وقت استکنیمگریه با هم
ای شمع شب است روز ما هم
دوریم جدا زدامن یار
چون دست شکسته از دعا هم
هستی چقدر رعونت انشاست
سرها دارد چو شمع پا هم
تا زندگیت نفس شمارست
رو چون نفس از خود و بیا هم
زینگرد نشسته در زمینست
چیزیست چو صبح بر هوا هم
خونم چه نشان دهد زدستی
کایینه نگیرد از حنا هم
گر سر نکنم نیازتسلیم
چون اشک که بشکند کلاهم
از کوشش نارسا مپرسید
ما را نرساند تا به ما هم
هر جا بردیم نقب راحت
دیدیم بجا نبود جا هم
بر جوهرتیغ خم منازبد
سر میفکند قد دو تا هم
خاری ندمید ازین بیابان
مژگان طلب است خواب پا هم
بیدل چو عرق وفا سرشتان
آیند ز عبرت از حیا هم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساس درد و غم مشترکی اشاره میکند که در دوستی و عشق جاری است. او به جدایی و فراق از یار اشاره میکند و میگوید که زندگی شبیه شعلهای است که در دل شب روشنایی میبخشد. شاعر به غم و تلاشهای بیسرانجام در زندگی اشاره دارد و میگوید که در جستجوی آرامش و وصال است. او از بیابان تنهایی گلایه دارد و به سختیهایی که بر سر راهش قرار دارد، اشاره میکند. در نهایت، شاعر به اهمیت وفا و عبرت از گذشته اشاره میکند.
هوش مصنوعی: وقت آن رسیده است که با هم گریه کنیم، ای شمع! شب است و روز ما هم به پایان رسیده است.
هوش مصنوعی: ما از آغوش یار دوریم، مانند دست شکستهای که دیگر نمیتواند دعا کند.
هوش مصنوعی: وجود چقدر حالت مغرورانه و شکوه دارد، که مانند شمع سرهای زیادی دارد و پا هم در دیوانگی و سرسبزی به حرکت در میآید.
هوش مصنوعی: زندگیات به مانند نفس کشیدن است؛ پس از خود رهایی یاب و با دل شاد به آن بپرداز.
هوش مصنوعی: چیزی که بر زمین نشسته، مانند گرد و غبار است و همانند صبح که بر آسمان است، کمکم محو میشود.
هوش مصنوعی: خون من چه نشانهای خواهد داشت وقتی که از دست دشمن، حنا هم نمیگیرد؟
هوش مصنوعی: اگر نتوانم نیاز تو را برآورده کنم، مانند اشکی میشوم که کلاهم را میشکند.
هوش مصنوعی: از تلاشهای ناکافی ما نپرسید که نمیتواند ما را به هدف برساند.
هوش مصنوعی: هر کجا که تلاشی برای دستیابی به آسایش و راحتی کردیم، متوجه شدیم که آنجا جایی برای آرامش نیست.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که تیغِ خم، که نشاندهندهٔ قوهٔ تهاجمی و قدرت است، به زیبایی و جواهر تو حمله نمیکند. حتی اگر قد من دو برابر هم باشد، این زیبایی همچنان در خطر نیست. در واقع، زیبایی و ارزش تو آنچنان است که هیچ چیزی نمیتواند به آن آسیب برساند.
هوش مصنوعی: در این بیابان، از چشمان خوابآلود چیزی جز زخم و خاری نمیروید؛ تنها با درخشش اشک و کانون خواب میتوان امیدی به نرمش و زیبایی داشت.
هوش مصنوعی: بیدل، وقتی وفا در دل ما جوشید، از حیا و عبرت درس بگیریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای بیخبران ز درد و آهم
خیزید و رها کنید راهم
نه وصل تو می دهد پناهم
نه برخیزد غمت ز راهم
هر روز تو در جفا فزائی
هر لحظه من از غمت بکاهم
گرماه بدم کنون چو مورم
[...]
من عاشق آن رخ چو ماهم
گو زار مکش که بی گناهم
تاراج غمت شدم که فتنه
زد در شب گیسوی تو راهم
از شعله بسی گریخت پشمم
[...]
فریاد ز چشم روسیاهم
صد آه ز گریه و ز آهم
هر شب ز غم فراق چون شمع
تا چند بسوزم و بکاهم
از گریه هزار آب شستم
[...]
نه فقر بماند و غنا هم
نه حکم فنا و نه بقا هم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.