گر آیینهات در مقابل نماند
خیال حق و فکر باطل نماند
نه صبحیست اینجا نه بامیست پیدا
کجا عرش وکو فرش اگر دل نماند
همینپوست مغز است اگر واشکافی
خیال است لیلی چو محمل نماند
نم خون عشاق اگر شستهگردد
حنا نیز در دست قاتل نماند
ز دانش به صد عقده افتاده کارت
جنونگرکنی هیچ مشکل نماند
نخواهی به تاب نفس غره بودن
که این شمع آخر به محفل نماند
نشان گیر ازگرد عنقا سراغم
به آن نقش پاییکه درگل نماند
برد شوق اگر لذت نارسیدن
اقامت در آغوش منزل نماند
مجازآفرین است میل حقیقت
کرم گرکند ناز سایل نماند
نفس عالمی دارد امّا چه حاصل
دو دم بیش پرواز بسمل نماند
جهان جمله فرش خیال است امّا
ز صیقل گر آیینه غافل نماند
دل جمع دارد چه دنیا چه عقبا
چوگوهر شدی بحر و ساحل نماند
در این بزم ز آثار اسرارسنجان
چه ماند اگر شعر بیدل نماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف حالاتی از عشق و حقیقت میپردازد. او میگوید که اگر آیینهای در مقابل ما نباشد، هیچیک از خیالات واقعی و افکار باطل باقی نمیمانند. او به عدم وجود صبح و بام و همچنین نبود عرش و فرش اشاره میکند؛ به این معنا که اگر دل وجود نداشته باشد، هیچ چیز معنا ندارد. شاعر بیان میکند که عشق، حتی اگر عمیق باشد، بدون وجود لیلی محقق نمیشود و عشق واقعی، جراحتهای روحی عمیق ایجاد میکند. در ادامه، به این نکته میپردازد که برترین دانایی، گاهی به جنون و دیوانگی منجر میشود. شاعر همچنین هشدار میدهد که هیچ چیز جاویدان نیست و باید از زیبایی و لحظات زندگی لذت برد، زیرا شمع عمر به سرعت رو به پایان است. نکات دیگر شامل اشاره به زیبایی و واقعیتهایی است که ممکن است در زندگی انسانی وجود نداشته باشند. او در نهایت میگوید که اگر رازهای هستی را بررسی نکنیم، هیچ چیز از معنی شعر و بیدل باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: اگر آینهات در برابر تو نباشد، دیگر خیالات درست و افکار نادرست نخواهند ماند.
هوش مصنوعی: نه صبحی در اینجا هست و نه نشانی از صبحانهای. بگو کجا است عرش و فرش، اگر دل در این میان نباشد.
هوش مصنوعی: اگر به دقت به مسائل نگاه کنیم، متوجه میشویم که حقیقتها و زیباییها در ظواهر ساده نهفتهاند. وقتی که افکار و تخیلات به حقیقت میپیوندند، دیگر چیزی از زیبایی واقعی نمیماند.
هوش مصنوعی: اگر قطرههای خون عاشقان پاک شوند، حتی حنا در دست قاتل نیز نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: با بهرهگیری از دانش، مشکلات و پیچیدگیها به سادگی حل میشوند و دیگر هیچ چالشی باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: نمیخواهی دچار فریب و ظاهرسازی باشی، زیرا این روشنایی مانند شمعی است که دیر یا زود خاموش میشود و در محفل باقی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: به دنبال نشانهای از من باش و به یاد داشته باش که رد پایی از من باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: اگر شوق بردم، لذتی که از نرسیدن به مقصد به دست میآید، دیگر در آغوش خانه باقی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: اگر حقیقتی در دل کسی گشایش یابد و به او عشق و kindness نشان دهد، دیگر درخواستی از دیگران برای او باقی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: زندگی دارای ارزش و عمق است، اما چه فایده دارد وقتی که طول عمر انسان کوتاه و محدود است، مانند پرواز پرندهای که به زودی در دام شکارچی میافتد و دیگر نمیتواند ادامه دهد.
هوش مصنوعی: جهان مانند فرشی از خیال است، اما اگر از صیقلدهنده و تمیزکننده ی آئینه غافل نشویم، میتوانیم زیباییهای آن را بهتر ببینیم.
هوش مصنوعی: دل در خود جمع شده، چه در دنیا چه در آخرت. وقتی که تو همچون گوهر باشی، دیگر نه دریا باقی میماند و نه ساحل.
هوش مصنوعی: در این مهمانی، اگر آثار اسرارآمیز شاعران بزرگ باقی نماند، چه چیز دیگری باقیمانده است؟ اگر شعر بیدل وجود نداشته باشد، هیچ چیز ارزشمندی در این بزم نخواهد ماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.