ز فسانهٔ لب خامش که رسید مژده بهگوش ما
که سخن گهر شد و زد گره به زبان سکتهخروش ما
کله چه فتنه شکستهای که ز حرف تیغ تبسمت
به سحر رسانده دماغ گل لب زخم خندهفروش ما
نفس از ترانهٔ ساز دل چه فشاند بر سر انجمن
که صدای قلقل شیشه شد پری جنونزده هوش ما
به نگاه عبرتی آب ده ز مآل جرات جستجو
که به چشمت آینه میکشد کف پای آبلهپوش ما
به جنونی از خم بیخودی زدهایم ساغر ما و من
که هزار صبح قیامت است و کفی ز مستی جوش ما
همه را ربوده ز دست خود اثر نوید رسیدنت
ز وداع ما چه خبر دهد به دل شکسته سروش ما
تب شوق سجدهٔ نیستی چه فسون دمیده بر انجمن
که چوشمع تا قدم از جبین همه سر نشسته بهدوش ما
ز نشاط محفل زندگی به چه نازد امشب منفعل
قدحی مگر به عرق زند ز خمار خجلت دوش ما
دگر از تعین خودسری چه کشیم زحمت سوختن
که فتاد بر کف پا کنون نگه چراغ خموش ما
نرسید فطرت هیچکس به خیال بیدل و معنیاش
همهراست بیخبری و بس چه شعور خلق و چه هوش ما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به تبیین حالاتی میپردازد که ناشی از عشق و شوق به معشوق است. او به زیباییها و جنون ناشی از این عشق اشاره میکند و از جدایی و انتظار برای وصال میگوید. احساساتی چون شوق، درد، و شادی به تصویر کشیده میشوند، و شاعر به کاوش در عمیقترین احساسات انسانی میپردازد. کلمات و تصاویری که در شعر به کار رفتهاند، نمایانگر اندوه و شادی توأمان هستند، و به توصیف زیبایی معشوق و تأثیرات آن بر زندگی شاعر میپردازند. در نهایت، شاعر از ناامیدی و بیخبری عمومی درباره عمق این احساسات میگوید.
هوش مصنوعی: از داستان لب خاموش، خبری خوش به ما رسید که کلامی ارزشمند به زبان ما جاری شد و زبانمان به خاطر احساسات و هیجانهایی که داشتیم، دچار غم و شادی شد.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و اثرگذاری لبخند و چهره فردی میپردازد که به نوعی مانند یک طلسم جادویی عمل میکند. چهره او که نشانهای از آسیبها و چالشهاست، به شکلی دلربا و جذاب به نظر میرسد و لبخندش به گلها روح و جان میبخشد. این توصیف نشان دهنده قدرت و جذابیت خاصی است که در نگاه و رفتار او نهفته است.
هوش مصنوعی: نفس از موزیک دل چه تاثیری بر جمع میگذارد که صدای خروشان شیشه به خاطر جنون زیبا، ما را دربهدر کرده است.
هوش مصنوعی: با دقت به آینده و عواقب کار خود توجه کن و جرات کن تا حقیقت را جستوجو کنی، زیرا در این نگاه، تو میتوانی نشانههای زحمات و رنجهای ما را ببینی.
هوش مصنوعی: ما به نوعی دیوانگی دچار شدهایم و در حال نوشیدن جامی هستیم که آرامش ما و خودمان را از بین برده است. این حال و روز ما شبیه به هزار صبح قیامت است، و از شدت مستی در حال فوران و جوشیدن هستیم.
هوش مصنوعی: همه چیز از دست ما رفته است و فقط اثر آمدنت باقی مانده است. آیا خبری از وداع ما به دل شکستۀ ما میرساند؟
هوش مصنوعی: شوق و هیجان عمیقی که در نثار و فروتنی نسبت به وجود نازک و حقیر خود داریم، تمام جمع را فراگرفته است؛ چنانکه هر کس مانند شمعی در برابر نور، سر بر زمین نهاده و در انتظار روشنایی است.
هوش مصنوعی: از شادی و سرخوشی زندگی به چیستی و زیبایی یک لیوان امشب نمیتوانم بیتفاوت باشم، مگر اینکه شرابش من را از شرم و خجالت دیروز رهایی بخشد.
هوش مصنوعی: دیگر از مشکلات و خودسریهای خود چه رنجهایی میبریم؟ دیگر زحمت سوختن را تحمل نکنیم، چون اکنون میتوانی به آرامی چراغ خاموش ما را ببینی.
هوش مصنوعی: هیچکس به عمق خیال و درک واقعی بیدل نرسیده و معنای آن تنها ناآگاهی است، چه شعور مردم و چه هوش ما.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.