گنجور

 
شیخ بهایی

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «کردیم دلی را که نبد مصباحش» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ش» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
د
ر
ز
ش
گ
ل
م
ن
و
ی

رباعی شماره ۱: ای صاحب مسئله! تو بشنو از ما

رباعی شماره ۲: از دست غم تو، ای بت حور لقا

رباعی شماره ۳: ای عقل خجل ز جهل و نادانی ما

رباعی شماره ۴: دوش از درم آمد آن مه لاله نقاب

رباعی شماره ۵: این راه زیارت است، قدرش دریاب

رباعی شماره ۶: شیرین سخنی که از لبش جان می‌ریخت

رباعی شماره ۷: دی پیر مغان، آتش صحبت افروخت

رباعی شماره ۸: دنیا که از او دل اسیران ریش است

رباعی شماره ۹: مالی که ز تو کس نستاند، علم است

رباعی شماره ۱۰: دنیا که دلت ز حسرت او زار است

رباعی شماره ۱۱: با هر که شدم سخت، به مهر آمد سست

رباعی شماره ۱۲: آن دل که تواش دیده بدی، خون شد و رفت

رباعی شماره ۱۳: فرخنده شبی بود که آن دلبر مست

رباعی شماره ۱۴: تا شمع قلندری بهائی افروخت

رباعی شماره ۱۵: تا منزل آدمی سرای دنیاست

رباعی شماره ۱۶: حاجی به طواف کعبه اندر تک و پوست

رباعی شماره ۱۷: در میکده دوش، زاهدی دیدم مست

رباعی شماره ۱۸: هر تازه گلی که زیب این گلزار است

رباعی شماره ۱۹: آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست

رباعی شماره ۲۰: علم است برهنه شاخ و تحصیل، بر است

رباعی شماره ۲۱: رفتم ز درت ز جور، بیش از پیشت

رباعی شماره ۲۲: پیوسته دلم ز جور خویشان، ریش است

رباعی شماره ۲۳: در مزرع طاعتم، گیاهی بنماند

رباعی شماره ۲۴: نقد دل خود بهائی آخر سره کرد

رباعی شماره ۲۵: آن حرف که از دلت غمی بگشاید

رباعی شماره ۲۶: عشاق به غیر دوست، عاری دارند

رباعی شماره ۲۷: رندان گاهی ملک جهان می‌بازند

رباعی شماره ۲۸: با دل گفتم: به عالم کون و فساد

رباعی شماره ۲۹: ای در طلب علوم، در مدرسه چند؟

رباعی شماره ۳۰: خوش آن که صلای جام وحدت در داد

رباعی شماره ۳۱: دیدی که بهائی چو غم از سر وا کرد

رباعی شماره ۳۲: او را که دل از عشق مشوش باشد

رباعی شماره ۳۳: تا نیست نگردی، ره هستت ندهند

رباعی شماره ۳۴: فردا که محققان هر فن طلبند

رباعی شماره ۳۵: بر درگه دوست، هر که صادق برود

رباعی شماره ۳۶: دل درد و بلای عشقش افزون خواهد

رباعی شماره ۳۷: دل جور تو، ای مهر گسل، می‌خواهد

رباعی شماره ۳۸: لطف ازلی، نیکی هر بد خواهد

رباعی شماره ۳۹: ای آنکه دلم غیر جفای تو ندید

رباعی شماره ۴۰: کاری ز وجود ناقصم نگشاید

رباعی شماره ۴۱: آهنگ حجاز می‌نمودم من زار

رباعی شماره ۴۲: از دام دفینه، خوب جستیم آخر

رباعی شماره ۴۳: گفتم که کنم تحفه‌ات ای لاله عذار

رباعی شماره ۴۴: از ناله عشاق، نوایی بردار

رباعی شماره ۴۵: در بزم تو ای شمع، منم زار و اسیر

رباعی شماره ۴۶: تا بتوانی، ز خلق، ای یار عزیز!

رباعی شماره ۴۷: از سبحه من، پیر مغان رفت ز هوش

رباعی شماره ۴۸: ای زاهد خود نمای سجاده به دوش

رباعی شماره ۴۹: کردیم دلی را که نبد مصباحش

رباعی شماره ۵۰: از ذوق صدای پایت، ای رهزن هوش

رباعی شماره ۵۱: از بس که زدم به شیشه تقوی سنگ

رباعی شماره ۵۲: یک چند، میان خلق کردیم درنگ

رباعی شماره ۵۳: در چهره ندارم از مسلمانی رنگ

رباعی شماره ۵۴: در مدرسه جز خون جگر، نیست حلال

رباعی شماره ۵۵: عمری است که تیر زهر را آماجم

رباعی شماره ۵۶: غمهای جهان در دل پر غم داریم

رباعی شماره ۵۷: افسوس که عمر خود تباهی کردیم

رباعی شماره ۵۸: بی روی تو، خونابه فشاند چشمم

رباعی شماره ۵۹: یکچند، در این مدرسه‌ها گردیدم

رباعی شماره ۶۰: ما با می و مینا، سر تقوی داریم

رباعی شماره ۶۱: در خانه کعبه، دل به دست آوردم

رباعی شماره ۶۲: هر چند که رند کوچه و بازاریم

رباعی شماره ۶۳: خو کرده به خلوت، دل غم فرسایم

رباعی شماره ۶۴: گفتیم: مگر که اولیاییم، نه‌ایم

رباعی شماره ۶۵: امشب بوزید باد طوفان آیین

رباعی شماره ۶۶: برخیز سحر، ناله و آهی می‌کن

رباعی شماره ۶۷: فصاد، به قصد آنکه بردارد خون

رباعی شماره ۶۸: یارب، تو مرا مژده وصلی برسان

رباعی شماره ۶۹: ای برده به چین زلف، تاب دل من

رباعی شماره ۷۰: هر شام و سحر ملائک علیین

رباعی شماره ۷۱: ای عاشق خام، از خدا دوری تو

رباعی شماره ۷۲: رویت که ز باده لاله می‌روید از او

رباعی شماره ۷۳: خواهم که علیرغم دل کافر تو

رباعی شماره ۷۴: زاهد نکند گنه، که قهاری تو

رباعی شماره ۷۵: هرچند که در حسن و ملاحت، فردی

رباعی شماره ۷۶: ای هست وجود تو،ز یک قطره منی

رباعی شماره ۷۷: تا از ره و رسم عقل، بیرون نشوی

رباعی شماره ۷۸: ای دل، که ز مدرسه به دیر افتادی

رباعی شماره ۷۹: ای دل، قدمی به راه حق ننهادی

رباعی شماره ۸۰: ای چرخ که با مردم نادان یاری

رباعی شماره ۸۱: زاهد، به تو تقوی و ریا ارزانی

sunny dark_mode