تا به کی چون شمع باید تاج زر برداشتن
چند بهر آبرو آتش بهسر برداشتن
چند باید شد ز غفلت مرکز تشنیع خلق
حرف سنگین تا به کی چون گوش کر برداشتن
از حلاوت بگذر ای نی قدردان درد باش
ناله ناپیداست گر خواهی شکر برداشتن
رنگی از عشرت ندارد نو بهار اعتبار
زین چمن باید چو شبنم چشم تر برداشتن
نالهٔ دردی نمایان از دل صد چاک باش
فیضها دارد سر از جیب سحر برداشتن
پیش دونان چند ربزی آبروی احتیاج
از جهان بردار باید دست اگر برداشتن
نخل هستی ازعلایق ریشه محکم کرده است
چون نفس میباید از یکسو تبر برداشتن
ساز بزم ناامیدی پر نزاکت نغمه است
نالهای دارم که نتواند اثر برداشتن
ای سپند از یک صدا آخر کجا خواهی رسید
چون جرس زین جنس باید بیشتر برداشتن
چشم تا واکردهایم از خویش بیرون رفتهایم
شعلهٔ ما را قدم برده است سر برداشتن
کلفت احباب ما را زنده زیر خاک کرد
بیش ازین نتوان غبار یکدگر برداشتن
بار دنیا کی توان بیدل به آسانی کشید
کوه هم مینالد از زیر کمر برداشتن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به پرسشهایی فلسفی درباره تحمل دردها و سختیهای زندگی میپردازد. شاعر به انتقاد از سبک زندگیهای سطحی و ظاهری پرداخته و میگوید که چرا باید مانند شمع از خود سوزش و سوختن را بپذیریم فقط برای حفظ آبرو. او بر این باور است که انسان باید از غفلت بیدار شود و به عمق احساسات خویش برود، نه اینکه سر به زیر و خاموش باشد.
شاعر به زیباییهای زندگی و عشق اشاره کرده و هشدار میدهد که زندگی واقعی در عمق درد و رنج نهفته است. او تأکید دارد که باید از تعلقات دنیا دست برداشت و سرانجام به خودآگاهی و رهایی واقعی رسید. به طور کلی، شعر به جستجوی حقیقت، شناختن خویشتن و رهایی از قید و بندهای اجتماعی میپردازد.
هوش مصنوعی: تا کی باید مانند شمع طلا را بر سر بگذارم و به خاطر حفظ آبرو، آتش را به جان بخرم؟
هوش مصنوعی: چند بار باید از غفلت و انتقادات مردم فاصله گرفت و سنگینی این حرفها را تحمل کرد؟ تا کی باید مانند کسی که گوشش کر است، از این مسائل بیتوجه بود؟
هوش مصنوعی: اگر میخواهی از لذتها و خوشیها عبور کنی، باید به درد و رنج خود ارزش بدهی. ناله و غم تو شاید به ظاهر نامشهود باشد، اما اگر بخواهی میتوانی تلخی را کنار بگذاری.
هوش مصنوعی: بهار جدید رنگ و بویی از گذراندن لذتها ندارد، بنابراین باید مانند شبنم، چشمانمان را از این باغ زیبا برگردانیم و به اعتبار و ارزشهای واقعی توجه کنیم.
هوش مصنوعی: از دل زخمدار و پر درد، صدای نالهای به گوش میرسد که نشاندهندهی عواطف عمیق است. این درد و رنج میتواند به ظهور زیباییها و برکات جدیدی منجر شود، همانند آنکه جادوگری از کیسهاش نعمتها و شگفتیها را بیرون میآورد.
هوش مصنوعی: برای حفظ آبرو و ارزش خود، باید در مقابل فقرا و نیازمندان در دنیا جانب احتیاط را رعایت کرد و اگر نیاز به کمک و دست یاری داری، باید با احتیاط عمل کنی.
هوش مصنوعی: درخت وجود به خاطر علاقهها و ارتباطات قوی خود، ریشهاش را محکم کرده است و بنابراین برای حفظ آن، باید از یک سو تصمیمات سختی گرفت و گاهی برای قطع وابستگیها و پیشرفت، دست به کارهای جدی زد.
هوش مصنوعی: ساز جشن ناامیدی، پر از ادب و لطافت است، اما من نالهای دارم که نمیتواند تاثیری بگذارد.
هوش مصنوعی: ای خوشا به حال شما! با صدای واحد و هماهنگ، به کجا میروید؟ مانند زنگ، که برای اثرگذاری بیشتر باید وزن و حجم بیشتری داشته باشید.
هوش مصنوعی: تا وقتی که چشمهایمان را باز کردهایم، از خودمان جدا شده و بیرون رفتهایم. شعلۀ وجود ما با هر قدمی که برداشتهایم، سر بلند کرده است.
هوش مصنوعی: دوستان ما پس از مرگ هم زندهاند و در دل خاک قرار دارند. دیگر نمیتوانیم از هم فاصله بگیریم و غبار جدایی را از میان برداریم.
هوش مصنوعی: بار سنگین زندگی را نمیتوان به راحتی تحمل کرد، حتی کوهها نیز از سنگینی بار خود ناله میزنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من نخواهم دیده از رویت دگر برداشتن
مشکل است از دیده روشن نظر برداشتن
چشم داری ای کبوتر این چه گستاخیست باز
نامة کآنجاست نام او بپر برداشتن
همچو بر مونیست از جا بر گرفتن بار کوه
[...]
آفت است اینجا مباش ایمن ز سر برداشتن
میکشد مژگان دو صف از یک نظر برداشتن
بر فلک آخر نخواهی رفت ای مشت غبار
خویش را از خاک نتوان آنقدر برداشتن
شرم دار از فکر گیر و دار اسباب جهان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.