افتاد به حمام، رهم سوی خزینه
ترکید کدوی سرم از بوی خزینه
من توی خزینه نروم هیچ و ز بیرون
مبهوت شوم چون نگرم سوی خزینه
چون کاسهٔ «بزقرمهٔ» پرقرمهٔ کمآب
پر آدم و کمآب بود توی خزبنه
گه آبی و گه سبز شود چون پرطاوس
آن موج لطیفی که بود روی خزینه
گر کودک بیمو ز خزینه بدر آید
پرپشم شود پیکرش از موی خزینه
موی بدن و چرک و حنا و کف صابون
آبیست که جاری بود از جوی خزینه
چون جمجمهٔ مردهٔ سی روزه دهد بوی
آن خوی که چکد از خم ابروی خزینه
سرگین گرو از عطر برد، گر بگشاید
عطار سپس دکه به پهلوی خزینه
با جبههٔ پرچین و لب عربدهجویش
گرم و تر و چسبنده بود خوی خزینه
از لای کش احوال دل خستهٔ او پرس
چون رنگ طبیعی پرد از روی خزینه
پیکر شودش زرد به رنگ مگس نحل
هرکس که برون رفت ز کندوی خزینه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات و تصورات شاعر درباره حمام و بهخصوص خزینه اشاره میکند. شاعر به توصیف فضایی خاص در حمام میپردازد که پر از بوی عرق، کف صابون و آثار دیگری است که نشاندهندهی حضور انسانهاست. خزینه به عنوان یک مکان تجمع، حالتی مبهم و دگردیس را به نمایش میگذارد که در آن رنگها و حالتها تغییر میکنند. شاعر با به کار بردن تصاویری زنده و ملموس، احساسات خود را از خزینه و فضای آن منتقل میکند و به تدریج به تفکر دربارهٔ زندگی و جریانات آن میرسد. در نهایت، تصویر انسانهایی که از این فضا خارج میشوند، به حس زوال و تغییر اشاره میکند.
هوش مصنوعی: به حمام رفتم و ناگهان متوجه شدم که بوی نامطبوع خزینه مانند کدو به سرهام هجوم آورده است.
هوش مصنوعی: من هیچ وقت به داخل خزینه نمیروم و وقتی به بیرون نگاه میکنم، مبهوت میشوم؛ چون وقتی به خزینه نگاه میکنم...
هوش مصنوعی: کاسهای که کم آب و پر از آدم است، به نوعی نشاندهنده این است که شرایط به اندازه کافی خوب نیست و شلوغی یا بینظمی در آن وجود دارد. در این حالت، نسبت به منابع محدود، اوضاع به هم ریخته و پر از مشکلی است که افراد در آن احساس راحتی نمیکنند.
هوش مصنوعی: گاهی رنگ آبی به خود میگیرد و گاهی سبز میشود، همچون پرهای پرندهی زیبا و رنگارنگ. این اشاره به موجی نرم و لطیف دارد که بر روی سطح خزینه (حوض یا آبمعدن) قرار دارد.
هوش مصنوعی: اگر کودک بیمو از خزانه خارج شود، در آینده بدنش از مو پوشیده خواهد شد.
هوش مصنوعی: موهای بدن، چرک، حنا و کف صابون، همگی نشانههایی از آبی هستند که از جوی خزینه در حال جریان است.
هوش مصنوعی: وقتی که پس از سی روز از مردن، جمجمهای بوی خاصی را منتشر کند، یادآور خویی است که از خم ابروهای زیبا به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: اگر بوی بدی از عطر بگذرد، وقتی عطار دکان خود را باز کند، ممکن است به خزینه نزدیک شود.
هوش مصنوعی: با دلی پر از شور و حرارت، و با لبانی که همیشه در حال مطرح کردن خواستهها و ناز و کرشمه بود، رفتار و منش او همچون خزانهای غنی و پر از احساسات بود.
هوش مصنوعی: از یکنواختی و خستگی دل او بپرس، چطور میتواند رنگ و زیبایی واقعی را از پشت پردههای سختی و مشکلاتش نشان دهد.
هوش مصنوعی: کسی که از کندوی عسل خارج میشود، چهرهاش به زردی رنگ مگس میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پر گشت جهان از می گل رنگ مغانه
امروز می آرید، میآرید بهانه
در مدرسه عشق تو ما مست خرابیم
در بحث قدیمیم و حدیث حدثان نه
هر دل که توجه بتو دارد، بهمه حال
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.