در خموشی همه صلح است، نه جنگ است اینجا
غنچه شو، دامن آرام به چنگ است اینجا
چشم بربَند گرت ذوق تماشایی هست
صافی آینه در کِسوت زنگ است اینجا
گر دلت ره ندهد جرم سیهبختی توست
خانهٔ آینه بر روی که تنگ است اینجا؟
طایر عیش مقیم قفس حیرانیست
مگذر از گلشن تصویر که رنگ است اینجا
در ره عشق ز دل فکر سلامت غلط است
گر همه سنگ بوَد شیشه به چنگ است اینجا
چرخ پیمانه به دور افکن یک جام تهیست
مستی ما و تو آواز ترنگ است اینجا
شوق دل همسفر قافلهٔ بیهوشیست
قدم راهروان گردش رنگ است اینجا
از ستمدیدگی طالع ما هیچ مپرس
آنچه پیش تو نگاه است خدنگ است اینجا
طرف دیدهٔ خونبار نگردی زنهار!
اشک چون آینه شد کام نهنگ است اینجا
شیشه ناداده ز کف مستی آزادی چند
دامن نازِ پری در ته سنگ است اینجا
دو جهان ساغر تکلیف ز خود رفتن ماست
دل هرکس بتپد قافیه تنگ است اینجا
منزل عیش به وحشتکدهٔ امکان نیست
چمن از سایهٔ گل پشتِ پلنگ است اینجا
وحشت آن استکه ناآمده از خود بروم
ورنه تا عزم شتاب است درنگ است اینجا
بیدل افسردگیام شوخی آهی دارد
تا شرر هست ز خود رفتن سنگ است اینجا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالاتی از آرامش و عشق میپردازد. شاعر به تصویر کشیدن صلح در سکوت و زیباییهای طبیعت اشاره دارد و میگوید که در این فضا باید به آرامش و زیباییها توجه کرد. او به خواننده یادآور میشود که وسوسههای نگرانکننده و افکار منفی را کنار بگذارد و به خوشیهای زندگی بیندیشد. در ادامه، به چالشهای عشق و دلدادگی اشاره میکند و میگوید که در مسیر عشق، افکار سالم و مثبت باید حاکم باشد. شاعر بر این نکته تأکید میکند که نگران سرنوشت نباشیم و به آنچه که داریم و در آنیم توجه کنیم. در نهایت، احساسات عمیق و کنایات عاشقانهی خود را با نگاهی فلسفی بیان میکند، تا نشان دهد که زندگی میتواند پر از زیباییها و شادیها باشد اگر از خودمان بگذریم و به عشق و خوشیها بپردازیم.
هوش مصنوعی: در سکوت و آرامش، همه چیز به صلح نزدیک است و خبری از جنگ نیست. اینجا فرصت مناسبی است برای شکفتن و به آرامی دل دادن به زیباییها.
هوش مصنوعی: اگر به تماشای زیباییها علاقهمندی، چشمانت را ببند و به ضرورتها توجه کن؛ چرا که اینجا، مانند آینۀ زنگزدهای است که نمیتواند زیباییها را نشان دهد.
هوش مصنوعی: اگر دل تو اجازه ندهد که عشق را بپذیری، این ناشی از بدبیاری توست. اینجا که خانهٔ آینه است، واقعاً تنگ و محدود است و نباید جلوی دید خود را بگیری.
هوش مصنوعی: پرندهای که در قفس زندگی میکند، همیشه در حیرت و سردرگمیست. از باغ تصویرها بگذر، چرا که اینجا تنها رنگ و تصویر وجود دارد.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، فکر کردن به سلامتی و امنیت از دل، اشتباه است. حتی اگر همه چیز سخت و غیرقابل دسترس به نظر برسد، عشق و احساسات میتوانند ما را به عظمت و زیبایی برسانند.
هوش مصنوعی: دور چرخ را رها کن، زیرا فقط یک جام خالی وجود دارد. مستی میان ما و تو، اینجا تنها صدای خوشی و آهنگ است.
هوش مصنوعی: علاقه و اشتیاق دل، همراه کاروان بیخبری است و اینجا، حرکت راوان به رنگها وابسته است.
هوش مصنوعی: از ستمی که بر ما رفته، نپرس؛ آنچه که اکنون در نظر توست، نشانهای است از تقدیر و سرنوشت ما.
هوش مصنوعی: به نگاه خونی و غمبار خودت نپرداز، زیرا اشکهایت اینجا همچون آینهای صاف و شفاف هستند و دلتنگی به شکل یک نهنگ بزرگ جلوه میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی بیانگر حالت سرمستی و آزادی است که در آن شخص احساس میکند که بخشی از زیبایی و لطافت را در دنیای سخت و سرد احساس میکند. در این متن، اشاره به شیشهای که از دست رفته است، نشاندهنده از دست دادن آزادی و خوشی است، و همچنین دامن ناز پری به زیباییها و لذتهای زندگی اشاره دارد که در مکانی دشوار به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: در دو جهان، ما به دنبال نوشیدنی هستیم و از خودمان دور میشویم. دل هر کسی که به تپش میافتد، نشان میدهد که در اینجا چیزها برایش سخت و محدود شدهاند.
هوش مصنوعی: جای خوشی و لذت در دنیای واقعی وجود ندارد، زیرا همواره ترس و خطر در آن نهفته است. مانند اینکه در اینجا، چمن و گل از سایهٔ پلنگ محافظت میشوند.
هوش مصنوعی: نگرانی من این است که ناگاه از خودم دور شوم و بروم، ولی در حقیقت تا زمانی که اراده و تصمیمی دارم، نیازی به عجله و شتاب نیست و میتوانم در اینجا بمانم.
هوش مصنوعی: افسردگی من به قدری عمیق است که حتی وقتی به آن میخندم، هنوز هم دردی در آن نهفته است. تا زمانی که شعلهای در وجودم وجود دارد، این احساس درد و تسلیم، مانند سنگ بودن و جدایی از خود، در اینجا احساس میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
سخن از صلح مگو، عالم جنگ است اینجا
صحبت شیر و شکر، شیشه و سنگ است اینجا
حاصل دلشکنی غیر پشیمانی نیست
مومیایی، عرق خجلت سنگ است اینجا
چه کند کوچه و بازار به دیوانه ما؟
[...]
بزم عشق است و قدح کام نهنگ است اینجا
باده خونابه صراحی دل تنگ است اینجا
شیشهٔ دل ز نزاکت گرهی بر باد است
آمد و رفت نفس صدمهٔ سنگ است اینجا
چشم پرخون جگر جام می گلناری
[...]
سخت با دل، دل سخت تو به جنگ است اینجا
تا که را دل شکند شیشه و سنگ است اینجا
در بهاران گل این باغ ز غم وا نشود
غنچه تا فصل خزان با دل تنگ است اینجا
نکنم شکوه ز مژگان تو اما چکنم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.