زان زر و سیم که این مردم باذل بخشند
یک درم مهر دو لبکو که به سایل بخشند
جود مطلق به حسابیستکه از فضل قدیم
کم و بیش همهکس از هم غافل بخشند
سر متابید ز تسدمکه در عرصهٔ عشق
هیکل عافیت از زخم حمایل بخشند
دل مجنون به هواداری لیلی چه کم است
حیف فانوسی این شمع به محمل بخشند
تو و تمکین تغافل، من و بیصبری درد
نه ترا یاد مروت نه مرا دل بخشند
دلکی دارم و چشمی که کجا باز کنم
کاش این آیینه را تاب مقابل بخشند
لاف هستی زده از مرگ شفاعتخواه است
این از آن جنس خطاهاست که مشکل بخشند
گر شوی مرکزپرگار حقیقت چوگهر
در دل بحر همان راحت ساحل بخشند
رهروانیم ز ما راست نیاید آرام
پای خوابیده همان بهکه به منزل بخشند
نیست خون من از آن ننگ که در محشر شرم
جرم آلودگی دامن قاتل بخشند
گرنه منظورکرم بخشش عبرت باشد
چه خیال است که دولت به اراذل بخشند
به هوس داد قناعت دهم و ناز کنم
دل بیدردی اگر با من بیدل بخشند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفاهیمی مانند generosity (بخشندگی) و عشق میپردازد. شاعر اشاره میکند که در دنیای مادی، حتی که مردم به راحتی ثروت خود را بخش میکنند، ولی در عشق و احساسات واقعی، این بخششها کمتر دیده میشود. او همچنین از کمبود محبت و از دست دادن توجه به روابط انسانی و عاطفی میگوید. در ادامه، به تأمل در تنهایی و آرزوی عشق واقعی پرداخته و نشان میدهد که حتی اگر در ظاهر زندگی آرامش باشیم، در درون بیشتر دچار درد و تنهایی هستیم. در نهایت، شعر به انتقاد از سطحینگری و به تعبیری دیگر از ریاکاری انسانها در زمینه احساسات پرداخته و به جستجوی حقیقت و دقت در روابط انسانی دعوت میکند.
هوش مصنوعی: این مردم حاضرند برای پول و ثروت به آسانی ببخشند، اما ارزش یک درهم محبت و مهر دو لب را به کسی که به او احتیاج دارد نمیدانند.
هوش مصنوعی: بخشش و generosity واقعی به گونهای است که همه انسانها، با وجود اینکه ممکن است از دلسوزی و مهربانی یکدیگر غافل باشند، از گذشتهها نسبت به هم نوعی کمک و خوبی از خود نشان میدهند.
هوش مصنوعی: به خودت فشار نیاور، زیرا در دنیای عشق، محافظت و امنیت ممکن است از زخمها و آسیبها ناشی شود.
هوش مصنوعی: دل مجنون برای عشق لیلی چقدر ارزشمند است، چه حیف که این شمع زیبا را فقط به یک چراغدانی ساده میسپارند.
هوش مصنوعی: من در حالتی هستم که نمیتوانم از درد و بیصبریام رها شوم، در حالی که تو از تواضع و بیتوجهی برخورداری. نه تو به یاد مرا میآوری و نه دل من به تو نرمی میکند.
هوش مصنوعی: من دلی دارم و چشمی که نمیدانم کجا باید باز کنم. ای کاش این آینه را اجازه میدادند که در برابر من قرار بگیرد.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان این نکته میپردازد که افراد گاهی از روی نادانی و دروغ، خود را از مرگ و خطرات نجات یافته میدانند و به دنبال شفاعت و کمک هستند. این نوع نگرش و خطاهایی که به آن اشاره میشود، مشکلاتی را به وجود میآورد که جبران آنها کار دشواری است.
هوش مصنوعی: اگر در زندگی به حقیقت و مرکزیت وجود خود پی ببری، مانند جواهر در عمق دریا، به تو آرامش و راحتی خواهد داد.
هوش مصنوعی: ما در مسیر زندگی به راه خود ادامه میدهیم و از ما انتظار نمیرود که به آرامش دست یابیم. بهتر است کسانی که در خواب و سکونند، به مقصدی برسند.
هوش مصنوعی: من از این عیب و ننگ خجالت نمیکشم که در قیامت، عذاب گناه قاتل را به دوش بگیرند.
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم که هدیهای که بخشیده میشود، نشانهای از عبرت باشد، چه تفکری است که ثروت و نعمت را به نادرستان و بیفایدهها بدهند؟
هوش مصنوعی: من تصمیم دارم که به آرزوهایم قناعت کنم و با ناز و ادا، دل خود را در آرامش نگهدارم، حتی اگر دیگران به من دل بسپارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.