دل از فسون تعلق نگاه در زنجیر
چو موج چند توان رفت راه در زنجیر
امل به طبع نفس صبح محشری دارد
هنوز ربشه نهفتهست آه در زنجیر
چه ممکن است ز سودای طرهات رستن
نشستهایم به روز سیاه در زنجیر
به ساز زندگی آزادگی نیاید راست
کسی چه عرض دهد دستگاه در زنجیر
به هر صفتکه تاملکنیگرفتاریست
تو خواه محو خرد باش و خواه در زنجیر
به جرم زندگی است اینکه میبرند به سر
گداز دلق و شه از حب جاه در زنجیر
چو بخت، یار نباشد، به جهد نتوانکرد
ز حلقههای مرصعکلاه در زنجیر
نشاندهام به سر انتظار جنون
هزار چشم تهی از نگاه در زنجیر
هجوم نالهام، از راحتم مگو بیدل
کشیدهام نفسی گاهگاه در زنجیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی احساس اسیری و محدودیت در زندگی است. شاعر از زنجیرهایی میگوید که ناشی از عشق، زندگی و شرایط اجتماعی است. او به این نکته اشاره میکند که تلاش برای رهایی از این زنجیرها ممکن نیست و انسانها غالباً در تنگناهای خود گرفتار هستند. زندگی، به خاطر محدودیتها و وابستگیها، به نوعی درد و رنج تبدیل شده است. شاعر همچنین به ناکامی در تلاش برای رسیدن به آزادی و خوشبختی اشاره میکند و حسرت و ناامیدی را در کلام خود حس میکند. در نهایت، احساس تنهایی و از دست رفتن طراوت زندگی در میان زنجیرهای مختلف برجسته میشود.
هوش مصنوعی: دل آشفته و دربند نگاه معشوق است، مانند موجی که در زنجیر گرفتار شده و نمیتواند آزادانه حرکت کند. این گویای این است که عشق و محبت، انسان را چنان به خود وابسته میکند که گویی از آزادی عمل خود محروم است.
هوش مصنوعی: صبح، با طبیعتش، هنوز حال و هوای شگفتانگیزی دارد و در دل آن، درد و غم به صورت پنهان وجود دارد که به زنجیر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: شاید به خاطر آرزوی زیبایی موهایت نتوانیم از غم و اندوه رهایی پیدا کنیم، زیرا ما در روزهای تاریک با زنجیرهای مشغله و غم دست و پنجه نرم میکنیم.
هوش مصنوعی: زندگی به سبک آزادگی و رهایی نمیتواند به کسی که در زنجیر است، راست و درست برسد. کسی که در قید و بند است، چگونه میتواند به خواستهها و آرزوهایش دست یابد؟
هوش مصنوعی: هر صفتی که به آن فکر کنی، در آن گرفتار میشوی، چه عقل و خرد تو را مشغول کند و چه تو را در بند و زنجیر نگه دارد.
هوش مصنوعی: به خاطر زندگی است که او را به سختی و عذاب میبرند و شخصی که در عشق قدرت و مقام، گرفتار شده به زنجیر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: زمانی که تقدیر و سرنوشت همراه انسان نباشد، تلاش و کوشش هم نمیتواند او را از زنجیرها و بندهایی که به او بسته شده، رهایی بخشد.
هوش مصنوعی: من با ناامیدی و امید در دل، در انتظار دیوانگی نشستهام و چشمهایی را میبینم که از نگاه و توجه خالی هستند و در زنجیر هستند.
هوش مصنوعی: شکایتها و گریههای من را از آرامش من نگو، چرا که گاهی در حالتهای سخت و در بند، نفسهایی عمیق میکشم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خیال زلف که واکرد راه در زنجیر
که عجز نالهٔ ما کنده چاه در زنجیر
به محفل تو که غیرت ادبپرست حیاست
ز جوهر آینه دارد نگاه در زنجیر
چو نرگس تو که مژگان کمند آفت اوست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.