سرکشی میخواستیم از پا نشستن در رسید
شعله را آواز سدادیم خاکستر رسید
خویش را یک پر زدن دریاب و مفت جهد گیر
زندگی برقی است نتوانی به خود دیگر رسید
بدر میبالد مه نو از کمین کاستن
فربهی ما را ز راه پهلوی لاغر رسید
تا رسیدن محمل آوارگی سر منزلیم
درگذشت از عالم ما هرکه هرجا در رسید
دستگاه ما و من پا در رکاب برق داشت
تا به پروازی رسم آتش به بال و پر رسید
تا نفس جنبید بر خود احتیاج آمد بجوش
یک تپیدن ساز کرد این رگ به صد نشتر رسید
بینصیب از بیعت مستان این محفل نیام
دست من بوسید پای هرکه تا ساغر رسید
مطلعی سر زد ز فکرم در کمینگاه خیال
بیخبر رفتم ز خود پنداشتم دلبر رسید
کاش همچون سایه درزنگار میکردم وطن
آب برد آیینهام را تا به روشنگر رسید
گریهٔ من از تنزلهای آثار حیاست
آن عرق از جبههامگم شد به چشم تر رسید
بیزبانیهای بیدل عالمی را داغ کرد
از خموشی برق این آتش به خشک و تر رسید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساسات و تجارب انسانی است که در آن، شاعر به موضوعاتی مانند سرکشی، عشق، زندگی، و تنهایی میپردازد. شاعر از چالشهای زندگی سخن میگوید و به پرواز و آزادی اندیشه اشاره میکند. او همچنین احساس ناامیدی و بیتوجهی به خود را بررسی میکند و آرزوی رهایی از مشکلات را دارد. در نهایت، شاعر به قدرت عشق و پیوندهای انسانی اشاره کرده و تأثیر آن بر روح و احساساتش را مورد بررسی قرار میدهد. این اشعار با تصاویری از طبیعت و نمادهایی همچون ماه و آتش، عمیقاً احساسات و تفکرات شاعر را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: ما تمایل داشتیم که از حالتی که در آن نشستهایم سرکشی کنیم و به اوج برسیم، اما در نهایت به ناچار صدای شعله را در آوردیم و به خاکستر تبدیل شدیم.
هوش مصنوعی: به خودت توجه کن و از فرصتها بهرهبرداری کن، زیرا زندگی مثل یک برق میگذرد و اگر نتوانی به خودت برسید، فرصتهای دیگر به دست نخواهی آورد.
هوش مصنوعی: ماه شب چهارده به زیبایی میدرخشد و در کنار آن، ماه نو نیز در حال ظهور است. این جا به ما یادآوری میکند که کاهش وزن و لاغری ما، باعث میشود که به سمت راهی متفاوت برویم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که کاروان به مقصد برسد، هر کسی که به جایی میرسد، از دنیای ما میگذرد و دیگر در میان ما نیست.
هوش مصنوعی: دستگاه ما که به نوعی نماد زندگی و وجود ماست، همراهی قوی و پرتوان داشت و ما را به جایی رساند که به اوج و درخشندگی رسیدیم.
هوش مصنوعی: زمانی که نفس حرکت کرد، نیاز به چیزی در درون به وجود آمد و این ضربه ژرفی به رگها داد که باعث شد به صد تیغ جراحی برسد.
هوش مصنوعی: در این محفل، من که بینصیب از عشق و دوستی هستم، دست من به پای هر کسی که به بادهنوشی میرسد، بوسه میزند.
هوش مصنوعی: افکاری در ذهنم به وجود آمد که به حالت خیال و رؤیا بود. بدون این که متوجه خودم باشم، تصور کردم که محبوبم به ملاقاتم آمده است.
هوش مصنوعی: ای کاش میتوانستم همانند سایه در دشواریها و تاریکیها بمانم، تا آب وطن بر آینهام بریزد و به روشنی و حقیقت دست یابم.
هوش مصنوعی: گریهام به خاطر پایین آمدن نشانههای شخصیت و انسانیت است؛ آن عرق که از پیشانیام میریزد، به چشمانم میرسد و اشکم را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: بیزبانی و سکوت بیدل، باعث شده که همه جا تحت تأثیر قرار بگیرد و این خاموشی مانند آتشی است که به سرعت به هر چیزی میرسد و همه چیز را داغ میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گوهر سلجوق کز نور بخارا در رسید
هم به مشرق هم به مغرب نور از آنگوهر رسید
ابتدا از طغرل و جغری در آمد کار ملک
نام ایشان در جهانداری به هرکشور رسید
آنگهی بر تخت غم بنشست شاه الب ارسلان
[...]
اینک اینک چتر سلطان شریعت در رسید
ماه منجوقش بر اوج گنبد اخضر رسید
صدر عالم رکندین اقضی القضاة شرق و غرب
آفتاب مسند و اعجوبه منبر رسید
لعبت چشم شریعت قرة العین وجود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.