به خیال چشمکه میزند قدح جنون دل تنگ ما
که هزار میکده میدود به رکابگردش رنگ ما
به حضور زاویهٔ عدم زدهایم بر در عافیت
که زمنت نفسکسی نگدازد آتش سنگ ما
به دل شکسته ازین چمن زدهایم بالگذشتنی
که شتاب اگرهمه خون شود نرسد بهگرد درنگ ما
کسی از طبیعت منفعل بهکدام شکوه طرف شود
نفس آبیار عرق مکن زحدیث غیرت جنگ ما
بهفسون هستی بیخبر، زشکست شیشهٔ دل حذر
شب خون بهخواب پری مبر ز فسانههای ترنگ ما
گهری زهر دو جهانگران، شده خاک نسبت جسم و جان
سبکیم ین همهکاین زمان به ترازو آمده سنگ ما
ز دل فسرده به نالهای نرسید تاب وتب نفس
ببرید ناخن مطرب ازگره بریشم چنگ ما
سخن غرور جنون اثر، به زبان جرأت ماست تر
مژه بشکنی به ره نظر، پراگردهی به خدنگ ما
چه فسانهٔ ازل و ابد چه امل طرازی حرص وکد؟
به هزارسلسله میکشد سرطرةتوزچنگ ما
ز غبار بیدل ناتوان دل نازکت نشودگران
که رود زیادتوخودبه خود چونفس زآینه زنگ ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به توصیف حالتهای روحی و عاطفی خود میپردازد و به جنون و دل تنگی اشاره میکند. او از میکدهها و رنگها سخن میگوید و به جستجوی عافیت و آرامش میپردازد. شاعر به تضاد بین وجود و عدم اشاره میکند و از درد و رنج ناشی از جدایی و فقدان در دل خویش مینالد. او به ناپایداری زندگی و فریبندگی دنیا پرداخته و از حسرتها و آرزوها سخن میگوید. در نهایت، شاعر با استفاده از نمادها و تصویرسازیهای زیبا، تلاش میکند تا احساساتش را به شکلی هنرمندانه بیان کند.
هوش مصنوعی: در خیال خود، به چشمان محبوب نگاهی انداختهام که به دل شاد میکند. دل تنگ ما با احساساتی پرشور، همچون هزار میکده، با شتاب و شگفتی در پی رنگ و حالتی است که محبوب به ما میبخشد.
هوش مصنوعی: در آستانهٔ عدم، یعنی در مرز بین وجود و نبود، به دنبال آرامشی هستیم که هیچ چیز نتواند ما را به دردسر بیندازد و عواطف ما را بسوزاند. ما میخواهیم در امنیت قرار بگیریم تا از شعلههای مشکلات دور بمانیم.
هوش مصنوعی: ما با دلهای شکسته از این باغ رفتهایم. لحظههای گذرا و شتابان، حتی اگر تمام خون ما هم شود، نمیتواند به گرد پاهای ما که در حال توقفاند برسد.
هوش مصنوعی: کسی که از طبیعت متاثر شود، چگونه میتواند به عظمت رزم ما نزدیک شود. ای نفس خنککننده، از نقلقولهای غیرت جنگ ما دلسرد نباش.
هوش مصنوعی: در جهانی سرشار از جادو و زیبایی، از آسیب دیدن دل و دلشکستگی خود در شبهای غمگین نترس؛ خواب پری را از داستانهای شیرین ما دور مکن.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به ارزش و משמעות وجود انسان اشاره میکند. او میگوید که جواهر گرانبهایی از هر دو جهان در خاک وجود و نفس ما نهفته است. در حالی که ما در این دنیا به ظاهر سبک و بیوزن به نظر میرسیم، اما در واقع، ارزش واقعی ما به چیزی بسیار بزرگتر و باارزشتر مرتبط است که قابل اندازهگیری با ترازوی معمولی نیست. به نوعی، این نشاندهندهٔ عمق و اهمیت وجود و روح انسان است.
هوش مصنوعی: از دل ناامید و غمگین، نالهای برنخواسته است که طاقت و توانم را از بین برده. صدای مطرب چنگ را از گرههای تابیدهی ابریشم ما ببر.
هوش مصنوعی: سخنانی که ناشی از شدّت احساسات و شیفتگی است، از زبان جرأت و شجاعت ما بیرون میآید. اگر تو نگاهی بیندازی و مژههایت را بشکنی، ما به مانند پروازی در مسیر عشق، با عشق و جستجو به دنبال هدفمان خواهیم رفت.
هوش مصنوعی: چرا به خواب و خیالهای گذشته و آینده فکر کنیم و خودمان را مشغول آرزوهای بیهوده کنیم؟ به هزاران رشته و زنجیر، تقدیر تو در دستان ماست.
هوش مصنوعی: از غبار غم و اندوه نمیتوان به دل نازک و حساس خود آسیب رساند. اگر آبشاری جاری شود، خود آن برای شستن آینه کثیف کافی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.