نامم هوس نگین ندارد
نظمم چو نفس زمین ندارد
همت چه فرازد از تکلف
دامان سپهر چین ندارد
هستی جز شبهه نیست لیکن
بر شبهه کسی یقین ندارد
در طبع لئیم، شرم کس نیست
خستن عرق جبین ندارد
هرچند به دامنش بپوشی
دست کرم آستین ندارد
درد وطن از شکسته دل پرس
چینی جز مو ز چین ندارد
هر سو نظر افکنی اسیریم
صیادی ما کمین ندارد
خود خصم خودیم ورنهگردون
با خلق ضعیف کین ندارد
عیش و الم از تو پیش رفتهست
فرصت دم واپسین ندارد
عیش و الم از تو پیش رفتهست
فرصت دم واپسین ندارد
ما و تو خراب اعتقادیم
بت، کار به کفر و دین ندارد
تعداد به عالم احد نیست
او در هرجاست این ندارد
هر جلوه که ناگزیر اویی
خواهی دیدن ببین ندارد
شوقیست ترانهسنج فطرت
بیدل سر آفرین ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان ناامیدی و سرگشتگی انسانی میپردازد که تلاش میکند به درک حقیقت و معنای زندگی برسد. شاعر از خلاصی از رنجها و معضلات حیات سخن میگوید و به این نکته اشاره دارد که وجود و هستی تنها به صورت ظاهری است و در واقع چیزی جز شبهه نیست. او به نقد جامعه و ضعفهای انسانی میپردازد و بیان میکند که بشر خود دشمن خویش است. در نهایت، شاعر به عدم توانایی در رسیدن به حقیقت مطلق و درک عمیق از زندگی و وجود اشاره میکند و این مسیر را پر از درد و ناکامی میداند.
هوش مصنوعی: نام من هوس است و مانند نگین درخشان نیست، همانطور که نظم و ترتیب من بدون نفس زمین وجود ندارد.
هوش مصنوعی: عزم و اراده انسان تا کجا میتواند به اوج برسد، در حالی که هیچ چیز نمیتواند به اندازهی زحمت و سختکوشی او را به موفقیت نزدیک کند.
هوش مصنوعی: وجود تنها یک شبهه است، اما هیچکس بر این شبهه مطمئن نیست.
هوش مصنوعی: در سرشت انسانهای پست، هیچگونه شرمی وجود ندارد و آنها عرق جبین خود را نمیریزند.
هوش مصنوعی: هرچند برای رضایت و دلجویی او تلاش کنی و به او محبت کنی، اما او در این زمینه کمکی به تو نمیکند و از خود گذشتگی نشان نمیدهد.
هوش مصنوعی: درد وطن را از کسی که دل شکسته دارد بپرس، زیرا هیچ چیز جز مو از چین وجود ندارد.
هوش مصنوعی: هر جا که نگاه کنی، ما در دام عشق تو گرفتاریم و صیاد ما در کمین نیست.
هوش مصنوعی: ما خود دشمن خود هستیم، وگرنه دنیا با انسانهای ضعیف هیچ کینهای ندارد.
هوش مصنوعی: زندگی و سختی از تو پیش آمده است و دیگر فرصتی برای آخرین لحظه باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: زندگی و لذت از تو دور شدهاند و دیگر فرصتی برای جبران نیست.
هوش مصنوعی: ما و تو در عشق و باورهای خود در واقع به شدت فروریختهایم و این مسئله ارتباطی به مسائل مذهبی یا بیدینی ندارد.
هوش مصنوعی: تعداد چیزها در جهان بینهایت است و خداوند در همهجا حضور دارد، ولی او را نمیتوان به تعداد مشخصی محدود کرد.
هوش مصنوعی: هر نمایی از آن او که ناگزیر است، خواهی دید، اما هیچ ندارد که به تماشا بنشینی.
هوش مصنوعی: در این بیت، اشاره به شور و اشتیاقی است که در دل شاعر نسبت به طبیعت و زیباییهای آن وجود دارد. این شوق از آنجا نشأت میگیرد که شاعر احساس میکند آفرینش و وقایع طبیعی همواره در حال خلق لحظات زیبا و تأثیرگذار هستند، اما گاهی این زیباییها و جذابیتها نمیتوانند به درستی توصیف شوند. به عبارتی، زیباییهای طبیعی را نمیتوان به راحتی با کلمات بیان کرد و احساسات درونی شاعر به زبان نمیآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.