گنجور

 
ملک‌الشعرا بهار

مفریب ای بزرگوار پسر

دختری را ز مادر و ز پدر

زن کس را هم ای پسر مفریب

ورت بفریفت زن‌، ازو بشکیب

دزدی عرض و دزدی ناموس

بتر از دزدی زر است و فلوس

زر چو دزدی به جایش آید زر

زن چو دزدی فنا شود شوهر

هرکه عرض کسی دهد بر باد

دهر عرضش به باد خواهد داد

فیلسوفی عظیم و دانشمند

می‌شنیدم که گفت با فرزند

بهتر است از برای مرد جوان

یک درم دین ز صد درم وجدان

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
عنصری

چون بیامد بوعده بر سامند

آن کنیزک سبک زبام بلند

برسن سوی او فرود آمد

گفتی از جنبشش درود آمد

جان سامند را بلوس گرفت

[...]

مسعود سعد سلمان

چیست آن کاتشش زدوده چو آب

چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب

نیست سیماب و آب و هست درو

صفوت آب و گونه سیماب

نه سطرلاب و خوبی و زشتی

[...]

ابوالفرج رونی

ثقة الملک خاص و خازن شاه

خواجه طاهر علیک عین الله

به قدوم عزیز لوهاور

مصر کرد و ز مصر بیش به جاه

نور او نور یوسف چاهی است

[...]

سنایی

ابتدای سخن به نام خداست

آنکه بی‌مثل و شبه و بی‌همتاست

خالق الخلق و باعث الاموات

عالم الغیب سامع الاصوات

ذات بیچونش را بدایت نیست

[...]

وطواط

الترصیع مع التجنیس

تجنیس تام

تجنیس تاقص

تجنیس الزاید و المزید

تجنیس المرکب

[...]