بسکه در ساز صفاکیشان حیا خوابیده بود
موی چینی رشته بست اما صدا خوابیده بود
کس به مقصد چشم نگشود از هجوم ما و من
کاروان در گرد آواز درا خوابیده بود
ای مکافات عمل پر بیخبر طیگشت عمر
در وداع هر نفس صبح جزا خوابیده بود
با همه عبرت زتوفیق طلب ماندیم دور
چشم مالیدیم اما پای ما خوابیده بود
ما گمان آگهی بردیم ازبن بیدانشان
ورنه عالم یک قلم مژگانگشا خوابیده بود
عمرها شد انفعال غفلت از دل میکشیم
این ستمگر ساعتی از ما جدا خوابیده بود
سرکشی کردیم از این غافل که آثار قبول
در تواضع خانهٔ قد دوتا خوابیده بود
زندگی افسانهٔ نیرنگ مژگان که داشت
هرکه را دیدم درین غفلت سرا خوابیده بود
فتنهخویی از تکلف کرد بیدارم به پا
چون منی در سایهٔ برگ حنا خوابیده بود
همت قانع فریب راحت از مخمل نخورد
لاغری از پهلویم بر بوریا خوابیده بود
سخت بیدردانه جستیم از حضور آبله
هر قدم چشم تری در زبر پا خوابیده بود
آگهی توفان غفلت ریخت بیدل بر جهان
عالمی بیدار بود این فتنه تا خوابیده بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی غفلت و بیداری در زندگی انسانها میپردازد. شاعر به خواب بودن حیا، آگاهی و تجربه انسانها اشاره میکند و نشان میدهد که بسیاری از افراد در غفلت و بیخیالی به سر میبرند. او به زیبایی و فریبندگی زندگی اشاره میکند و میگوید که زندگی شبیه به افسانهای است که انسانها در آن گرفتار شدهاند. همچنین چندین مصراع به ناکامیها و رنجهایی که انسانها در اثر این غفلت دچار میشوند، اشاره دارد و به ضرورت بیداری و آگاهی از عواقب اعمال خود پرداخته است. در نهایت، شاعر به این نکته میرسد که در زندگی یک عالم بیدار وجود دارد که با غفلت و قصور دیگران مواجه است.
هوش مصنوعی: به خاطر نغمههای دلنشین و زیبای آنها، عفت و شرم به خواب رفته بود. اما در این میان، صدایی وجود داشت که خواب را از آن دور کرده بود.
هوش مصنوعی: هیچکس نتوانست به مقصد خود برسد، چون در اثر حملهی خودپسندی و Ego، کاروانی که در حال حرکت بود، در گرد آواز یک درویش خوابش برده بود.
هوش مصنوعی: ای نتیجه عمل، تو بیخبر از گذر عمر هستی؛ هر لحظه از زندگی، گویی صبح جزا خوابیده است و انسان باید منتظر نتیجه کارهایش باشد.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه در تلاش بودیم که از تجربیات دیگران درس بگیریم و موفقیت را جستجو کنیم، ولی در نهایت در حالت رکود و بیحرکتی باقی ماندیم. هرچند که به دنبال چیزهای ارزشمند بودیم، اما توانایی قدم برداشتن را نداشتیم.
هوش مصنوعی: ما فکر میکردیم که از حقیقت اطرافمان آگاهیم، در حالی که اگر تنها یک نگاه به عمیقترین واقعیتها میکردیم، میفهمیدیم که بزرگترین رازها هنوز در خواب و فراموشی قرار دارند.
هوش مصنوعی: ما سالهای زیادی در بیخبری و غفلت گذراندهایم، حالا داریم از دل خود این ظلم بزرگ را که ما را از خود دور کرده، دور میزنیم. این ظلم از ما جدا شده و در خواب به سر میبرد.
هوش مصنوعی: ما دچار سرکشی شدیم و غافل از این بودیم که نشانههای پذیرش و قبول در سادگی و تواضع نهفته بود.
هوش مصنوعی: زندگی همچون قصهای است که در آن چشمان فریبندهای وجود دارد و هر کسی را که دیدهام در این دنیای پر از غفلت خواب آلود یافتهام.
هوش مصنوعی: فتنهانگیزی باعث شد تا بیدار شوم، همانطور که من در سایهٔ درخت حنا خوابیده بودم.
هوش مصنوعی: تلاش و اراده من به راحتی و آسایش قانع نمیشود و از زحمت و سختی که کشیدم، لاغری و ضعف به سراغم آمده است. در کنار این دشواریها، من بر روی یک قالی ساده دراز کشیدهام.
هوش مصنوعی: در تلاش بودیم که از درد و رنج ناشی از حضور بیماری آبله دوری کنیم، اما هر قدمی که برمیداشتیم، احساس میکردیم که چشمهای اشکبار بر روی زمین خوابیدهاند و ما را همراهی میکنند.
هوش مصنوعی: توفان غفلت بر دنیا حاکم شده بود و بیدل (شاعر) به این وضعیت آگاه بود. در این میان، عدهای در خواب بودند و از این فتنه بیخبر. اما کسی در این جهان بیدار و هوشیار بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.