قماش رنگ ز بس بیحجاب میبافند
به روی گل ز دریدن نقاب میبافند
مباش منکر اسرار سینه چاکی ما
به کارگاه سحر آفتاب میبافند
ز زخم تیغ حوادث توان شدن ایمن
به جوشنی که ز موج شراب میبافند
به یک نفس سر بی مغز میخورد بر سنگ
جدا ز پشم کلاه حباب میبافند
درین چمن که هوا داغ شبنم آراییست
تسلّیی به هزار اضطراب میبافند
تو خواه مرگ شمر خواه زندگی اندیش
همین به طبع کتان ماهتاب میبافند
کراست تاب رسایی بحث فرصت عمر
گسسته است نفس تا جواب میبافند
توان شناخت ز باریکریشی انفاس
که در قلمرو هستی چه باب میبافند
کباب شد عدم ما ز تهمت هستی
بر آتشی که نداریم آب میبافند
ز گفتوگو به غبارم نظر متن بیدل
که بهر چشم ز افسانه خواب میبافند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با استفاده از تصاویری زیبا و استعاری، به بررسی مفاهیم غیرمادی، زندگی و اسرار درونی انسان میپردازد. شاعر از نهادن گیسوی بیحجاب در چنبره زیبایی و رازها میگوید و به تلاطمات روحی و جسمی زندگی اشاره میکند. او به هشیاری در مواجهه با دشواریها و زخمهای زندگی تأکید دارد و به ارتباطی میان هستی و عدم میپردازد. شاعر با تکیه بر خیالات و نمادها، به تجزیه و تحلیل ذات وجودی و ارزشگذری بر عمر و فرصتها میپردازد. در انتها، او نتیجه میگیرد که ما از خواب و افسانههای زندگی میآموزیم و فهم عمیقتری از حقیقت هستی پیدا میکنیم.
هوش مصنوعی: افرادی که بیپرده و بیحجاب هستند، پارچهای رنگارنگ میبافند و به زیبایی گلها توجه ویژهای دارند و به همین دلیل نقابها را پاره میکنند.
هوش مصنوعی: در مورد اسرار درونی ما به راحتی صحبت نکن؛ ما مانند جادوگران در کارگاه خود، زیبایی و شگفتیهای زندگی را میآفرینیم.
هوش مصنوعی: از جراحتهایی که در زندگی به ما میرسد، نمیتوان به راحتی احساس امنیت کرد. مثل اینکه کسی بخواهد از خطرات زندگی، با کمک یک جامه یا حفاظ که از حبابهای شراب درست شده، خود را محافظت کند.
هوش مصنوعی: انسان در یک لحظه میتواند به حماقت کسی که در گوشهای بیهدف و بیفکر به سر میکوبد، توجه کند. این کار مانند این است که عدهای از پشم در حال بافتن حباب هستند؛ کاری بیفایده و ناپایدار.
هوش مصنوعی: در این باغ که هوای آن گرم و مرطوب است، به کمک زیباییهای شبنم، آرامشی را در میان هزاران نگرانی میسازند.
هوش مصنوعی: هر طور که به زندگی نگاه کنی، چه به مرگ فکر کنی و چه به زندگی، در نهایت این ذات انسانهاست که زیباییها و خاطرات خوش را میسازند.
هوش مصنوعی: کس نیست که توانایی بحث و گفتوگو در مورد عمر گسسته و فرصتی که از دست رفته است را داشته باشد، در حالی که نفس آدمی در حال دویدن به سمت پاسخهاست.
هوش مصنوعی: توانایی درک و شناخت از ظرافت نفسها به ما نشان میدهد که در دنیای هستی چه داستانها و واقعیتهایی در حال شکلگیری هستند.
هوش مصنوعی: وجود ما به خاطر تهمت وجود، در آتش التهاب و غم کباب میشود، در حالی که هیچ چیز برای خاموش کردن این آتش نداریم. در این شرایط، دیگران در خیال خود به ما بافتههایی میزنند.
هوش مصنوعی: از گفتوگوها به من نگاه کن که مانند غباری هستم. متن بیدل را بخوان که برای چشمان نازکخیال افسانهها و خوابها بافته میشوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حریر شعله ی ما را در آب می بافند
کتان ما به شب ماهتاب می بافند
نصیحت دل ما می کنند مردم، بین
که دام از پی مرغ کباب می بافند
برای شعله ی عریان آه ما افلاک
[...]
چه بوربا و چه مخمل حجاب میبافند
به هر چه دیده گشادیم خواب میبافند
قماش کسوت هستی نمیتوان دریافت
حریر وهم به موج سراب میبافند
نفس چه سحر طرازد به عرض راحت ما
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.