داغ بودمکه چه خواهم به غمت انشا کرد
نقطهٔ اشک، روانگشت و خطی پیداکرد
نقش نیرنگ جهان در نظرم رنگ نیست
در تمثال زدم آینه استغنا کرد
سعی مغرور ز عجزم در آگاهی زد
خواب پا داشتم از آبله مژگان واکرد
فطرت سست پی از پیروی وهم امل
لغزشی خورد که امروز مرا فردا کرد
میشمارم قدم و بر سر دل میلرزم
پای پر آبلهام کارگه مینا کرد
دل بپرداز و طرب کن که درین تنگ فضا
خانهٔ آینه را جهد صفا صحرا کرد
گرد پرواز در اندیشه پری میافشاند
خاک گشتن سر سودایی ما بالا کرد
حسن هرسو نگرد سعی نظرخودبینی است
آنچه میخواست به آیینه کند با ما کرد
کلک نقاش ازل حسن یقین میپرداخت
نقش ما دید و به سوی تو اشارت ها کرد
عشق ازآرایش ناموس حقیقت نگذشت
کف ما را نمد آینهٔ درباکرد
هیچکس ممتحن وضع بد و نیک مباد
نسخهٔ حیرت ما طبع فضول اجزا کرد
بیدل از قافلهٔ کنفیکون نتوان یافت
بار جنسی که توان زحمت پشت پا کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به طور کلی از احساسات عمیق شاعر نسبت به عشق و روان انسان سخن میگوید. شاعر در بیان ناراحتی و غم خود، به دغدغههای درونی و تناقضات زندگی اشاره میکند. او به فریبندگی دنیا و نقش آن در عدم آگاهی انسان اشاره میکند و از تاثیرات عشق بر روی وجود و نفس خود سخن میگوید. در ادامه، او به زیباییها و زشتیهای عشق و زندگی اشاره کرده و میگوید که هیچکس نمیتواند وضع انسان را بهدرستی ارزیابی و سنجش کند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که نمیتواند بار سنگین احساسات و تجربیاتش را بر دوش دیگران بگذارد و از قافله زندگی جدا نمیشود.
هوش مصنوعی: در دل غم تو داغی داشتم که نشان احساساتم را با اشکهای ریختهام نشان دادم و از آن میان خطی بر کاغذ ایجاد شد.
هوش مصنوعی: در دید من، تظاهر و فریب این دنیا چیزی جز ظاهر بیاهمیت نیست و در تصویر من، خودنمایی بزرگ را نشان میدهد که توجه به آن را بینیاز میکند.
هوش مصنوعی: من به خاطر ناتوانیام، تلاش مغرورانهای کردم که در خودم آگاهی پیدا کنم. با این حال، خواب غفلت مرا گرفت و از ستم چشمهایم بیدار شدم.
هوش مصنوعی: طبیعت ضعیف من به دنبال پیروی از خیالات و آرزوهای بیاساس، خطایی مرتکب شد که امروز بر من تاثیر گذاشت و فردا نیز ادامه خواهد داشت.
هوش مصنوعی: قدمهایم را میشمارم و این در حالی است که دلام میلرزد. پاهایم که پر از تاول است، من را به یاد کارگاه مینا کاری میاندازد.
هوش مصنوعی: دل را شادو شنگول کن و خوش بگذران که در این فضای محدود، خانهی آینه به جستجوی پاکی و زیبایی راهی بیابان شده است.
هوش مصنوعی: پرندهای در اندیشهاش پرواز میکند و گرد و غبار برمیافشاند. خیال خاکی شدن و نیفتادن از آسمان، ذهن ما را به هوا و پرواز میبرد.
هوش مصنوعی: زیبایی هر جا که باشد، به خاطر خودخواهی و خودمحوری ماست. آنچه که او میخواست در آینه ببیند، همین حالا با ما انجام داد.
هوش مصنوعی: نگاه هنرمند ازلی به زیبایی حقیقت ما را دید و به سوی تو علامتهای عاشقانه فرستاد.
هوش مصنوعی: عشق به زیبایی و زینت ظاهری حقیقت توجهی نداشته و ما را به خود جذب کرده است.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند وضعیت خوب و بد انسانها را قضاوت کند؛ چون ذهن پرسشگر ما به اجزا و جزئیات زندگی پیچیدهای که داریم، پرداخته است.
هوش مصنوعی: از جمعیت بزرگ هستی نمیتوان چیزی پیدا کرد که ارزشی داشته باشد و بتواند سختیها و مشکلات را آسان کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دود دل آتش پنهان مرا پیدا کرد
راز سر بستهٔ گل باد صبا رسوا کرد
سبزهٔ خط تو تا بر لب شیرین بدمید
همچو فرهاد دلم را هوس صحرا کرد
همت من همه بر قامت و بالای شماست
[...]
بلبل قدس وداع چمن دنیا کرد
بال پرواز سفر بیشتر از گل وا کرد
خار گلزار وطن دامن انسش بکشید
هر که درگلشن پرخار جهان مأوا کرد
شیشه زندگی قدسی اگر خورد بسنگ
[...]
غنچه راز مرا آه به ناخن وا کرد
خنده چاک، گریبان مرا رسوا کرد
زخم از پهلوی من طرف نمایان بربست
داغ در سینه من چشم تماشا وا کرد
گریه تلخ مرا خنده او شیرین ساخت
[...]
نتوانست ز بس ضعف بدندان جا کرد
گره لقمه ام از شیشه روزی وا کرد
فیض گمنامیم این بس که ز خلوتگه فقر
شغل دنیا نتوانست مرا پیدا کرد
سایه بال هما بود بلای سیهی
[...]
از که نالم که چنین یا که چنان با ما کرد
نَفسِ خودکامِ هوسپیشه مرا رسوا کرد
موج شهوت ز ازل کشتی عشقت بشکست
جست طوفان و مرا غرقهٔ این دریا کرد
عشق پنداشتم و رفتمش از پی با سر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.