دیده را باز به دیدار که حیران کردیم
که خلل در صف جمعیت مژگان کردیم
بسکه آشفته نگاهی سبق غفلت ماست
مژه را هم رقم خواب پریشان کردیم
غیر وحشت نشد از نشئهٔ تحقیق بلند
می به ساغر مگر از چشم غزالان کردیم
زبن دو تا رشتهکه هر دم نفسش میخوانند
مفت ما بود که چون صبح گریبان کردیم
خاک خجلت به سرچشم چه طاعت چهگناه
هر چه کردیم درین کلیهٔ ویران کردیم
عرصهٔ کون و مکان وسعت یک گام نداشت
چون نگه بیهده اندیشهٔ جولان کردیم
رهزنی داشت اگر وادی بیمطلب عشق
عافیت بود که زندانی نسیان کردیم
موج ما یک شکن از خاک نجوشید بلند
بحر عجزیم که در آبله توفان کردیم
سوختن انجمن آرای هوس بود چو شمع
داغ را مغتنم دیدهٔ حیران کردیم
حاصل از هستی موهوم نفس دزدیدن
اینقدر بود که بر آینه احسان کردیم
تازهرویی ز دل غنچهٔ ما صحرا ریخت
آنقدر جبهه گشودیم که دامان کردیم
عشق در عرض وفا انجمن معشوقست
چشمبندیکه به این پیکر عریان کردیم
بیدل از بسکه تنک مایهٔ دردیم چو شمع
صد نگه آب شد و یک مژهگریانکردیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و عمق احساسات انسانی میپردازد. او به تماشای زندگی و جمعیت مینگرد و از حیرت خود درباره غفلتها و آشفتهگیها سخن میگوید. شاعر بیان میکند که در جستجوی عشق و حقیقت، بسیاری از لحظات را از دست داده و به نوعی در بند نسیان شدهاند. او به توصیف عشق و وفا میپردازد و از پایداری احساسات در برابر سختیها و مشکلات میگوید. همچنین، به طور استعاری به تأثیرات عشق و درد میپردازد و بیان میکند که با وجود تمام مشکلات، همچنان توانستهاند به زیباییها و احساسات عمیق انسانی دست یابند. در نهایت، شاعر از آسیبهای ناشی از زندگی و عشق به عنوان یک حقیقت جدایی ناپذیر یاد میکند.
هوش مصنوعی: چشم را به تماشا باز کنیم، چون بر اثر دیدن، به حیرت افتادیم؛ چرا که با مژگان خود در جمع مردم اختلال ایجاد کردیم.
هوش مصنوعی: به خاطر بیتوجهی و غفلت ما، نگاه آشفتهای داریم که حتی مژههایمان نیز نشانههایی از خواب نامنظم و پریشان را به همراه دارند.
هوش مصنوعی: از اضطراب و ترس از تحقیق و جستجوی واقعیات، جز لذت از شراب در جرعهای نمینوشیدیم، مگر اینکه از نظر زیبایی غزالها، متوجه آن شدیم.
هوش مصنوعی: دو رشته وجود دارد که همیشه نفس آنها را میطلبند و ما بیخبر از این موضوع، در آغاز روز گرفتار آنها شدیم.
هوش مصنوعی: ما در این دنیای ویران، چه کار نیکو و چه کار بدی انجام دادیم، همگی باعث شرمساری و خجالت ماست.
هوش مصنوعی: دنیا و آسمان جایی برای پیشرفت و حرکت نداشت، چون که ما بیهدف و بدون فکر در آن تلاش کردیم.
هوش مصنوعی: اگر عشق به خاطر آزار و بیتوجهی نبود، ما به راحتی در آغوش زندان فراموشی نمیافتادیم.
هوش مصنوعی: ما از اعماق زمین برخاستیم و به سطح آب نیامدیم، چرا که در دریاگریزی و ناتوانی هستیم و در برابر طوفانها تسلیم شدیم.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در جمعی که از آرزوها و خواستهها تشکیل شده، مثل شمعی که به خاطر حرارتش میسوزد، بهرهوری و لذت را از لحظههای داغ و پرشور زندگی درک کردهایم. ما با حیرت و شگفتی به این وضعیت نگاه کرده و از آن استفاده کردهایم.
هوش مصنوعی: نتیجهای که از وجود خیالی نفس گرفتیم، این بود که به آینه احسانی کردیم.
هوش مصنوعی: شکوفایی زیبایی از دل ما همچون غنچه در دشت پخش شد و ما به حدی تلاش کردیم و جلوی خود را باز کردیم که دامنگیر شدیم.
هوش مصنوعی: عشق در همراهی با وفا، برتری معشوق را به نمایش میگذارد؛ این یک ترفند است که با آن ما این بدن عریان را آراستهایم.
هوش مصنوعی: ما به قدری درگیر درد و اندوه هستیم که مانند شمعی که در حال ذوب شدن است، آب میشویم و تنها یک بار اشک میریزیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.