|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی مفهوم زندگی و مرگ میپردازد و میگوید خداوند به انسان فرصتی برای زندگی داده است. او از این که در این دنیا سکونت دارد و باید هم به زندگی معنوی و هم به زندگی مادی توجه کند، سخن میگوید. شاعر اشاره میکند که انسان باید قبل از مرگ، خانهای برای خود در آخرت بسازد وگرنه ناگهان مرگ او را خواهد گرفت و او را از این دنیا میبرد بدون آنکه آماده باشد. در نهایت، او به این موضوع تأکید میکند که کسی که برای زندگیاش برنامهریزی نکرده باشد، در لحظه مرگ نمیتواند جایگاه خود را بشناسد.
هوش مصنوعی: خداوند به بندهاش مقام و منزلتی عطا کرد و به همین خاطر، بندهی نیکو را بسیار مورد لطف و محبت قرار داد.
هوش مصنوعی: تا آنجا که روح را میبرد، همانطور که تن از این مکان جدا میشود.
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانی در جایی زندگی کنی، نیاز است که در جای دیگری هم کار و تلاش کنی تا برای خودت مکانی بسازی.
هوش مصنوعی: ای کسی که در زندگی هیچ کاری نکرده و خانهای نیافریده، ناگهان مرگ با شتاب به سراغش میآید.
هوش مصنوعی: او از این خانه بیرون رفت و کسانی که در آنجا بودند، جای خود را نشناختند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
رودکی چنگ بر گرفت و نواخت
باده انداز، کو سرود انداخت
زان عقیقین میی، که هر که بدید
از عقیق گداخته نشناخت
هر دو یک گوهرند، لیک به طبع
[...]
شاه بهرامشاه بن مسعود
خواجه مسعود سعد را بنواخت
از کرم حق شعر او بگزارد
وز خرد قدر فضل او بشناخت
کز سواران فضل بهتر از او
[...]
عقل حقش بتوخت نیک بتاخت
عجز در راه او شناخت شناخت
غم امروز جان من فرسود
غم فردا تن مرا بگداخت
کار امروز من چو ساخته نیست
کار فردا چگونه خواهم ساخت
اسدی را که بودلف بنواخت
طالع و طالعی بهم در ساخت
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.