از دیده سراغ دل دیوانه طلب کن
نقش قدم نشئه ز پیمانه طلب کن
از پهلوی دل شعله خرامند نفسها
ای اشک تو هم آتش از این خانه طلب کن
دلها همه خلوتکدهٔ جلوهٔ نازند
از هر صدف آن گوهر یکدانه طلب کن
توفانکدهٔ جوش محیط است سرابت
از لفظ خود آن معنی بیگانه طلب کن
ای الفت آبادی موهوم حجابت
آن گنج نهان نیست تو ویرانه طلب کن
عمریست به یادش همه تن یک دل چاکیم
چون صبح ز آیینهٔ ما شانه طلب کن
افسون روانی بلد جرأت ما نیست
اشکیم ز ما لغزش مستانه طلب کن
سر جوش تماشاکدهٔ محفل رنگیم
ما را ز همین شیشه و پیمانه طلب کن
عالم همه در پرتو یک شمع نهانست
این سرمه ز خاکستر پروانه طلب کن
مردی ز سر و برک غرور است بریدن
گر اره شوی ریزش دندانه طلب کن
بیکسب قناعت نتوان یافت دل جمع
از بستن منقار طلب، دانه طلب کن
تا مرگ فسون من و ما مفت شنیدن
تا خواب ز خویشت برد افسانه طلب کن
تهمت قفس الفت وهمیست دل ما
این شیشه هم از طاق پریخانه طلبکن
بیدل رقم صفحهٔ ما بیخبریهاست
رو سر خط تحقیق ز فرزانه طلبکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به طور کلی در مورد جستجوی حقیقت و عشق به دل و زندگی است. شاعر از خواننده دعوت میکند که به عمق دل و احساسات خود رجوع کند و زیباییها و رازهای پنهان را کشف نماید. او به شیوههای مختلف به مفهوم عشق و اشتیاق اشاره دارد و تأکید میکند که در این دنیا، معنایی عمیقتر از ظاهر وجود دارد. همچنین، از تکاپو و جستوجوی بیشتر در زندگی و نفی سطحینگری سخن میگوید. در نهایت، شاعر به اهمیت آگاهی و درک عمیق از وجود و اطراف اشاره دارد و از شنونده میخواهد که به جستجوی معانی والاتر بپردازند.
هوش مصنوعی: از چشمان خود، دل دیوانه را جستجو کن و نشانههای عشق را از پیمانه بیاور.
هوش مصنوعی: از قلب و دل شعلههایی زبانه میکشند و ای اشک، تو نیز آتش را از این خانه بخواه تا بسوزانی.
هوش مصنوعی: در دلها همه جا برای زیبایی و دلربایی وجود دارد، از هر صدفی باید آن گوهر خاص و یکدانه را جستجو کرد.
هوش مصنوعی: در میان طوفانهای فکری، دنیا به نظرت آشفته میآید. از کلمات خودت فاصله بگیر و به دنبال معانی عمیقتر برو.
هوش مصنوعی: ای زیبایی، حجاب تو به مانند یک گنج پنهان است. اما این گنج در حقیقت وجود ندارد، پس به دنبال ویرانی و حقیقت درون خود باش.
هوش مصنوعی: سالهاست که به یاد او زندگی میکنیم و دلتنگیمان به حالتی فرسوده تبدیل شده است. حالا مثل صبح که از آینه نور میتابد، سراغ شانهای برای آرامش و زیبایی میگردیم.
هوش مصنوعی: چشمهای دلربا و جذاب او موجب شدهاند که ما جرأت ابراز عشق و احساسات خود را نداشته باشیم. باید بدانیم که در دل ما عشق و شیدایی وجود دارد و این اشکها نشانی از حالت مستی و شوق ماست.
هوش مصنوعی: ما در مرکز توجه جمعی هستیم و به خاطر همین جادو و زیبایی که در شیشه و پیمانه وجود دارد، از تو میخواهیم که ما را ببینی و تماشا کنی.
هوش مصنوعی: دنیا و همه چیز آن به نور یک شمع پنهان است؛ پس برای دستیابی به دانایی و شناخت عمیق، به دنبال گوهری از خاکستر پروانه باش.
هوش مصنوعی: غیرت و افتخار مرد، او را از مشکلات و سختیها دور میکند؛ اگر میخواهی به موفقیت و پیشرفت برسی، باید تلاش کنی و هر چیزی که نیاز است را به دست بیاوری.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به آرامش و خشنودی درون، باید از طلب و آرزوهای بیپایان دست کشید. انسان نمیتواند با دوندگی مداوم و بیتناسب به سوی خواستهها، دلش را جمع و راضی نگهدارد. پس بهتر است که در زندگی نسبت به داشتهها قانع باشیم و برای چیزهایی که داریم، ارزش قائل شویم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زندهایم، میتوانیم به شگفتیها و جاذبههای زندگی گوش بسپاریم و خود را غرق در داستانها و افسانههایی کنیم که ما را به خواب میبرند.
هوش مصنوعی: تهمت قفس تنها یک خیال است، دل ما مانند شیشهای است که از طاق پریخانه درخواست میکند.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر اشاره میکند که در زندگی ما، بسیاری از اتفاقات و حالاتی که در آنها بیخبر بودیم، مانند نوشتهای بر روی صفحهای است که باید مورد بررسی قرار گیرد. او از دیگران میخواهد که به دنبال دانش و فهم از عقلای وجودشان باشند تا از این بیخبریها رهایی یابند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مفتاح فتوح از در میخانه طلب کن
کام دوجهان از لب جانانه طلب کن
آن یار که در صومعه جستی و ندیدی
باشد که توان یافت به میخانه طلب کن
در کوی خرابات گرم کشته بیابی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.