ز خورشید جمالش تا عرق سازد عیان انجم
بهگردون میشود در دیدهٔ حیرت نهان انجم
سر زلفش ز دستم رفت اشکم ریخت از مژگان
که چون شب بگذرد ریزد ز چشم آسمان انجم
اسیر حلقهٔ بیتابی شوقکه میباشد
که همچون اشک میریزد ز چشم آسمان انجم
مگر با نسبت آن گوهر دندان مقابل شد
که میگیرد مدام از کهکشان خس در دهان انجم
به امیدیکه مهر طلعتشکی جلوه فرماید
چو بیدل منتظر هر شب به چشم خونفشان انجم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این غزل، شاعر به زیبایی خیرهکننده محبوبش اشاره میکند که مانند خورشید نورانی است و زیبایی او در آسمان ستارهها دیده میشود. او از احساسات عمیق خود نسبت به این محبوب سخن میگوید و از اشک و غم خود یاد میکند. او در تنگنای عشق، به انتظار لحظهای است که محبوبش را دوباره ببیند و این انتظار به اندازهای طاقتفرساست که او همچون ستارهها اشک میریزد. در نهایت، شاعر در نقش بیدل، منتظر ظهور دوباره محبوبش است.
هوش مصنوعی: زیبایی چهرهاش همچون خورشید، روشنایی را به ستارگان میدهد و آنان را به خجلت میکشاند، در حالی که در آسمان، ناپیدا و حیرتزده هستند.
هوش مصنوعی: موهای او از دستم رها شد و اشکهایم از چشمانم ریخت. به مانند شب که میگذرد، ستارهها از آسمان خواهد بارید.
هوش مصنوعی: آدمی در بند و گرفتار شور و شوقی است که مانند اشک از چشمان آسمان ستارهها سرازیر میشود.
هوش مصنوعی: تنها در صورتی که آن دندان گوهر به نسبت خوبی با آن چیز متصل شود، میتواند به طور مداوم از کهکشان غبار و زبالههای آسمانی دریافت کند.
هوش مصنوعی: شخصی با امید به اینکه زیبایی معشوقش روزی نمایان شود، هر شب با درد و اندوهی عمیق، به آسمان نگاه میکند و منتظر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چنینکز گردش چشم تو میآید به جان انجم
سزد گر شرم ریزد چون عرق با آسمان انجم
تو هر جا می خرامی نازنینان رفتهاند از خود
بود خورشید را یکسر غبار کاروان انجم
سر زلفت ز دستم رفت و اشکی ریخت از مژگان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.