از نامهام آن شوخ مکدر شده باشد
مرزاست به حرف فقرا تر شده باشد
دی نالهٔ گمکرده اثر منفعلم کرد
این رشته گلوگیر چه گوهر شده باشد
آرایشکوس و دهل از خواجه عجب نیست
خرسی به خروش آمده و خر شده باشد
از طینت زنگی نبرد غازه سیاهی
سنگ محکی تا بهکجا زر شده باشد
ازکسب صفا باطن این تیرهدلی چند
چون سایه به مهتاب سیهتر شده باشد
زاهد خجل از مجلس رندان به در آمد
در خانهٔ این مسخره دختر شده باشد
خفّتکش همچشمی اقبال حباب است
بیمغزی اگر صاحب افسر شده باشد
بر فطرت دون ناز بلندی نتوان چید
این آبلهٔ پا چقدر سر شده باشد
رسوایی فطرت مکش از هرزه نوایی
صحرا به ازان خانهکه بی در شده باشد
زبن باغ هوس نامه به آن گل نتوان بزد
هرچندکه رنگ تو کبوتر شده باشد
تدبیر صنایع شود از مرگ حصارت
آیینه اگر سد سکندر شده باشد
منسوب دو چشم است نگاهی که تو داری
تا هرچه توان دید مکرر شده باشد
ما صافدلان پرتو خورشید وفاییم
دامن مکش از ما همه گر تر شده باشد
کوبند دل گمشده منظور نگاهیست
آیینهٔ ما عالم دیگر شده باشد
ما هیچ ندیدیم ازین هستی موهوم
بیدل به خیالت چه مصور شده باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات خود میگوید و به تأملاتی دربارهی دنیا و انسانها میپردازد. او به تغییرات در روابط و احساسات اشاره میکند و از دغدغهها و ناپایداریهای زندگی حرف میزند. از یک سو، او به زیبایی و عمق احساسات عمیق انسانی اشاره دارد و از سوی دیگر، به زشتیها و تناقضات موجود در جامعه و رفتارهای انسانها میپردازد. در نهایت، شاعر از بیخود بودن و بیمعنایی هستی سخن میگوید و به نوعی به جستجوی حقیقت و معنا در زندگی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: شاید از نامهام آن شخص شوخ و شنگ به دلخور شده باشد، چون این کلمات فقیرانهام باعث دلگیری او شده است.
هوش مصنوعی: دیروز نالهای کردم که نشان از دردهایم داشت و این حال مرا در دام انداخت. چه بسا این درد و غم به نوعی ارزشمند باشد.
هوش مصنوعی: آرایش و زرق و برقهای ظاهری از شخص برجستهای جای تعجب ندارد، زیرا ممکن است که حتی یک خرس نیز صدای بلندی درآورد و به دست آوردن چنین وزنی بعید به نظر نرسد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که از همان ابتدا، ذات و طبیعت چیزی تعیینکننده است و نمیتوان آن را تغییر داد. همانطور که زنگار بر روی سنگ نمیتواند طلا را به وجود آورد، نیز اصالت و جوهر واقعی یک چیز هرگز تغییر نخواهد کرد. به عبارت دیگر، برای شناسایی ارزش واقعی یک چیز باید به درون آن نگاه کرد، نه به ظاهرش.
هوش مصنوعی: در تلاش برای به دست آوردن آرامش و طهارت در درون، چه فایدهای دارد وقتی که دل تیره و ناامید است، همانند سایهای که در نور ماه، تیرهتر به نظر میرسد؟
هوش مصنوعی: زاهدی که از مجالس رندان شرمنده شده بود، از آنجا خارج شد؛ چون ممکن است در خانهاش، دخترش به شوخی و مسخرهکاری مشغول شده باشد.
هوش مصنوعی: شخصی که به خاطر برتریطلبی و رقابت، خود را کوچک و خفیف میکند، مانند حبابی است که به سرعت میترکد و از بین میرود. اگرچه ممکن است فردی به ظاهر مقام و نفوذی داشته باشد، اما اگر عاقل و با درایت نباشد، در حقیقت هیچ ارزشی نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: نمیتوان به فطرت پست و نازک کاری کرد. این دشواری شبیه آبلهای در پا است که نشان میدهد چقدر انسان باید در مشکلات و چالشها تحمل کند.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر میگوید که بهتر است انسانهای طبیعی و بیغش از صداها و ادعاهای بیخود و ناپاک دچار شرمندگی نشوند. همچنین، در مقایسه میکند که بودن در بیابان و شنیدن صدای هرزه به مراتب بهتر از زندگی در خانهای است که در آن در و یا محافظی وجود نداشته باشد. به نوعی، او به ارزش واقعیت و صداقت در زندگی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: از باغ آرزوها نمیتوان به آن گل زیبا نامهای نوشت، هرچند رنگ تو مانند کبوتر شده باشد.
هوش مصنوعی: اگر حصاری که سکندر ساخته به عنوان یک سد باقی بماند، تدبیر و تلاشهای هنرمندانه برای فعالیتها و صنایع، از مرگ و نابودی آن حصار جلوگیری خواهد کرد.
هوش مصنوعی: نگاه تو چنان است که انگار دو چشم تو به همه چیز وابسته است و هر چه را که میتوان دید، بارها و بارها دیدهای.
هوش مصنوعی: ما افرادی پاکدل و وفادار هستیم که نور خورشید را در وجود خود داریم؛ پس از ما دور نشو، حتی اگر رفتار دیگران باعث شده باشد که از خوبیها دورتر شده باشیم.
هوش مصنوعی: دل گمشده ما به دنبال نگاهی است که مانند آینهای به ما انعکاس میدهد، شاید جهانی دیگر در آن وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: در این دنیا که پر از خیالات و تصورات است، ما هیچ چیز واقعیای نمیبینیم. دل بیدل، به خیالپردازیهایت توجه نکن که چه تصاویری در ذهن تو ساخته شدهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خوش آنکه وصال تو میسر شده باشد
چشمم به جمال تو منور شده باشد
ریزم ز مژه اشک دمادم که بشوید
گر غیر تو در دیده مصور شده باشد
با هیچ برابر نکنم آنکه سر من
[...]
زان سفله حذر کن که توانگر شده باشد
زان موم بیندیش که عنبر شده باشد
امید گشایش نبود در گره بخل
زان قطره مجو آب که گوهر شده باشد
بنشین که چو پروانه به گرد تو زند بال
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.