هرچند به حق قرب تو مقدور نباشد
بر درددلی گر برسی دور نباشد
آثار غرور انجمن آرای شکست است
چینی طرب مجلس فغفورنباشد
بر شیشهٔ قلقل هوس ما مگذاربد
آن پنبهکه مغز سر منصور نباشد
پیغام وفا درگره سعی هلاک است
غمنامهٔ ما جز به پر مور نباشد
ای مست قناعت مگشا کف به دعا هم
تا دست تو خمیازهٔ مخمور نباشد
از بست و گشاد در تحقیق میندیش
چشم و مژه سهل است، دلتکور نباشد
یاران غم دمسردی ایام ندارند
باید خنکیهای توکافور نباشد
بگذر ز مقامات و خیالات فضولی
داغ «ارنی» جز به سر طور نباشد
در وادی تحقیق چه حرف است سیاهی
گر حایل بینایی ما نور نباشد
نقد دل و پا مزد تردد چه خیال است
این آبله سر برکف مزدور نباشد
ما سوختگان، برهمن قشقهٔ شمعیم
در دیر وفا صندل و سندور نباشد
بر هم زدن الفت دلها مپسندید
دکان حلب خوشهٔ انگور نباشد
بیدل زشروشورتعلق به جنون زن
گو خانهٔ زنجیر تو معمور نباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان احساسات عمیق و تفکرات فلسفی درباره عشق، وفا و حقیقت میپردازد. شاعر میگوید که قرب به محبوب به راحتی مقدور نیست و هرچند انسان تلاش کند، دردی که در دل دارد دشوار است. او به آثار غرور و شکست و گذشت زمان اشاره میکند و میگوید که نشانههای سیاست و فریب نمیتواند آرامش خاطر او را فراهم کند. همچنین، به موضوعاتی مانند قناعت، تحقیق و تلاش برای درک حقیقت و دوری از خیالات پوچ پرداخته شده است. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که دلبستگیها و رابطهها باید از خلوص و صداقت برخوردار باشد تا بتوانند پایدار بمانند.
هوش مصنوعی: هرچند که رسیدن به مقام قرب و نزدیکی تو ممکن نیست، ولی اگر به دل پر از درد برسیم، چندان دور نخواهد بود.
هوش مصنوعی: غرور و خودبزرگبینی به زودی به شکست منجر میشود و خوشحالی و شادیای که در جمع ایجاد میشود، نمیتواند پایدار باشد.
هوش مصنوعی: بر روی شیشهٔ آرزوی ما نگذار آن پنبهای که مغز سر منصور را در برنگرفته باشد.
هوش مصنوعی: پیام وفاداری در تلاش برای نجات وجود ندارد و درد و رنج ما تنها با کوچکترین نشانهای از امید حل میشود.
هوش مصنوعی: ای کسی که به قناعت خود راضی و خوشحالی، از دعا کردن دست برندار. چون باید مواظب باشی که درخواستههایت تو را به خواب و بیحالی نیندازند.
هوش مصنوعی: به اندازه گیری و تحقیق دربارهٔ مسائل به صورت محدود و سطحی فکر نکن. کارها ممکن است به ظاهر آسان به نظر بیایند، اما مهمتر از آن این است که دل و ذهن تو باید روشن و بینا باشد.
هوش مصنوعی: دوستان در غم و اندوه، به خاطر سختیهای ایام، هیچ کمکی نمیکنند و باید وجود تو مانند عطر خنک توکافور باشد تا آرامشبخش باشد.
هوش مصنوعی: از مقامها و تفکرات بیمورد بگذر، زیرا حقیقتی چون «مرا ببین» تنها در کوه طور ممکن است.
هوش مصنوعی: در جستوجوی حقیقت، اگر پردهای از تاریکی جلوی دید ما را بگیرد، دیگر نوری برای روشن کردن مسیر وجود نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: این بیت به وضعیتی اشاره دارد که در آن، شخص به جستوجوی پاداش و نتیجه تلاشهای خود میپردازد، اما دچار سرخوردگی و ناامیدی شده است. در واقع، او متوجه میشود که آنچه برایش ارزش دارد، ممکن است به راحتی در دسترس نباشد و تنها نتیجهٔ زحماتش قابل لمس نیست. شخص به این نکته پی میبرد که نباید تسلیم ناامیدی شود و باید به خود اعتماد داشته باشد.
هوش مصنوعی: ما افرادی هستیم که در آتش عشق سوختهایم و در معبد وفا وجودمان مانند شعله شمع میدرخشد، نه اینکه بخواهیم مانند صندل و رنگهای زینتی باشیم.
هوش مصنوعی: دوستی و محبت میان دلها را بر هم نزنید، زیرا هیچ چیز مانند همبستگی دلها نمیتواند ارزشمند باشد و مانند خوشهی انگور در دکان حلب، زیبایی و شیرینی خاصی دارد.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسی عمیق و پراحساس در ارتباط با عشق و جنون میپردازد. شاعر به نوعی از تب و تاب و شوری که در دل دارد اشاره میکند و میگوید که اگر عشق و وابستگی به کسی وجود داشته باشد، هر چه تلاش کنیم، نمیتوانیم از آن فرار کنیم. با این توصیف، اشارهای به عدم توانایی در کنترل احساسات و اینکه زندگی خارج از این رابطه نمیتواند آرامشبخش باشد، دارد. به نوعی بیان میکند که هیچ مکانی نمیتواند ما را از این درد و شوق دور کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر چشم من از صورت تو دور نباشد
دور از تو دلم خسته و رنجور نباشد
مهجور شوم از تو و جز آه سحرگاه
سوزنده کسی بر من مهجور نباشد
آن دیده چه آید که به روی تو نیاید؟
[...]
مستور در ایام تو معذور نباشد
هر چند که این ممکن و مقدور نباشد
ماقوت رفتار نداریم، اگر یار
نزدیکتر آید، قدمی دور نباشد
مست می او گرد که مرد ره او را
[...]
چون چشم خوشت نرگس مخمور نباشد
بی روی تو در دیده ی ما نور نباشد
بسیار بود بنده تو را لیک چو داعی
یک بنده ی بیچاره مهجور نباشد
حالیست مرا با سر زلف تو ولیکن
[...]
گر حق نگری لایق منصور نباشد
داری که ز چوب شجر طور نباشد
سهلست، بغمنامه ما یک نظر افکن
این مهر و وفائیست که منظور نباشد
کی پنبه کند کار نمک بر سر داغم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.