گدازگوهر دل باده ناب است شبنم را
نم چشم تحیرعالم آب است شبنم را
نگردد جمع نوراگهی با ظلمت غفلت
صفای دل نمک در دیدهٔ خواب است شبنم را
جهان آیینهٔ دلدار و حیرانی حجاب من
چمن صد جلوه و نظاره نایاب است شبنم را
به هرجا میروم در اشک نومیدی وطن دارم
ز چشم خود جهان یک دشت سیلاب است شبنم را
نگردی غافل ای اشک نیاز از ترک خودداری
که بر دوش چکیدن سیر مهتاب است شبنم را
تماشا نیست کم، چشم هوس گر شرمناک افتد
حیا آیینهٔ گلهای سیراب است شبنم را
گل اشکم اگر منظور جانان شد عجب نبود
گذر در چشم خورشید جهانتاب است شبنم را
خط خوبانکمند غفلت اهل نظر باشد
رگگلهای اینگلشن رگ خواب است شبنم را
فضولی میکنم در انتظار مهر تابانش
گرفتم پرده بردارد،کجا تاب است شبنم را
به وصل گلرخان نتوان کنار عافیت جستن
که درآغوشگل، خون جگرآب است شبنم را
ضعیفی تهمت چندین تعلق بست بر حالم
ز پا افتادگی یک عالم اسباب است شبنم را
حیا بال هوس را مانع پرواز میگردد
نگه در دیده بیدل موجهٔ آب است شبنم را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به زیبایی ارزش و لطافت شبنم را با دل و احساسات انسان مقایسه میکند. در این شعر، شبنم نماد زیبایی و احساسات عمیق است که در دنیای غفلت و بیتوجهی گم میشود. شاعر به توصیف حال و هوای دل میپردازد و از اشکهایش به عنوان نشانهای از امید و درد یاد میکند. او همچنین به تضاد بین نور و تاریکی، عشق و غفلت اشاره میکند و خاطرنشان میسازد که عشق و زیبایی حقیقتی هستند که باید جستجو شوند. در پایان، شاعر نگاهی به ضعفهای انسانی و مانعهای اجتماعی میاندازد که آزادی و پرواز دل را محدود میکنند. شبنم در این شعر همواره به عنوان نماد پاکی، زیبایی و لطافت باقی میماند.
هوش مصنوعی: عشق و احساسات عمیق مانند بادهای ناب هستند که دل را میسوزانند، در حالی که اشکها و قطرات شبنم نمادی از شگفتی و حیرت در زندگی هستند.
هوش مصنوعی: اگر انسان به آگاهی و روشنایی نرسد و در غفلت و بیخبری باشد، دل او از صفا و روشنی خالی خواهد بود؛ مانند اینکه شبنم در خواب میماند و نمک در چشمش است.
هوش مصنوعی: دنیا همچون آینهای است که معشوق را نشان میدهد و من در وضعیت حیرت و سردرگمی هستم. در این دنیای پر از زیبایی و تماشا، چیزی که در دسترس نیست، همین اشکال نادر و جذاب هستند که مانند شبنم میمانند.
هوش مصنوعی: هر جا که میروم، در چشمهایم حسرت و ناامیدی از وطن را دارم، چون جهان برای من مثل دشت پرآب و جاری است و شبنم را نمیبینم.
هوش مصنوعی: ای اشک نیاز، غافل نباش! از ترک و بیتوجهی خودداری کن، زیرا چکیدن شبنم بر دوش روشنی ماه شب تاب معنا دارد.
هوش مصنوعی: اگر چشم هوسآلودی با شرم و حیا مواجه شود، تماشای زیباییهای خود به خود کم نمیشود. این حیا مانند شبنم روی گلهای تازه شگفتانگیز است و زیبایی آنها را بیشتر نمایان میکند.
هوش مصنوعی: اگر اشک من به خواست دل معشوق تبدیل به گل شود، چیزی عجیب نیست، زیرا قطرههای شبنم که در صبح بر روی گلها نشستهاند، در حقیقت در چشم آفتاب درخشان قرار دارند.
هوش مصنوعی: خوشنویسی نیکوکاران میتواند نادانی و غفلت کسانی را که به دنیا مینگرند، به بازی بگیرد. همچون رگهای گل در این باغ، خواب و آرامش را به شبنمهای آن میبخشد.
هوش مصنوعی: من بیاجازه به عشق او فکر میکنم و منتظرم که او چهرهاش را آشکار کند؛ در این تاریکی شب، چگونه میتواند صبحی را ببیند که هنوز به آن نرسیده است؟
هوش مصنوعی: در عشق به محبوب و زیباییهای او، نمیتوان راحتی و آرامش را جستجو کرد، زیرا در آغوش معشوق، شادی و در عین حال درد و غم وجود دارد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به نوعی احساسات ضعیف و ناامیدی خود اشاره میکند. او میگوید که به او تهمتهایی زدهاند و این تهمتها ناشی از ناتوانی او در شرایطش است. او مانند شبنم، که به راحتی تحت تأثیر عوامل خارجی قرار میگیرد، vulnerable و آسیبپذیر است و تمام این دشواریها را به عنوان نتیجهی وضعیت خود میبیند.
هوش مصنوعی: حیا مانع میشود که آدم به خواستههای خود برسد و نگاه دلتنگ، مشابه آب رو و پاکی شبنم است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.