اشکم از پیری به چشم تر پریشان میشود
صبحدم جمعیت اختر پریشان میشود
میدهد سرسبزی این مزرع از ماتم نشان
دانه را از ریشه موی سر پریشان میشود
یک تپیدن پرده بردارد اگر شور جنون
بوی گل از ناله عریانتر پریشان میشود
رنگ را بر روی آتش نیست امکان ثبات
همچو خورشید از کف ما زر پریشان میشود
جادهٔ سرمنزل جمعیت ما راستیست
چون برون افتد خط از مسطر پریشان میشود
مقصدت وهم است دل از جستجوها جمع کن
رهرو اینجا در پی رهبر پریشان میشود
گر لب اظهار نگشایی نفس آواره نیست
موج می از وسعت ساغر پریشان میشود
چون نفس بیضبط گردد اشک باید ریختن
رشته هر گه بگسلد گوهر پریشان میشود
از تپیدن گرد نومیدی به گردون بردهایم
ناله میگردد خموشی گر پریشان میشود
راز دل چندان که دزدیدم نفس بیپرده شد
بیدل از شیرازه این دفتر پریشان می شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این اشعار به غم و پریشانی ناشی از پیری، فقدان و ناپایداری زندگی اشاره دارد. شاعر احساسات خود را از تغییرات و پرتلاطمیهای زندگی بیان میکند و تصاویری از بخشی از زندگی، همچون اشک، گل، و رنگ را تصویر میکند. او به ناپایداری احساسات و روابط انسانی میپردازد و از درد و ناامیدی سخن میگوید. در نهایت، شاعر با بیان راز دل و پریشانی ناشی از آن، نشان میدهد که همهچیز در حال تغییر و نااستواری است.
هوش مصنوعی: اشک من به خاطر پیری در چشمانم ریخته میشود و در صبح زود ستارهها هم به خاطر بینظمی بههم میریزند.
هوش مصنوعی: این مزرعه، سرسبزی خود را از اندوه و غم میگیرد، بهطوری که ریشههای دانهها مانند موی سر بههمریخته و پریشان میشوند.
هوش مصنوعی: اگر یک ضربان قلب به صدایی درآید، شوق جنون را فاش میکند؛ بویی که از شکوفهها به مشام میرسد، در نالههای آزاد و بیپرده حتی بیشتر از آن نمایان میشود.
هوش مصنوعی: رنگ بر روی آتش نمیتواند پایدار بماند، همانطور که نور خورشید از دست ما فرار میکند و طلا به هم میریزد.
هوش مصنوعی: جادهای که ما را به مقصد جمع میرساند، حقیقت دارد، ولی وقتی که خط از روی کاغذ خارج شود، همه چیز به هم میریزد و ناهموار میشود.
هوش مصنوعی: بهجای اینکه همچنان در جستجوی هدفی نامشخص و خیالی باشی، باید تمرکز کنی و به دنبال راهنمایی واقعی بگردی؛ زیرا تلاشهای بیهدف و سردرگمکننده تنها تو را از مسیر اصلی دور میکند.
هوش مصنوعی: اگر لبهایت را باز نکنی، نفس آدمی بینوا و سرگردان خواهد ماند؛ مانند موجی که از وسعت لیوان سر ریز میشود و به هم ریخته و آشفته میگردد.
هوش مصنوعی: زمانی که نفس انسان به بینظمی و بیتوجهی دچار میشود، باید اشک ریخت. هر وقت که رشته زندگی و امور گسسته شود، زیبایی و ارزشها نیز از هم میپاشند.
هوش مصنوعی: از دل تاریک ناامیدی، صداهایی به آسمان برمیخیزد و در سکوت، نالههایی به گوش میرسد، اگرچه اوضاع آشفته و نگرانکننده است.
هوش مصنوعی: راز دل را آنقدر دزدیدم که نفس بهراحتی و بدون پردهپوشی از من بیرون میآید، بیدل (من) از این دفتر که به هم ریخته است، پریشان میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
طرهٔ او در خیالم گر پریشان میشود
از نفس هم دل پریشانتر پریشان میشود
ای بسا طبعی که در جمعیتش آوارگیست
شعله از گلکردن اخگر پریشان میشود
از شکست خاطر ما هیچکس آگاه نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.