که از دلش برمیآید به مانند آتش سوزانی، بر او تأثیر میگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آه که خاک راه شد دیده من به راه تو
کرده چرا کاه چهرهام فرقت عمرکاه تو
بر دل من جفای تو بس که نهاده بار غم
غیر نبرده پی بدان چون شده بارگاه تو
بندهام و به جز درت نیست پناه من دگر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.