ای خانهٔ آیینه ز دیدار تو پرگل
خون در دل ما چند کند رنگ تغافل
امروز سواد خط آن لعل که دارد
عینک ز حبابست به چشم قدح مل
بر دامن پاکت اثری نیست ز خونم
شبنم ته دندان نگرفتهست لب گل
عمریست که گمگشت در این قلزم نیرنگ
از موج و حباب انجمن دور و تسلسل
در عشق جنونخیز پرافشانی کاهیست
گر کوه شود پای به دامان تغافل
هرحلقه ازین سلسله صد فتنه جنون است
غافل نروی در خم آن طرّه و کاکل
از طینت امواج تردد نتوان برد
تا هست نفس فکر محالیست توکل
هم نسبتی عجز تظلمکدهٔ ماست
مشکل که خم شیشه برد صرفه ز قلقل
پرواز عروج اثر درد ندارد
بر ناله ببندید برات پر بلبل
همت هوس ترک علایق نپسندد
این جلوه از آنجاست که او زد به تغافل
بیدل همهجا آینهٔ صورت عجزیم
نقش قدمی را چه عروج و چه تنزل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و عواطف انسانی میپردازد و حسرت و غفلت در عشق را بازتاب میدهد. شاعر به زیباییهای معشوق و عمق احساسات خود اشاره میکند و از رنج ناشی از نادیده گرفتن عشق سخن میگوید. او به پیچیدگیهای عشق و مشکلاتی که در آن وجود دارد اشاره میکند و به این نتیجه میرسد که تمام این احساسات و تجربیات به نوعی از ناتوانی و عجز ناشی میشود. در نهایت، شاعر تأکید میکند که ما در آینه عشق، تصویر خود را میبینیم و از این روابط و مشکلات نمیتوان فرار کرد.
هوش مصنوعی: ای خانهای که پر از تابش و زیبایی هستی، دیدار تو دل ما را پر از عشق و شور میکند و بغض و درد ناشی از بیتوجهی را کمرنگ میسازد.
هوش مصنوعی: امروز نوشتههای آن گوهر زیبا که با عینک دیده میشود، همانند حبابی است که درون جامی از شراب قرار دارد.
هوش مصنوعی: بر دامن پاک تو هیچ نشانی از خون من نیست، مثل شبنمی که بر لب گل نشسته و دندان نگرفته است.
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که در این دریای پر از فریب و نیرنگ گم شدهام و از حرکت و تب و تاب زندگی دور هستم.
هوش مصنوعی: در عشق، بیقراری و دیوانگی به قدری زیاد است که مانند کاه به نظر میرسد، حتی اگر کوه بزرگی به پای بیتوجهی و عدم درک بیفتد.
هوش مصنوعی: هر بخش از این زنجیره پر از آشفتگی و جنون است، پس بیخبر در درگیر شدن با آن مو و زیباییاش نرو.
هوش مصنوعی: نمیتوان از ماهیت امواج حرکت و تردد را برداشت کرد، زیرا تا زمانی که نفس وجود دارد، اندیشهی محال است که به توکل تکیه کند.
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم ناتوانی و تظلم میپردازد. شاعر به یک مشکل بزرگ اشاره میکند که در آن، درد و رنج ما نتوانسته است شفافیت و وضوح را از بین ببرد، مانند اینکه خم شیشه نتواند خالی بودن خود را پنهان کند. این موضوع نشان دهنده واقعیاتی است که نمیتوان آنها را انکار کرد، حتی اگر تلاش کنیم.
هوش مصنوعی: پرواز و اوجگیری هیچ تأثیری بر دردها ندارد؛ بر ناله و فریاد بلبل، نامهای به امضا بزنید.
هوش مصنوعی: همت و اراده، تمایل به رهایی از وابستگیها و علاقهها را نمیپذیرد. این زیبایی و جلوه ناشی از آن است که او به طور نادیده، از این موضوع عبور کرده است.
هوش مصنوعی: در هر جا که مینگریم، نشانههایی از ضعف و ناتوانی خود را در آینه میبینیم. از این رو، چه به اوج برسیم و چه به فرود بیفتیم، همواره ردپایی از این عجز در ما وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای عارض تو چون گل و زلف تو چو سنبل
من شیفته و فتنه آن سنبل و آن گل
زلفین تو قیریست بر انگیخته از عاج
رخسار تو شیریست بر آمیخته بامل
زلفین تو زاغیست بر آویخته هموار
[...]
ای حل شده از علم تو صد گونه مسائل
وی به شده از دست تو صد علت هایل
ای خواجهٔ فرزانه علی بن محمد
وی نایب عیسی به دو صد گونه دلایل
عقل از تو چنان تیز که سودا ز تخیل
[...]
ای عارض تو چون گل و زلف تو چو سنبل
من شیفته و فتنه بر آن سنبل و آن گل
زلفین تو قیریست برانگیخته از عاج
رخسار تو شیریست برآمیخته با مل
بر دامن لعل است تو را نقطهٔ عنبر
[...]
حسبت بلد تهم داری و ساکنها
جیران بیتی و اعمامی و اخوالی
اصبحت فیهم عظیم القدر ذاخطر
و رحت فیهم برحب العیش و البال
ای در حسد چشم تو هاروت به بابل
من در هوس زهره و هاروت تو بیدل
با چهره تو سایه بود تابش زهره
وز غمزه تو مایه برد جادوی بابل
ماهی و منت ساخته منزل ز دل و جان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.