بیخودی امشب پر و بال فغانی میشود
گر ندارد مدعا باری بیانی میشود
هیچ وضعی درطریق جستجوبیکارنیست
پای خوابآلود هم سنگ نشانی میشود
نشئهٔ تسلیم حاصلکنکه مشتی خاک را
باد هم گر می برد تخت روانی می شود
موج این دریا به سعی ناخدا محتاج نیست
کشتی ما را شکستن بادبانی میشود
چون لطافت تهمتآلود کدورت شد بلاست
سایهٔ بال پری کوه گرانی میشود
رخ مپوش از من که چشم حسرت آهنگ مرا
هر سر مژگان پر و بال فغانی میشود
عاجزم چندانکه در عرض ضعیفیهای من
ناله گر باشد نگاه ناتوانی میشود
گر چنین باشد فشار حسرت بال هما
مغزها آخر ز خشکی استخوانی میشود
بسکه گرمیهای صحبت پرفشان وحشت است
آتش این کاروان هم کاروانی میشود
راحت جاوید در ضبط عنان آرزوست
بال و پرگر جمع گردد آشیانی میشود
سیر حق بیدل بقدر ترک اسباب است و بس
سوی او از هرچه برگردی عنانی میشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر، احساسات عمیق و تفکرات شاعر را درباره زندگی، جستجو، و آرزوها بیان میکند. شاعر از بیهدف بودن جستجوها صحبت میکند و به اورده میشود که حتی اگر ظاهراً به نتیجهای نرسیم، هر لحظه و هر گام ما معانی خاصی دارد. او به احساسات کمد و غم نشسته در دلش اشاره میکند و از فشارهایی که حسرت و ناامیدی بر دوش او گذاشته سخن میگوید. در نهایت، آرزوی آرامش و رهایی از دغدغهها را در دل میپروراند و به این نکته اشاره میکند که برای رسیدن به حقیقت، باید از تعلقات و موانع رها شد.
هوش مصنوعی: امشب احساساتی قوی و رهاییبخش در من جاری است، حتی اگر چیزی برای گفتن نداشته باشم.
هوش مصنوعی: هیچ حالتی در مسیر جستجو بیفایده نیست، حتی اگر کسی با پای خوابآلود و ناتوان حرکت کند، باز هم نشانی از پیشرفت خواهد بود.
هوش مصنوعی: تسلیم شدن و پذیرش وضعیت موجود، میتواند آدمی را به حالتی برساند که حتی از ذرات بیارزشی مثل خاک هم بزرگتر و با معناتر شود. به این معنا که اگر انسان به آرامش و خیال راحت دست یابد، میتواند به جایگاهی رفیعتر از آنچه که به نظر میرسد برسد.
هوش مصنوعی: موج این دریا نیازی به تلاش ناخدا ندارد، زیرا نیروی باد کشتی ما را خراب میکند.
هوش مصنوعی: وقتی لطافت و زیبایی تحت تأثیر جبههای منفی قرار بگیرد، موجب ایجاد مشکلاتی میشود. دمیدن در بالهای پرواز کردن شبیه به پرواز در کنار کوههای دشوار و سنگین میشود.
هوش مصنوعی: صورتت را از من پنهان نکن، زیرا نگاه من با حسرت به سوی توست و هر بار که پلکهایت را میزنم، جانم پر از فریاد میشود.
هوش مصنوعی: من به اندازهای ناتوانم که اگر بخواهم درباره ضعفهایم شکایت کنم، خودم را از نظر قدرت و توانایی ضعیفتر میبینم.
هوش مصنوعی: اگر چنین باشد که حسرت و آرزو روی دوش ما سنگینی کند، در نهایت مغزهای ما هم از شدت فشار و کمآبی به مانند استخوانهایی خشک و بیجان خواهد شد.
هوش مصنوعی: به علت گرما و شوق گفتوگو، وحشت و اضطراب به وجود میآید. آتش این کاروان به قدری زیاد میشود که خود به یک کاروان تبدیل میگردد.
هوش مصنوعی: آرامش جاودانه در کنترل تمایلات و آرزوهاست؛ وقتی که پرواز زندگی متوقف شود، به یک سرپناه تبدیل میشود.
هوش مصنوعی: سیر به سوی حقیقت بستگی به رها کردن وسایل و اسباب دنیوی دارد و هر زمان که از هر چیز دیگری رو برگردانی، به همان میزان به او نزدیکتر میشوی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دم به دم در عاشقی دل را زیانی میشود
هر زمان از عمر من آخر زمانی میشود
دل اسیر خردسالی گشت و این چرخ کهن
پیر میسازد مرا تا او جوانی میشود
روز اول چون نهاد انگشت بر لوح و قلم
[...]
هر زمان در فتنه خوش نامهربانی میشود
این همه غوغا برای نیمجانی میشود
عشق باغ دلنشین دارد، که مرغ دل در او
گر نشیند بر گیاهی ، آشیانی میشود
هرکه بنشیند به طرف خوان گردشهای دهر
[...]
خستگان را ناوکش آرام جانی میشود
سینه را پیکان او راز نهانی میشود
بس که از سوز درون نم در نهاد من نماند
در گلو هر قطره اشکم استخوانی میشود
شمع گر همقامتت شد، کو میان لاغرش
[...]
یک دل روشن نگهبان جهانی میشود
عصمت یوسف حصار کاروانی میشود
قطره تا دارد نظر بر خویش گرداب فناست
از خودی چون رست بحر بیکرانی میشود
نفس ظالم میشود مظلوم در پیرانهسر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.