بدرود گفت فر جوانی
سستی گرفت چیرهزبانی
شد نرم همچو شاخهٔ سوسن
آن کلک همچو تیغ یمانی
نزدیک سیر و کندو کسل شد
آمال دور سیر جوانی
شد خاکسار دست حوادث
آن آبدار گوهر کانی
شد آن عذار دلکش، پژمان
گشت آن غرورونخوت فانی
تیر غمم نشست به پهلو
چندان که پشت گشت کمانی
در سی و پنج سالگی عمر
هفتاد ساله گشت امانی
زیرا بهر دو دست، زمانه
بر من نواخت پتک نوانی
چون خردسالگان بهخروشم
زبن سالخوردگی و شمانی
شد هفت سال تا ز خراسان
دورم فکند چرخ کیانی
اکنون گرم ز خانه بپرسند
نارم درست داد نشانی
شهر ری آشیانهٔ بوم است
بوم اندر آن به مرثیهخوانی
جای امام فخر نشسته
یزدی و قمی وگرکانی
خام و خر و خبیث گروهی
از زر پخته کرده اوانی
عمال دوزخند وزبانشان
مردم گدازتر ز زبانی
هرلحظه خویش را بستایند
در پردلی و سخت کمانی
آری ستودهاند ولیکن
در بددلی و سست گمانی
هر بامداد خانه شودپر
زانبوه دوستان زبانی
چونان که در پژوهش مسلم
صحن سرای و خانه هانی
غیبت کنند و قصه سرایند
در شنعت فلان و فلانی
گیرند حرف از دهن هم
چون در میان کشت، سمانی
من در میان خموش نشسته
چون در حجاز ترک کشانی
آن روز را حتم که گریزم
از چنگ آن گروه، نهانی
گو یی پی شکست بزرگان
با دهرکردهاند تبانی
یارب دلم شکست درین شهر
حال دل شکسته تو دانی
من نیستم فراخور این جای
کاینجای دزدی است و عوانی
دزدند دزد منعم و درویش
پستند پست عالی و دانی
سیراب باد خاک خراسان
و ایمن ز حادثات زمانی
در نعمتش مبادکرانه
در مردمش مباد گرانی
آن بنگه شهامت و مردی
آن مرکز امیری و خانی
آن مفتخر به تاج سپاری
آن مشتهر به شاه نشانی
بیرون کشیده ملک به شمشیر
از چنگ باهلی و کنانی
زافغان و روس وترک ستانده
کشور به فر ملکستانی
آن کوهسار دلکش و احتشام
وان دلنشین سرود شبانی
وان شاعران نیکوگفتار
الفاظ نیک و نیک معانی
*
*
شخصیم گفت کز چه خراسان
برداشت سر به طغیان دانی
گفتم که زود زانیه گردد
آن زن که داشت شوهر زانی
جایی که پایتخت بلرزد
از چند تن منافق جانی
نخروشد از چه ملک خراسان
با خون پاک و عرق کیانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حالت افسردگی و ناامیدی خود صحبت میکند و به مراحل زندگیاش میپردازد. او به سن جوانی و چالشهایی که با حوادث زمانه تجربه کرده اشاره میکند. احساس ناپایداری و شکست او در زندگی به وضوح نمایان است و از دوری از خراسان و دلبستگی به زادگاهش میگوید. همچنین به مشکلات و رذالتهای اجتماعی، به ویژه در میان مردم، انتقاد میکند و به توصیف زیباییهای خراسان و شاهان بزرگ آن میپردازد. شاعر در نهایت از بیعدالتیها و دزدیها در جامعه شکایت کرده و آرزوی بهبودی و ثبات را در دل دارد.
هوش مصنوعی: جوانی که به او خداحافظی کرد، به تدریج احساس کسلی و بیحالی کرد و قدرت بیان خود را از دست داد.
هوش مصنوعی: آن قلم به نرمی و لطافت شاخهٔ گل سوسن است، همانطور که تیغ یمانی تیز و بران است.
هوش مصنوعی: به جایی رسیدهایم که آرزوهایمان از آینده دور دست و دور از دسترس به نظر میآیند و این احساس باعث خستگی و دلسردی ما شده است. جوانی با تمام شور و شوقش، حالا به آرامی در حال گذر است و ما را با واقعیتهای تلخ زندگی مواجه میکند.
هوش مصنوعی: شخصی که در برابر سختیها و چالشهای زندگی تواضع و فروتنی را در پیش گرفته، در واقع مانند گوهر باارزشی است که در دل سنگهای سخت پنهان شده است.
هوش مصنوعی: چهره زیبا و جذاب او باعث شد که غرور و استکبارش از بین برود.
هوش مصنوعی: غم و اندوه من به قدری عمیق و شدید است که به عنوان یک تیر به پهلویم نشسته و به سختی میتوانم آن را تحمل کنم. این احساس به قدری قوی است که مانند کمان، پشت مرا خم کرده است.
هوش مصنوعی: در سی و پنج سالگی، به اندازهی یک عمر هفتاد ساله تجربه و زندگی کرد.
هوش مصنوعی: زمانه با شدت و قدرت بر من ضربه میزند و زندگیام را تحت فشار قرار داده است.
هوش مصنوعی: مثل بچهها صدای زیاد و شلوغی میکنم به خاطر پیری و حکمت که در من وجود دارد.
هوش مصنوعی: مدت هفت سال است که چرخ زمان مرا از خراسان دور کرده است.
هوش مصنوعی: حالا اگر از کسی بپرسند که خانه من کجاست، به درستی نشانیام را بگوید.
هوش مصنوعی: شهر ری محل زندگی جغدهاست و در آن جغدها به نوحهخوانی مشغولند.
هوش مصنوعی: مدتهاست که شخصیتهایی از یزد و قم در مقام رهبری و افتخار نشستهاند و این نشاندهندهی مقام بلند آنهاست.
هوش مصنوعی: گروهی از انسانها هستند که همچنان ناپخته و نادان باقی ماندهاند، در حالی که دیگران به کمال و تواناییهای بالاتر دست یافتهاند.
هوش مصنوعی: اعمال افرادی که در جهنم هستند، باعث میشود که مردم از شدت تأثر و ناراحتی و زخمزبان، بیشتر به درد بیفتند.
هوش مصنوعی: در هر لحظه خود را ستایش کن و در دل خود شجاعت و استقامت را پرورش بده.
هوش مصنوعی: بله، در ستایش او صحبتهایی شده است، اما در دل برخی نسبت به او بدگمانی و تردید وجود دارد.
هوش مصنوعی: هر صبح که از خواب بیدار میشوم، خانهام پر از دوستانی میشود که با زبان و کلام خود به شادمانی میافزایند.
هوش مصنوعی: همچنان که در جستجوی حقیقت در عرصه حیات و زندگی هانی هستیم.
هوش مصنوعی: در مورد کسی پشتسر او صحبت میکنند و داستانهایی دربارهاش میسازند.
هوش مصنوعی: در میان مزرعهای که دانهها کاشته شده، هر چیزی که از دهان خارج میشود، اهمیت دارد و مانند دانهای است که در خاک کاشته میشود. به این معنا که سخنانمان تأثیرگذار و ارزشمند هستند، همانطور که در کشت و زرع، دانهها به بار میآورند.
هوش مصنوعی: من در سکوت نشستهام، مانند کسی که در سرزمین حجاز بین ترکها قرار دارد.
هوش مصنوعی: آن روزی که حتماً از دست آن جمع فاصله میگیرم و به طور پنهانی دور میشوم.
هوش مصنوعی: گویی که بزرگان در برابر سرنوشت با هم به توافق رسیدهاند تا شکست بخورند.
هوش مصنوعی: خداوندا، دلم در این شهر شکسته است و تو میدانی که حال دل شکسته چه حالی است.
هوش مصنوعی: من در این مکان نیستم، زیرا اینجا محل دزدی و فساد است.
هوش مصنوعی: دزدان و غارتگران، چه ثروتمند و چه فقیر، همه به نوعی پست و بیارزش هستند، و تو خود میدانی که چه کسانی در این دسته قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: خاک خراسان بارانزده و آباد است و از مشکلات و حوادث زمانه در امان است.
هوش مصنوعی: خداوند را شکر گزار باش و هرگز در زندگی دیگران حسرت نخور.
هوش مصنوعی: این مکان نشانه شجاعت و مردانگی است و مرکز قدرت و رهبری به شمار میآید.
هوش مصنوعی: شخصی که به داشتن تاج و مقام آراسته است و دیگری که به نشانهایی از پادشاهی شناخته میشود.
هوش مصنوعی: کشور به وسیله شمشیر از دست قوم باهلی و کنانی خارج شده است.
هوش مصنوعی: کشورهایی مانند افغانستان و روسیه و ترکیه، سرزمین را از آنها گرفته و به ملک و سرزمین ایرانی اضافه کرده است.
هوش مصنوعی: این کوه زیبا و باوقار و آن آواز دلنشین چوپانی.
هوش مصنوعی: شاعران خوشذوق و با استعداد، واژههای زیبا و معانی دلنشین را به کار میبرند.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اینکه فردی در تلاش است تا با گذشت زمان و تجربههای مختلف، بهتدریج بر دانش و مهارتهای خود بیفزاید و در مسیری که پیش رو دارد، پیشرفت کند.
هوش مصنوعی: شخصی از من پرسید که چرا از خراسان سر به طغیان گذاشتهای؟
هوش مصنوعی: گفتم که زود باخبر میشود آن زنی که همسرش زناکار است.
هوش مصنوعی: اگر گروهی از انسانهای سودجو و منافق بتوانند بر سرنوشت و قدرت یک کشور تأثیر بگذارند، این نشان دهنده ضعف و ناپایداری بنیادهای آن کشور است.
هوش مصنوعی: آیا میشود که سرزمین خراسان با خون پاک و تلاش شجاعانهاش از هم جدا شود؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جوانی گسست و چیره زبانی
طبعم گرفت نیز گرانی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.