گنجور

 
بیدل دهلوی

خوشا ذوق فنا و وحشت ساز شرر کردن

ز سر تا پای خود محو یک انداز نظرکردن

غرور ناز و آنگه خاک ‌گردیدن چه ننگست این

حیا کن از دم تیغی‌ که می‌باید سپر کردن

حوادث‌کم‌کند آشفته اوضاع ملایم را

پریشانی نبیند آب از زبر و زبر کردن

چمن ساز بهار عشقم از شوقم مشو غافل

به مژگان بایدم‌ گلچینی داغ جگر کردن

به رنگی بی‌غبار افتاده در راه تو حیرانم

که بر آیینه چون آه سحر نتوان اثر کردن

غبار مقدمت حشر دو عالم آرزو دارد

قیامت می‌کند دل را نمی‌باید خبرکردن

به هر وحشت جنونم‌ گر بساط الفت آراید

صدا از خانهٔ زنجیر نتواند سفر کردن

عرق غواص شرمم در غبار تهمت هستی

مرا افکند در آب از سر این پل‌ گذر کردن

به رنگ توأم بادام دلها را در این محفل

وطن باید ز تنگی در فشار یکدگر کردن

نموها نیست غیر از شوخی تن بر هوا تازی

ندارد نخل این بستان به اصل خود نظر کردن

تهی‌ گشتیم از خود تا ببالد نشئهٔ دردی

نیستان‌ کرد ما را آرزوی ناله سر کردن

به دریای شهادت غوطه‌ گر نتوان زدن بیدل

گلویی می‌توان از آب جوی تیغ تر کردن

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
قاسم انوار

چه باشد شیوهٔ عاشق؟ به معشوقان نظر کردن

چه باشد کار معشوقان؟ دل عاشق سپر کردن

در آن وادی که طاوس ملایک پر بیندازد

مگس را اندران میدان چه فکر بال و پر کردن؟

نگویم از سر و از جان به پیش روی آن جانان

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از قاسم انوار
محتشم کاشانی

کسی هم بوده کز شوخی بزور یک نظر کردن

تواند صد هزاران خانه را زیر و زبر کردن

کسی هم بوده کز مردم اگر عالم شود خالی

تواند در دل جن و ملک مهرش اثر کردن

کسی هم بوده از دلها اگر نبود اثر پیدا

[...]

صائب تبریزی

سرشک تلخ را مشک بود صاحب اثر کردن

وگرنه سهل باشد آب شیرین را گهر کردن

پر تیر تو می ریزد به خاک ای شمع بی پروا

ندارد صرفه ای پروانه را بی بال و پر کردن

چنان خود را درین دریای پر شور سبک کردم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
بیدل دهلوی

دل روشن چه لازم تیره از عرض هنر کردن

ز جوهر خانهٔ آیینه را زیر و زبر کردن

به غیر از معنی خواری ندارد نقد تحصیلی

کتاب حرص را شیرازه از مد نظر کردن

اگر چون آفتاب آیینهٔ همت جلا گردد

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه