جامی مگر از بزم حیا در زدهای باز
کاتش به دل شیشه و ساغر زدهای باز
آن زلف پریشان زدهای شانه ندانم
بر دفتر دلها ز چه مسطر زدهای باز
برگوشهٔ دستار تو آن لالهٔ سیراب
لخت جگر کیست که بر سر زدهای باز
ای ساغر تبخاله از این تشنه سلامی
خوش خیمه بر آن چشمهٔ کوثر زدهای باز
مخموری و مستی همه فرش است به راهت
چون چشم خود امروز چه ساغر زدهای باز
ابر چه بهار استکه بر بسمل نازت
تیغ مژه با برق برابر زدهای باز
هشدار که پرواز غرورت نرباید
دل بیضهٔ وهم است و ته پر زدهای باز
برهستی موهوم مچین خجلت تحقیق
بر کشتی درویش چه لنگر زدهای باز
از خاک دمیدن به قبا صرفه ندارد
ای گل زگریبان که سر برزدهای باز
بیدل ز فروغ گهر نظم جهانتاب
دامن به چراغ مه و اختر زدهای باز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به زیبایی و جذابیت معشوق میپردازد و از تصاویر و توصیفهای شاعرانه برای بیان احساسات خود استفاده میکند. او به معشوق میگوید که از بزم حیا سر زده و زیباییهایش را در دلها نقوش زده است. زلفهای پریشان و لالهای که بر دستار اوست، نمادهای زیبایی و عشق هستند. شاعر به مستی و خماری ناشی از محبت اشاره میکند و از تاثیر چشمه کوثر بر دلش سخن میگوید. او همچنین به خطر غرور و فریبندگی دنیا هشدار میدهد و بر تمایل به حقیقت و واقعیت تأکید دارد. در انتها به سرنوشت و روشنایی حیات اشاره میکند، و بر نورانی بودن عشق و زیبایی تأکید میورزد.
هوش مصنوعی: آیا دوباره به میخانهی حیا سر زدهای؟ که آتش عشق تو دوباره دل و شیشه و جام را فراگرفته است.
هوش مصنوعی: آن موی رها و بینظم تو را نمیدانم که با چه چیزی بر دلها نوشتهای و چه خطی بر آنها کشیدهای.
هوش مصنوعی: بر روی گوشهٔ دستارت، آن لالهٔ سرسبز و شاداب که برفع سر تو قرار دارد، کیست که باعث زیبایی تو شده است؟
هوش مصنوعی: ای لیوان پر از شراب، از این تشنه که به تو نگاه میکند، سلامی خوش و دلنشین به آن چشمهٔ کوثر ارسال کردهای.
هوش مصنوعی: امروز تو با زیباییهای خود چنان جلوهگری میکنی که تمام شادابی و نشاط را به اطرافیان منتقل کردهای. انگار همه چیز برای تو آماده و فرش شده است. من که چشمم به توست، میخواهم بدانم چه جلوهای دوباره نشان دادهای که این حس شگفتی را ایجاد کرده است.
هوش مصنوعی: در این بهار چه حالتی دارد که تو با چشمانت که مانند تیغ میدرخشد، اینگونه بر نامهربانی و زخم جانسوز خود میافزایی؟
هوش مصنوعی: هشدار! مبادا غرور تو را به سقوط بیندازد، زیرا دل تو مانند یک تخم مرغ آسیبپذیر است و با بیاحتیاطی خود را به خطر میاندازی.
هوش مصنوعی: در واقعیت غیرواقعی، خجالت نکشید. چرا که در کشتی درویش، چه چیزی را به لنگر انداختهاید؟
هوش مصنوعی: ای گل، از زمین دمیدن در چادر(قبا) فایدهای ندارد، چون تو از گلو در آمده و سر خود را نشان دادهای.
هوش مصنوعی: بیدل با درخشش جواهر نظم جهان را به تصویر کشیده و دامن خود را از نور ماه و ستارهها آراسته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زلفین سیه خم به خم اندر زدهای باز
وقت من شوریده به هم بر زدهای باز
زان روی نکو چشم بدان دور که امروز
بر مه زدهای طعنه و در خور زدهای باز
از غالیه رسمی زدهای بر گل و شکر
[...]
از جیب هزار آینه سر بر زدهای باز
ایگل ز چه رنگ این همه ساغر زدهای باز
تمثال چه خون میچکد از آینه امروز
نیش مژهای بر رگ جوهر زدهای باز
در خلوت شرمت اثر ضبط تبسم
[...]
شورچه شرابی ست که بر سر زده ای باز
جامی مگر از بادهٔ اخگر زده ای باز
ساغر زده رسوا شود از خفتگی چشم
از چشم تو پیداست که ساغر زده ای باز
جامی زده ای باز از آن آب چو آذر
[...]
مستانه بسر میکده را در زده ای باز
وز باده معنی دو سه ساغر زده ای باز
درپای خم افتاده ای از تاب می ناب
یا خیمه بسر چشمه کوثر زده ای باز
از خاک و ز خشت است گرت بستر و بالش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.