بیگانه وضعیم یا آشناییم
ما نیستیم اوست او نیست ماییم
پنهانتر از بو در ساز رنگیم
عریانتر از رنگ زیر قباییم
پیدا نگشتیم خود را چه پوشیم
پنهان نبودیم تا وا نماییم
پیش که نالیم داد از که خواهیم
عمریست با خویش از خود جداییم
هر سو گذشتیم پیدا نگشتیم
رفتار عمریم بینفش پاییم
این کعبه و دیر تا حشر باقیست
ما یک دو دم بیش دیگر کجاییم
تنگی فشردهست صحرای امکان
راهی نداربم دل میگشاییم
نفی دویی بود علم تعین
تا خاک گشتیم گفتیم لاییم
فکر دویی چیست ما و تویی کیست
آیینهای نیست ما خود نماییم
سیر دو عالم کردیم لیکن
جایی نرفتیم کز خود برآییم
گر بحر جوشید، ور قطره بالید
ما را نفهمید جز ما که ماییم
اظهار هر چند غیر از عرق نیست
در پیش بیدل آب بقاییم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع هویت و ریشهی عدم تفکیک میان خود و دیگری میپردازد. شاعر از احساس جدایی و بیگانگی با خود و دیگران سخن میگوید و بر این نکته تأکید میکند که ما در واقع خود را نمیشناسیم و در جستجوی هویت خود هستیم. او از تجربیات زندگی و وجود تضادهای درونی صحبت میکند و این که در تلاش برای درک دوگانگیهایی مانند من و تو، به نوعی در پنهانسازی خود گرفتار آمدهایم. در نهایت، شاعر به احساس عدموجود و تلاش برای فرار از تنگناهای وجودی اشاره میکند و برنگری به واقعیت وجودی و درک عمیقتری از خود تأکید میکند.
هوش مصنوعی: ما نه بیگانهایم و نه کاملاً آشنا، ما در وضعیتی هستیم که نه میتوانیم به طور کامل خود را متعلق به این دنیا بدانیم و نه از آن جدا شویم. او که انسان دیگری است، وجود دارد و ما هم در این وضع به خودمان وابستهایم.
هوش مصنوعی: ما از بویی که در ساز پنهان است، کمتر دیده میشویم و از رنگی که زیر لباس است، بیشتر عریان هستیم.
هوش مصنوعی: ما که خود را پیدا نکردهایم، چه نیازی به پنهانکاری داریم؟ وقتی که بهطور واقعی وجود نداریم، نیازی به نشان دادن خود هم نیست.
هوش مصنوعی: ما نمیدانیم به چه کسی شکایت کنیم و از چه کسی کمک بخواهیم، چون سالهاست که درون خودمان ماندهایم و از خودمان جدا شدهایم.
هوش مصنوعی: هر جا که رفتیم، نشانی از خود به جا نگذاشتیم و به خاطر رفتار زندگیام، هیچ تأثیری در دنیا نداشتهام.
هوش مصنوعی: این کعبه و معبد تا روز قیامت باقی خواهند ماند، اما ما فقط مدتی کوتاه دستاندرکار هستیم، پس جایی دیگر نخواهیم بود.
هوش مصنوعی: در بیابان امکانات، تنگناها و دشواریها زیاد است و ما راهی برای رهایی نداریم، اما با دلگشایی و امید میتوانیم از این وضعیت عبور کنیم.
هوش مصنوعی: در اینجا به مفهوم این اشاره شده که دانش و فهم ما از واقعیت، زمانی که به عمق هستی و وجود خود میرسیم، باید به یک حالت وحدت و عدم دوگانگی برسد. وقتی در مقابل خاک و واقعیتهای ملموس قرار میگیریم، متوجه میشویم که در اصل، چیزی جز یک حقیقت وجود ندارد و این وحدت برازندهتر است. در واقع، وقتی به اصل خود نزدیک میشویم، درک ما از وجود به یک سادگی و یکپارچگی میرسد.
هوش مصنوعی: فکر دوگانگی یعنی من و تو بودن چیست؟ آیا ما مانند آینهای نیستیم که خود را در آن نشان میدهیم؟
هوش مصنوعی: ما در تمام دنیا سفر کردیم و تجربههای زیادی کسب کردیم، اما در حقیقت به جایی نرسیدیم که از خودمان فراتر برویم و خود را بشناسیم.
هوش مصنوعی: اگر دریا به جوش بیفتد یا حتی یک قطره سرشار و بزرگ شود، تنها ما هستیم که این را درک میکنیم و هیچ کس جز خود ما این حالتمان را نمیفهمد.
هوش مصنوعی: هر چند که نشان دادن احساسات فقط به تعبیرات سطحی محدود میشود، اما ما در برابر درد و رنج همچنان استوار خواهیم ماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.