گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مسعود سعد سلمان

چون روی هوا دوش به قیر اندودند

تا روز همه تپان و لرزان بودند

بر تارک من ستارگان نغنودند

گویی که همه بر تن من بخشودند

باباافضل کاشانی

آن ها که زمین زیز قدم ها فرسودند

وندر طلبش هر دو جهان پیمودند

آگاه نمی شوم که ایشان هرگز

زین حال چنانکه هست آگه بودند

واعظ قزوینی

چون دیده بینشم عطا فرمودند

محتاج بعینکم عبث ننمودند

کم بود دودیده بهر عبرت مارا

ز آن روی دودیده هم بر آن افزودند

رضاقلی خان هدایت

ناکرده دمی آنچه ترا فرمودند

خواهی که چنان شوی که مردان بودند

تو راه نرفته‌ای از آن ننمودند

ورنه که زد این در که درش نگشودند

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از رضاقلی خان هدایت
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه