فریاد کز توهم نامحرم حضوریم
خفاش بینصیبیم ظلمتشناس نوریم
زان دم که دامن کل رفتهست از کف ما
در احتیاج هر جزو مجنونتر از ضروریم
پیوند هیچ دارد از آگهی گسستن
ناآشنای خویشیم بیگانهٔ شعوریم
ما را نمیتوان یافت بیرون از این دو عبرت
یا ناقصالکمالیم یا کاملالقصوریم
آشوب لن ترانیست هنگامه ساز عبرت
زین کسوتی که داریم فانوس شمع طوریم
خواه از تلاش همت خواه از تردد حرص
در هر صفت جهانی داریم و نا صبوریم
در ساز ما نهفتهست احیای عالم وهم
عمریست چون دم صبح توفان خروش صوریم
هر کس به سعی بینش محرم سراغ ما نیست
در عرصهٔ خیالی گرد خرام موریم
این انفعال جاوید یا رب کجا برد کس
گمگشتهٔ خفاییم آوارهٔ ظهوریم
دوزخ ز شرمساری کوثر شود جبینش
گر اینقدر بداند ما را که، از که دوریم
رسوایی تعین نتوان به وهم پوشید
این به که چشم بندیم بند قبای عوریم
بیدل زیارت ما روزی دو مغتنم گیر
از بس که خاکساریم کیفیت قبوریم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی هویت و وضعیت انسانها در جهان میپردازد. او به احساس گمگشتگی و دوری از حقیقت اشاره میکند و آن را نشانهای از نیاز به شناخت و بینش میداند. از یک سو، انسانها در تلاش برای رسیدن به کمال هستند، اما همواره نقص و کمبودهایی دارند. شاعر همچنین به تعارض بین نور و ظلمت، و حقیقت و توهم اشاره میکند و بیان میکند که انسانها در جستجوی معنا و فهم خود هستند. در نهایت، او به این نکته میرسد که برای درک واقعیات، نیاز به شناخت عمیقتر و دوری از ظواهر داریم.
هوش مصنوعی: فریادی که تو به خاطر ترس از بیگانگان سر میدهی، ما را به یاد این میاندازد که در تاریکی مانند خفاش، بیخبر از زیباییها هستیم، هرچند که درک عمیقی از نور و روشنی داریم.
هوش مصنوعی: از زمانی که همه چیز از دست ما رفته است، در نیاز هر جزئی بیشتر از دیوانگی به ضروریات هستیم.
هوش مصنوعی: ما در پیوند هیچ، به دلیل ناآگاهی از یکدیگر، از هم جدا شدهایم و در حقیقت، بیگانهایم که از شناخت خود بی بهرهایم.
هوش مصنوعی: ما را نمیتوان یافت که از این دو واقعیت جدا باشیم؛ یا در حال ناتمامی هستیم یا اینکه به کمال نرسیدهایم و در بعضی جهات نقص داریم.
هوش مصنوعی: در این بیت به حالتی اشاره شده که در آن انسان نمیتواند حقیقت را به صورت واضح ببیند و تنها درگیر مشکلات و درگیریهای زندگی است. همچنین، تاکید شده که ما در این لباس و ظاهری که داریم، در جستجوی روشنایی و هدایت هستیم، مانند یک شمع که سعی دارد در تاریکی نور افشانی کند. به نوعی، این شعر به ابعاد معنوی و روشنگری در زندگی میپردازد.
هوش مصنوعی: ما یا از تلاش و کوشش خود چیزی به دست میآوریم، یا از پیوسته رفت و آمد و حرص و طمع. در هر حال، در هر ویژگی که داریم، جهانی را به دست آوردهایم و در برخی موارد نیز دست از صبر و تحمل برمیداریم.
هوش مصنوعی: در ساز ما جرقهای از زندگی و انرژی نهفته است، که میتواند جهان را دوباره زنده کند. این عمر ما مانند وزش باد صبحگاهی است که نشانهای از طوفان و شکوهی قوی دارد.
هوش مصنوعی: هیچکس براساس تلاش و بینش خود نمیتواند به رازهای ما دست یابد، در حالی که در دنیای خیال به آرامی مانند یک مورچه حرکت میکنیم.
هوش مصنوعی: خداوندا، این حالت غم و ناآگاهی بیپایان ما کجا خواهد رفت؟ ما که در گمنامی و پنهانی زندگی میکنیم، این حال آوارهای در جستجوی ظهور و روشنایی هستیم.
هوش مصنوعی: اگر کوثر از شرمندگی به خاک بیفتد و دوزخ هم به خاطر ما ناراحت شود، نشاندهنده این است که ما چقدر از هم دوریم و چه غفلتهایی داریم.
هوش مصنوعی: رسوایی و عیبهای ما را نمیتوان با تصورات و خیالات پنهان کرد، چون تنها با بستن چشمها نمیتوان لختی و نواقص خود را پوشاند.
هوش مصنوعی: در روزی که به دیدار ما میآیی، از خوشبختی بهرهمند شو، زیرا ما به دلایل خاکی و انسانی خود، حالتی خاص داریم که به یاد قبور و یادبودها مرتبط است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.