تجدید سِحرکاریست در جلوهزار عنقا
صدگردش است و یکگل رنگبهار عنقا
هرچند نوبهاریم یا جوش لالهزاریم
باغ دگر نداریم غیر ازکنار عنقا
سطری نخواند فطرت از درسگاه تحقیق
تقویمها کهنکرد امسال و پار عنقا
آیینه جزتحیر اینجا چه نقش بندد
از رنگ شرم دارد صورتنگار عنقا
تسلیمعشق بودن مفتاست هرچه باشد
ما را چهکار وکو بار درکار و بار عنقا
شهرتپرستی وهم تا چند باید اینجا
نقش نگین رهاکن ای نامدار عنقا
همصحبتیم و ما را ازیکدگر خبر نیست
عنقا چه وانمایدگر شد دچار عنقا
نایابی مطالب معدوم کرد ما را
دیگرکسی چه یابد در انتظار عنقا
مرگ است آخرکار عبرتنمای هستی
غیر از عدمکه خندد بر روزگار عنقا
زیرپرندگردون، رسواست خلق مجنون
عریانیکه پوشد این جامهوار عنقا
گفتیم بینشانی رنگی به جلوه آرد
ما را نمود بر ما آیینهدار عنقا
در خاکدان عبرت غیر از نفس چه داریم
پر روشناست بیدل شمع مزار عنقا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حسرت و آرزوی دوبارهزیستن و جمالی بینظیر از منظر عشق و زیبایی میپردازد. شاعر با اشاره به زیباییهای فانی و ناپایدار زندگی، از عنقا بهعنوان نمادی از کمال و آرزو یاد میکند. او بیان میکند که در وجود خود تنها حسرت و جستجوی زیباییهای پنهان را میبیند و در این راستا، به ناکامیها و عدم دسترسی به آنچه میخواهد اشاره میکند. بدین ترتیب، عشق و تسلیم به آن را به عنوان هدف اصلی زندگی معرفی میکند و مرگ و عدم را بهعنوان سرانجام نهایی هستی قلمداد میکند. شاعر با انعکاس این مفاهیم، روان انسان را در تلاش برای دستیابی به زیباییها و حقیقتهای عمیق زندگی به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که زیبایی و جلوههای خاصی که در دنیای طبیعت و هنر مشاهده میشود، مانند جادوگری است که بارها و بارها تکرار میشود. در این بین، وجود یک گل بهاری نشاندهندهی تازگی و زیبایی است که در میان همهی این شگفتیها به چشم میخورد.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه در بهار جوانیم و مانند گلهای لاله سرشار از شادابی هستیم، اما برای ما جز در کنار پرندهای افسانهای، جایی دیگر وجود ندارد.
هوش مصنوعی: فطرت هیچ نوشتهای از محضر درس تحقیق نخواند، چرا که تقویمها سال جدید و سال قبل را به هم پیوند دادهاند و انگار هیچ چیز تغییر نکرده است.
هوش مصنوعی: آیینه در اینجا جز حیرت و شگفتی چه چیزی میتواند نشان دهد، در حالی که تصویر دلربای آن مرغ mythical به خاطر شرمساری، رنگ و شکلی ندارد.
هوش مصنوعی: تسلیم عشق شدن، هرچقدر هم که سخت یا گرانقیمت باشد، برای ما اهمیتی ندارد. ما چه نیازی به بار و مسئولیتهای سنگین داریم؟
هوش مصنوعی: شک و تردید در مورد شهرت و محبوبیت تا چه زمانی باید ادامه داشته باشد؟ ای پرنده legendary، از اینجا که جای نگین را گرفته است، دور شو.
هوش مصنوعی: ما در کنار هم هستیم، اما از حال یکدیگر بیخبر هستیم. پس چه چیز میتواند ما را آگاه کند از حال همدیگر؟
هوش مصنوعی: کمیابی و فقدان مطالب ما را از دسترس و جستجوی دیگران دور کرد، پس چه کسی میتواند در انتظار چیزهای نادر باشد؟
هوش مصنوعی: در نهایت، همه چیز به مرگ ختم میشود و تنها عدم است که بر روزگار شاخپرنده میخندد.
هوش مصنوعی: زیر آسمان، مردم دیوانهای که این لباس را پوشیده، در واقع رسواست و به وضوح عریان است.
هوش مصنوعی: گفتیم که بدون نشانهای، رنگی به زیبایی به ما نشان دهد. این رنگ، خود را مانند آینهای نمایان میکند که پرنده افسانهای (عنقا) را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: در دنیای عبرت و تجربه، جز نفس و وجود خودمان چیز دیگری برای یادگیری و درس گرفتن نداریم. بیدل، که شمع مزار است، نشان از گرما و روشنی در چنین فضایی دارد، مشابه روشنایی که در جستجوی حقیقت و معنا وجود دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.