در ده شراب کهنه که آمد بهار نو
برخوان سرود تازه که شد روزگار نو*
برکن شعار کهنه ز تن این زمان که باغ
پوشیده است بر تن گلبن شعار نو
طی گشت هرج و مرج زمستان کز آسمان
آوردهاند بهر چمن مستشار نو
دردا که کهنه کار وزیران ملک ما
هر روز نو شدند و نکردندکار نو
فصلی چنین بهار سه چیز است شرط عیش
عشق نو و نشاط نو وگلعذار نو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به آغاز بهار و تغییرات طبیعت اشاره میکند. او از ضرورت تازه کردن شعارها و افکار قدیمی صحبت میکند و به زیباییهای بهار و نو شدن زندگی اشاره دارد. همچنین، او به ناکارآمدی وزیران و عدم بهبود شرایط کشور انتقاد میکند. شاعر به سه شرط اصلی برای لذت بردن از فصل بهار اشاره میکند: عشق نو، نشاط نو و زیبایی ظاهری.
هوش مصنوعی: بهار جدیدی فرا رسیده و در این دوران خوش، باید آواز تازهای سر دهیم، زیرا روزگار تازهای آغاز شده است. در این موسم، شراب کهنهای که در دل داریم به نوعی نویدبخش زندگی جدید است.
هوش مصنوعی: شعار قدیمی را از این زمان بردارید؛ زیرا اکنون باغی سرسبز وجود دارد که بر قامت گلها، پیامهای نو را پوشانده است.
هوش مصنوعی: با پایان یافتن هرج و مرج زمستان، آرامش و زندگی دوبارهای به چمنهای زمین برگشته است که از آسمان نعمتهای تازهای برایشان به ارمغان آوردهاند.
هوش مصنوعی: افسوس که وزیران با تجربه ما هر روز با ظاهری تازه میآیند، ولی هیچ کار جدیدی انجام نمیدهند.
هوش مصنوعی: فصل بهار زمانی است که سه چیز برای شادی و نشاط لازم است: عشق تازه، انرژی و شادابی نو، و چهرهای زیبا و تازه.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.