باز اشکم به خیالت چه فسون میریزد
مژه می افشرم آیینه برون میریزد
هرکجا میگذریگرد پر طاووس است
نقش پایت چقدر بوقلمون میریزد
چه اثر داشت دم تیغ جفایتکه هسنوز
کلک تصویر شهیدان تو خون میریزد
عبرت از وضع جهانگیر که شخص اقبال
آبرو بر در هر سفلهٔ دون میریزد
عافیتساز ترددکده دانش نیست
مفتگردیکه به صحرای جنون میریزد
جام تا شیشهٔ این بزم جنون جوش میاند
خون دل اینهمه بیرون و درون میریزد
در دبستان ادب مشق کمالم این است
که الف میکشم و حلقهٔ نون میریزد
سر بیسجده عرق بست به پیشانی من
میام از شیشهٔ ناگشته نگون میریزد
بیدل از قید دل آزاد نشین صحرا شو
وسعت ازتنگی این خانه برون میریزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساسات عمیق خود سخن میگوید و نشان میدهد که تفکر و یادآوری معشوقش تا چه اندازه بر او تأثیر میگذارد. اشکها و غمهای او ناشی از خاطرات و زیباییهای خیالی است. او بر تأثیرات زندگی و دنیا بر انسانها تأکید میکند و میگوید که افراد معمولی چگونه میتوانند آبرو و اعتبار را از دیگران بربایند. شاعر همچنین به جستجوی کمال و معنای زندگی اشاره میکند و از خلل و آسیبهای دوران مدرن سخن میگوید. در نهایت، او از رهایی از قید و بندها و یافتن آزادی در طبیعت صحبت میکند.
هوش مصنوعی: باز اشکم به یاد تو جاری میشود و چشمانم را میفشارم تا از آیینه خارج شود.
هوش مصنوعی: هر جایی که قدم بگذاری، رد پایت مانند نقوش زیبا و پر طاووس است، اما چقدر از آن، بیارزش و کماهمیت است.
هوش مصنوعی: جفای تو چه تأثیری داشته که هنوز هم خون تصویر شهیدان تو جاری است؟
هوش مصنوعی: بهتر است که از وضعیت جهان عبرت بگیریم، زیرا آدمی که در اوج خوش شانسی و اعتبار قرار دارد، ممکن است آبرو و ارزش خود را در برابر افراد پست و بیمایه از دست بدهد.
هوش مصنوعی: علم و دانش به خودی خود نمیتوانند به تنهایی شما را از مشکلات زندگی نجات دهند، اگر فقط به دنبال خوشگذرانی باشید و به عمق مطالب ن interested نباشید، ممکن است با چالشهای بزرگتری روبرو شوید.
هوش مصنوعی: در این بزم پرشور، تا وقتی که جام پر از شراب است، احساسات و درد دلهایم همچون جوشیدن خون در این ظرف عظیم به بیرون و درون میریزد.
هوش مصنوعی: در مدرسهی ادب، من مشق میکنم تا به کمال برسم، با این حال، هنوز در حال یادگیری حروف اولیه هستم و برخی از آنها را به درستی نمینویسم.
هوش مصنوعی: پیشانی من عرق کرده و به زمین نمیافتد، از شیشهٔ خالی و نشکسته، مایعی روان میشود.
هوش مصنوعی: دلریش خود را از بندهای محدود کننده رها کن و در دشت وسیع زندگی بگرد، زیرا اینجا دیگر جایی برای تنگی و محدودیت نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.