گاه خرد جوهرم، گاه جنون خودم
انجمن جلوهٔ بوقلمون خودم
صبح بهار دلم لیک ز کمفرصتی
تا نفسی گل کند گرد برون خودم
شور چمن دادهام کوچهٔ زنجیر را
تا به بهار جنون راهنمون خودم
صید بتان کردهام از نگه حیرتی
زین عمل آیینهسان داغ فسون خودم
تنگی آغوش دل سوخت پر افشانیام
الفت این آشیان کرد زبون خودم
گر نبود زندگی رنج هوسها کراست
در خور آب بقا تشنهٔ خون خودم
تالب جرات نفس مایل اظهار نیست
غنچه صفت مرهم زخم درون خودم
خلوت آیینهام موج پری میزند
اینکه توام دیدهای نقش برون خودم
تا به ثریا رسید آبلهٔ پای من
اینقدر افسردهٔ همت دون خودم
در خور ظرف خیال حوصله دارد حباب
بیدل دریاکش جام نگون خودم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به تنهایی، جنون و پیچیدگیهای درونی خود اشاره میکند. او از احساسات متضاد خود صحبت میکند؛ گاهی خردمند است و گاهی دیوانه. بهار دلش را بیان میکند، اما از محدودیت زمان برای شکفتن گلهایش گله دارد. او از شور و شوق در دل دارد، اما درد و رنجهای زندگی نیز او را آزار میدهد. شاعر به جستجوی عشق و آرامش در زندگی میپردازد و از تنهایی و افسردگی خود شکایت میکند. در نهایت، او تلاش میکند تا با این احساسات متناقض کنار بیاید و به دنبال مرهمی برای زخمهای درونیاش است.
هوش مصنوعی: گاهی عقل و هوشمندیام را نشان میدهم، و گاهی در حالتی دیوانگی، خودم را به شکلی شگفتانگیز ظاهر میکنم.
هوش مصنوعی: صبح بهار دل من، اما به خاطر کمبود فرصت، نمیتوانم نفسی راحت بکشم و گل باشم.
هوش مصنوعی: من با هیجان و شوقی که از چمنها دارم، کوچهای را که پر از زنجیر است، به سمت بهار و دیوانگی خودم هدایت کردهام.
هوش مصنوعی: من با نگاه خود به شکار دلبران پرداختهام و از این کار، حیرانی به وضوح در چهرهام دیده میشود؛ مانند آینه که نشانگر زخم جادوی خودم است.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر فشاری که احساس میکند، به شدت میسوزد و نا امیدیام مرا به یاد این خانه میاندازد. در اینجا، احساسات عمیق من با کلماتم ابراز میشود.
هوش مصنوعی: اگر زندگی نبود و آرزوها رنج نمیآورد، پس چه کسی برای ادامه حیات در جستجوی آب زندگی تشنه است جز خودم که در تلاش برای بقا هستم؟
هوش مصنوعی: شجاعت خیلی از افراد به حدی نیست که احساسات درونی خود را بروز دهند، همانطور که غنچهای که هنوز شکفته نشده، زخمهای درون خود را پنهان میکند.
هوش مصنوعی: در تنهایی و آرامش آینهام، تصویر زیبای عشق به طور مکرر در ذهنم میچرخد. آیا تو هم توانستهای نقشی از خود را بر روی من ببینی؟
هوش مصنوعی: به بالاترین نقطهای که میتوانستم برسد، تنها زخم و خاری در پای من باقی مانده و به خاطر ضعف و ناامیدی خودم، بسیار غمگین و شکستخوردهام.
هوش مصنوعی: حبابی که در دل دریا قرار دارد، در واقع ظرفی برای خیال و حالات درونی بیدل است. او در کنار دریا غم و درد خود را به شکل یک جام میبیند که نشاندهنده وضعیت ناپایدار و سرنوشت دشوارش است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گرنه شرابم چرا ساقی خون خودم
زلف نیام از چه رو دام جنون خودم
شعلهٔ یاقوت من در غم پرواز سوخت
رنگی اگر بشکنم بال شگون خودم
با نگه آشنا انجمن الفتم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.