چون صبح نخندد ز قبایم غم دامن
جستهست گریبان من از عالم دامن
تا وحشت عنقاییام آهنگ جنون کرد
گرد دو جهان سوخت نفس در خم دامن
از تنگی دل وسعت امکان بهگره رفت
شد کلفت اینگرد دلیل رم دامن
گر ترک حسد چهرهٔ توفیق فروزد
چون آتش یاقوت نشین بیغم دامن
بال رم فرصت نتوانکرد فراهم
چاکست گریبان گل از ماتم دامن
بر صورت دنیا زدهام پهلوی تسلیم
پای است دراین انجمنم توام دامن
طاقت اثر حوصله گمکرد درین باغ
حیرت گلی آورد کهگفتم کم دامن
فریاد که بر چهرهٔ ما داغ تری ماند
چون شمع نچیدیم به مژگان نم دامن
بیدل به فشار دل تنگم چه توانکرد
صحرا شدم اما نشدم محرم دامن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساساتی عمیق و پیچیده از غم، یأس و درگیریهای درونی شاعر میپردازد. شاعر با استفاده از تصاویری همچون دامن و گریبان، به اختناق عاطفی و روحی خود اشاره میکند. او از غم و تنهایی ناشی از فقدان شادی و آرامش صحبت میکند و به تأثیرات این احساسات بر زندگیاش میپردازد. در عین حال به نوعی تسلیم در برابر چالشهای زندگی اشاره دارد و از کاستیها و ناتوانیهایی که در مواجهه با این چالشها دارد، سخن میگوید. در نهایت، شاعر به سردرگمی و نبود امکان برای یافتن راهی به سوی خوشبختی و آرامش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: وقتی که صبح با زیباییاش به من لبخند نمیزند، غم به دامن من چنگ انداخته و من از دنیا به خاطر این درد در فشار هستم.
هوش مصنوعی: زمانی که وحشت در وجودم به وجود آمد، مانند یک پرنده عطار جنون به سرم زد و در دو دنیا، نفسهای من به خاطر عشق و شوق در خم دامن محبوب سوخت.
هوش مصنوعی: به خاطر فشارهای درونی، فرصتها و امکانها به شکلهای دشواری در آمدهاند و این وضعیت باعث شده که دلیل و نشانههای فرار و دوری از واقعیت، پیچیدهتر شوند.
هوش مصنوعی: اگر حسد را کنار بگذاری، درخشش موفقیتت مانند آتش یاقوت خواهد بود و بدون هیچ دغدغهای با افتخار زندگی خواهی کرد.
هوش مصنوعی: پرواز بالا فرصتی نیست که بتوان از آن بهره برد، زیرا در غم و اندوه، دامن گل در چنگال غم گرفته است.
هوش مصنوعی: من به زیباییهای دنیا توجهی ندارم و بهجای آن، روی به سادگی و تسلیم در برابر تقدیر آوردهام. در این جمع، تو همراهم هستی و به درکت نیاز دارم.
هوش مصنوعی: تحمل و صبر من در این باغ پر از تعجب و شگفتی، به حدی کم شده که گلی به دست آوردم و از آن خواستم که دامنش را کوتاه کند.
هوش مصنوعی: فریاد بزنید که بر چهرهٔ ما نشانهای از رنج باقی مانده، چون اینکه شمعی که در نور میسوزد، ما هرگز با اشکهایمان دامن خود را نمیچینیم.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه در دل تنگی به سختی به سر میبرم، به دشت و بیابان مانند شدهام، اما هنوز نتوانستهام به مقام و حالت خاصی که میخواهم، دست یابم و نتوانستهام رازهای آن را به دست آورم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.