ما سجدهٔ حضوریم محو جناب مطلق
گمگشته همچو نوریم در آفتاب مطلق
در عالم تجرد یارب چه وانماییم
او صد جمال جاوید ما یک نقاب مطلق
ای خلق پوچ هیچید بر وهم و ظن مپیچید
کافیست بر دو عالم این یک جواب مطلق
کم نیستگر به نامی از ما رسد پیامی
شخص عدم چه دارد بیش ار خطاب مطلق
اوراق اعتبارات چندان که سیر کردیم
در نسخهٔ مقٌید بود انتخاب مطلق
خواهی برآسمان بین خواهی به خاک بنشین
زیر و زبر جز این نیست وقفکتاب مطلق
افسانههای هستی در خلوت عدم ماند
کس وا نکرد مژگان از بند خواب مطلق
شاید به برق عشقی از وهم پاکگردیم
این نقش سنگ نتوان شستن به آب مطلق
تقریربیش و کم چند چشمیگشا وبنگر
جز صفر بر نیاید هیچ از حساب مطلق
هر چند وارسیدیم زین انجمن ندیدیم
با یک جهان عمارت غیر از خراب مطلق
بیدل به رنگگوهر زین بحر بر نیاید
آب مقید ما غیر از شراب مطلق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضامین عمیق و فلسفی پرداخته و به ارتباط انسان با وجود مطلق و ناقصبودن تجربههای انسانی اشاره میکند. شاعر به سرشت هستی و عدم، و همچنین به جستجوی حقیقت و عشق در دنیای پر از توهم و خیال میپردازد. او به خلوت عدم و بیمعنایی دنیا اشاره میکند و تأکید میکند که هر آنچه از تغییرات و مختصات دنیوی میگوییم، در نهایت به یک حقیقت مطلق و فراگیر نمیرسد. در نهایت، شعر به عدم و بیهوده بودن جستجو در چیزهای ظاهری تأکید کرده و بیان میدارد که در عالم خیال و توهم زندگی میکنیم و تنها در عشق و حقیقت ممکن است به درک عمیقتری دست یابیم.
هوش مصنوعی: ما در برابر وجود مطلق مانند سجدهکنندهای هستیم که به شدت در زیبایی و عظمت آن غرق شده است. مانند نوری هستیم که در تابش شدید خورشید، گم و محو میشود.
هوش مصنوعی: در عالم مجردی، ای خدا، چه چیزی را باید نشان دهیم؟ او دارای زیباییهای ابدی است، اما ما فقط یک پوشش کامل داریم.
هوش مصنوعی: ای مردم، شما چیز خاصی نیستید و به خیال و گمان خود چنگ نزنید. برای دو جهان، همین یک پاسخ روشن و قطعی کافی است.
هوش مصنوعی: اگرچه ممکن است از ما پیامی به نامی برسد، اما شخصی که هیچ وجودی ندارد، چیزی بیشتر از یک خطاب کلی ندارد.
هوش مصنوعی: به هر اندازه که در اسناد اعتباری بررسی کردیم، در نسخهٔ محدود ما حق انتخاب کاملاً آزاد بود.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی میتوانی به اوج آسمان نائل شوی و اگر بخواهی میتوانی در خاک نشینی و حال و روزت تغییر کند. جز این، هیچ چیز دیگری نیست که در دنیا ثابت باشد.
هوش مصنوعی: داستانهای زندگی در سکوت عدم باقی ماندند و هیچکس از خواب عمیق و مطلق بیدار نشد.
هوش مصنوعی: شاید با جرقهای از عشق از تصورات خیالی خود خلاص شویم، اما این نقش و اثر سنگین که بر دل و جان ما نشسته را نمیتوان با آب زلال پاک کرد.
هوش مصنوعی: به نزدیکی و دوریها توجه کن و با دقت نگاه کن؛ جز عدد صفر هیچ چیزی از محاسبات مطلق به دست نمیآید.
هوش مصنوعی: هرچند به این جمع آمدیم و دیدار کردیم، اما در دنیا چیزی جز ویرانی مطلق نیافتیم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این نکته اشاره میکند که مانند درد و رنج و مسائل زندگی، تنها چیزی که میتواند ما را از این شرایط رها کند، چیزی ناب و خالص است. او این احساس را با تشبیه به رنگ و گوهر بیان میکند و تأکید میکند که جز نوشیدنی خالص و حقیقی، هیچ چیز دیگری قادر به فراهم آوردن آرامش و خوشبختی نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.