تا کی خیال هستی موهوم، سر برآر
عنقایی، ای حباب، از این بیضه پر برآر
حیف از دلی که رنج فسون نفس کشد
از قید رشتهای که نداری گهر برآر
جهدی که شعلهات نکشد ننگ اخگری
خاکستری برون ده و رخت سفر برآر
دل جمع کن ز آمد و رفت خیال پوچ
بر روی خلق از مژهٔ بسته در برآر
سامان دهر نیست حریف قناعتت
این بحر را به قدر لب خشک تر برآر
سیماب رو در آتش و روغن در آب باش
خود را ز جرگهٔ بد و نیک این قدر برآر
پشت دوتا تدارک او بار سرکشیست
تیغ آن زمان که ریخت دم از هم به سر برآر
آهی به لب رسان که نیفسردهای هنوز
زان پیشتر که سنگ برآری شرر برآر
سامان تازهروییات از شمع نیست کم
خار شکسته را ز قدم گل به سر برآر
فکر شکست چینی دل مفت جهد گیر
موییست در خمیر تو ای بیخبر برآر
در خون نشسته است غبار شهید عشق
ای خاک تشنه مرده زبان دگر برآر
بیدل نفس به یاد خدنگت گرفته است
تا زندگیست خون خور و تیر از جگر برآر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مفاهیم وجود، تلاش و رهایی از قید و بندهای خیالی پرداخته است. شاعر از مخاطب میخواهد که از خیالهای توخالی و موهوم بیرون بیاید و به حقیقت زندگی بپردازد. او تأکید میکند که دل نباید تحت تأثیر فریبها و سرابها قرار گیرد و باید به دنبال عمق وجود و حقیقت باشد. در ادامه، شاعر از مخاطب میخواهد که خود را از ننگ و درد رهایی بخشد و تلاش کند تا از زندگی به درستی بهرهبرداری کند. در نهایت، تأکید بر عشق و وفاداری به زندگی و احساسات واقعی و پرهیز از سطحینگری و ناامیدی است.
هوش مصنوعی: تا چه زمانی در خیال وجودی نامعتبر خواهید بود؟ ای حباب، سر خود را بالا بگیرید و از این تخمک پر، برآیید.
هوش مصنوعی: چه حیف است از دلی که به خاطر افسون نفس خود دچار رنج میشود، در حالی که اسیر زنجیری است که هیچ ارزش و گوهری ندارد.
هوش مصنوعی: اگر تلاشی که انجام میدهی، تو را به اوج نرساند و شعلهات را روشن نکند، بهتر است که خود را از شرّ این وضعیت رها کنی و آمادهی سفر به دنیایی بهتر شوی.
هوش مصنوعی: به خاطر داشته باش که به خیالهای بیاساس و بیارزش توجه نکن و از آنها دوری کن. بهتر است با چشمهای بسته به دنیای بیرون نگاه کنی و از آنچه نداریم، فاصله بگیری.
هوش مصنوعی: دنیا سامان و نظم خود را ندارد، پس برای قناعت خود به اندازهای که نیاز است، از این دریای وسیع بهره ببر. مانند کسی که لب خشک دارد، باید تنها به مقدار نیازش از آب استفاده کند.
هوش مصنوعی: خودت را به گونهای پرورش بده که مثل جیوه در آتش و روغن در آب شناور و مستقل باشی. این گونه از دنیای خوب و بد به دور بمان و فراتر از آنها قرار بگیر.
هوش مصنوعی: پشت دو چیزی که آماده شده، بار بزرگی از سرکشی وجود دارد. زمانهایی که وقتی شرارتها بروز میکند، خون از هم میریزد و او بر میخیزد.
هوش مصنوعی: آهسته نفسی بکش که هنوز ناامید نشدهای. قبل از اینکه سنگی به سوی من پرتاب کنی، بهتر است شعلهای از خود نشان بدهی.
هوش مصنوعی: تازگی و روشنی تو به خاطر وجود شمع نیست؛ بلکه به دلیل آن است که میتوانی با قوت و اراده، مشکلات و دردها را پشت سر بگذاری و زیبایی و شکوه را به زندگی خود برگردانی.
هوش مصنوعی: بهتر است به خودت فشار نیاوری و از فکر کردن به شکست و ناامیدی دست برداری، زیرا این افکار فقط مثل یک تار موی لطیف در خمیر زندگیات هستند و تو از اصل موضوع بیخبری. پس تلاش کن تا از این نگرانیها فاصله بگیری و به جلو پیش بروی.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تصویری از عشق و فداکاری اشاره میکند. او میگوید که حتی در میان خون، اثری از عشق شهید وجود دارد و از خاک تشنه میخواهد که زبان به سخن آورد و چیزی متفاوت بگوید. این بیان به نوعی از وضعیتهای عمیق و دردناک عشق و از دست دادن میپردازد. شاعر شاید به دنبال این است که داستانها و احساسات عشق شهیدان را زنده کند و به دیگران منتقل کند.
هوش مصنوعی: عشق و یاد تو در جان من مثل زخمی عمیق باقی مانده است. تا زمانی که زندگی دارم، باید به این زخم خود ادامه دهم و از درد آن احساس و خون بخورم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.